به گزارش سرویس فرهنگي
تفتان ما،سیوسومین دوره جشنواره موسیقی فجر پس از برگزاری هشت شب و 77 اجرای زنده موسیقی در شهر تهران روزهای پایانی خود را سپری میکند. در اولین اجرای از شب هشتم جشنواره، همایون سخنی نوازنده مطرح رباب افغانستانی با همراهی میروس کاظمی و حسینرضا نیا نوازنده های سازهای کوبهای به اجرای مشترک پرداخت.
سخی ابتدا قرار بود در دوره سیویکم جشنواره موسیقی فجر روی صحنه برود اما کنسرت او و سیار هاشمی لغو شد. دلیل این لغو نیز لایحه بودجه سال 2016 آمریکا بود که طبق آن، شهروندان 38 کشوری که میتوانستند برای تجارت یا گردشگری، مدت 90 روز بدون اخذ روادید در خاک ایالات متحده اقامت داشته باشند، اگر در 5 سال گذشته به سوریه، عراق، سودان و ایران سفر کرده بودند؛ دیگر «نمیتوانستند» مانند قبل بدون روادید وارد آمریکا شوند.
به همین علت همایون سخی و سیار هاشمی که قرار بود در دوره سییکم جشنواره موسیقی فجر روی صحنه بروند، بهخاطر این لایحه برای حضور در ایران علیرغم عقد قرارداد، دچار تردید شدند و اجرا لغو شد. اما سخی بالاخره در دوره سیو سوم جشنواره به تهران آمد و در تالار وحدت کنسرت خود را برگزار کرد.
در قطعه اول از همنوازی رباب و تبلا میتوان گفت که سخی تاثیر گذار عمل کرد و حس کار را به خوبی به شنونده انتقال داد. اما در دو قطعه دوم و سوم وی محوریت کار خود را بر اجرایی تکنیکی قرارداد؛ امری که از جمله ویژگی های کار وی است. در این بخش شنونده بیش از این که تحت تاثیر موزیکالیته و ملودی کار قرار بگیرد، جذب تکنیک منحصر به فرد سخی درتکنوازی میشد.
روایت سخی از موسیقی افغانستان روایتی دست اول نبود. یعنی وی به اجرای صرف موسیقی افغانستانی و نغمات و ملودیهای آشنای این اقلیم نپرداخت بلکه، از این گونه موسیقایی به مثابه ابزاری برای بیان قرائت خود از موسیقی افغانی استفاده کرد و در این مسیر از شکستن جملات و بیان خاص خود هم ابایی نداشت. این گونه برخورد با قطعات البته منحصر به موسیقی افغانستانی نیست و این نوازنده چیره دست حتی هنگامی که قطعات پیشین خود را هم مینوازد، تغییراتی در آن ارائه میکند تا به شنونده بفهماند که خلق وی از موسیقی لحظهای و بداهه است.
برخلاف اغلب اجراهای دیگر موسیقی تکنوازی که مخاطب میتواند در صحنه کنسرت چشم ببندد و اجرا را بشنود، اجرای همایون سخی دیدنی و شنیدنی است و مخاطب باید علاوه بر گوش چشمهایش را هم به کار بگیرد تا بتواند تکانههای احساسی این نوازنده توانا را در صدای سازش حل کند.
یکی از ویژگیهای مهم تکنوازیهای سخی در این اجرا، توجه به دینامیزم (پویایی) ملودی در تکنوازی بود، به این معنا که ضمن اجرای تکنوازی به فراز و فرود ملودