۰
گزارش تفتان ما از ورود توتال به مهم‌ترین میدان نفتی ایران

عاقبت قرارداد ننگین توتال به کجا رسید؟/ این قرارداد کلاه گشادی را بر سر ایران اسلامی گذاشت

قرارداد ننگین توتال که با شرکت فرانسوی منعقد شده است در همان روزهای ابتدایی صدای بسیاری از مسئولان را در خصوص اما و اگر این قرارداد در آورده بود و در خصوص آن توضیحات غیر واقعی و پوچ دادند اما اکنون با گذشت چند مدت از امضای این قرارداد، عاقبت آن به کجا رسیده که باید مسئولین وزارت نفت به این سوال پاسخ دهند.
عاقبت قرارداد ننگین توتال به کجا رسید؟/ این قرارداد کلاه گشادی را بر سر ایران اسلامی گذاشت
به گزارش  تفتان ما، روز دوشنبه 12 تير امسال، شرکت فرانسوی توتال قرارداد توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی با ایران را در قالب الگوي جديد قراردادهاي نفتي(IPC) امضا کرد. در این قرارداد ۴.۸ میلیارد دلاري، سهم شرکت توتال به‌عنوان رهبر کنسرسیوم توسعه فاز ۱۱ پارس جنوبی ۵۰.۱ درصد، سهم CNPCI چین ۳۰درصد و سهم شرکت پتروپارس ۱۹.۹درصد است. پارس جنوبی بزرگترین منطقه گاز طبیعی در جهان محسوب می شود.
 
يكي از نقاط كور اين قرارداد كه كمتر كسي  به آن ورود كرده مربوط به سند رازداری و حفظ محرمانگی است که مي بايست در شورای عالی امنیت ملی نيز به تصويب مي رسيد. بنا به تجربه و سوابق منفي عملكردهاي شركت توتال در حوزه نفتي در كشورمان، مقام معظم رهبري طي نامه اي، رهنمودهايي را پيش از انعقاد اين قرارداد بيان فرموده بودند كه مشخص نيست اين رهنمود ها در اين قرارداد لحاظ شده است يا خير. شركت توتال بعنوان كارفرما، مي بایست تعهد حفظ اطلاعات مخازن ایران را در اين قرارداد لحاظ مي كرد. اگرچه روز 12 تير وزير نفت اعلام كرد «همه مراحل لازم برای اخذ مجوزها برای امضای این قرارداد از طریق شرکت ملی نفت ایران طی شده است» اما در اين موضوع يعني حفظ اطلاعات مخازن ايران، هيچگونه شفاف سازي صورت نگرفته است. كلاهي هم كه توتال قبلاً بر سر ايران گذاشته بود در همين خصوص بود.
 
علی ای حال قرارداد توتال ميخواهد با ناديده گرفتن اين تخلف، اين بار كلاه را به قواره IPC در آورده و يكبار ديگر به سر خودمان بگذارد. توتال مي خواهد هم از توبره جمهوري اسلامي بخورد و هم از آخور قطر. بي جهت نيست كه مديرعامل توتال در مصاحبه خود پيرامون امضاء اين قرارداد مي گويد: «این قراردادها، جذابیت‌های خاصی برای ما دارند... ما در قرارداد، ریسک بازگشت‌پذیری تحریم‌ها را محاسبه و لحاظ کردیم».
 
خوب است كه به سابقه و علل اين كلاهبرداري نفتي نيز نظري بيندازيم. طرح اوليه توسعه ميدان گازي مشترك پارس جنوبي را براي اولين بار شركت توتال در اختيار ايران قرار داد. شركت توتال بطور هدفمند از ارائه اطلاعات مهم لايه هاي گازي مشترك اين ميدان به ايران كه بر روي مرز آبي ايران و قطر قرار داشت خوداري كرد. لايه هاي گازي مشترك اين ميدان از سوي شركت توتال در عمق آبهاي ايران تعيين شد در حاليكه اين لايه ها بر روي مرز آبي ايران و قطر قرار داشت و ميداني بود كه بهره برداري از آن، سهل الوصول و كم هزينه به شمار مي رفت و به لحاظ بازدهي نيز زمان بسيار كمتري مي برد.
شركت توتال با مخفي كردن اطلاعات واقعي اين ميدان گازي، دو هدف را دنبال ميكرد؛ از يكطرف، بدليل مشاركتش در قرارداد توسعه ميدان گازي با كشور قطر، قصد داشت كه طرف قطري برداشت هر چه بيشتري از اين ميدان مشترك کند و از طرف ديگر، با دادن آدرس غلط به ايران، چاه هاي گازي قطر را كه توتال در آن سهيم بود از تاثيرات بهره برداري ناحيه ايران حفظ كند. ميدان گازي پارس جنوبي از چهار لايه گازي برخوردار بود اما به مدت نزديك به 10 سال ايران بدليل اطلاعات غلط  هدفمند شركت توتال، نتوانست از بزرگترين لايه گازي اين ميدان برداشت کند.
 
عملكرد شركت توتال  از نظر ميزان خسارات وارده به صنعت نفت و گاز ايران  سوء عملكردي بي نظير و غير قابل جبران در طرف ايراني محسوب ميشود. در حاليكه منابع گاز پارس جنوبي، منابع مشترك ايران و قطر محسوب ميشود اما كشور قطر در بهار سال 90 كه حدود 10 سال زودتر از ايران بهره برداري از اين منابع را آغاز كرده بود به يمن حضور توتال و اشتراك با اين شركت، سطح توليد خود را به 750 ميليون متر مكعب رساند و بزرگترين توليد كننده گاز مايع جهان محسوب مي شد. در همان مقطع زماني، ميزان توليد گاز ايران از اين منابع تنها 245 ميليون متر مكعب بود. نقش توتال در قراردادهايش با ايران و دادن اطلاعات غلط لايه هاي گازي، بخوبي در اختلاف سطح توليد گاز بين دو كشور نشان داده مي شود.
 
در ارديبهشت ماه سال گذشته علي اصغر ابراهيمي معاون سابق وزير نفت با اشاره به عملكرد شركت توتال در دادن اطلاعات غلط هدفمند به طرف ايراني در ميدان پارس جنوبي گفت: «ايران فاز 2 و 3, 4, 5, 6, 7, 8 را در وسط ميدان حفاري كرد و بعد متوجه شديم كه ما از لايه‌هاي مستقل (غيرمشترك) در حال برداشت گاز بوديم و قطر از لايه مشترك گاز توليد مي‌كرد. به اين صورت كه ايران چاه‌هاي خود را در لايه١k و 2k حفر كرده است كه لايه مستقل گازي محسوب مي‌شود، اما قطر چاه‌هاي خود را در لايه 3k و 4k كه در لايه مشترك است حفر كرده است و روزي حداقل 25 ميليون متر مكعب گاز و 40هزار بشكه ميعانات گازي از سمت ايران مهاجرت مي‌كند... اين، به دليل آن است كه ما محل سكوها را اشتباه انتخاب كرديم».
 
منصور دفتريان, رئيس انجمن مهندسي گاز ايران چند سال پيش در مصاحبه‌اي اعلام كرد: «در ميدان گازي پارس جنوبي چهار لايه گازي وجود دارد, اما 10سال است كه ايران از بزرگ‌ترين لايه گازي اين ميدان برداشتي نداشته‌ چرا كه طرح شركت توتال براي برداشت كامل نبوده و كسي هم متوجه اين موضوع نشده است. هيچ شك و شبهه‌اي وجود ندارد كه اين كار شركت توتال فرانسه عمدي بوده است».
 
اگرچه مخالف سرمايه گذاري هاي خارجي نيستيم اما از بابت نيات توتال قدري نگرانيم. توتال كه تجربه مكفي در كلاه گذاشتن بر سرمان دارد اين بار مي خواهد اين كلاه گذاشتن را در قالب الگوي جديد قراردادهاي نفتي(IPC) تجربه كند . بيم آن مي رود كه پس از پايان ساخت و سازهاي پالايشگاه هاي گازي در پارس جنوبي، ديگر گازي در اين ميدان براي پالايش باقي نمانده باشد و براي ساليان، ايران از امكان استخراج گاز محروم شود.
 
انتهای پیام/
دوشنبه ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۰:۰۶
کد مطلب: 450284
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *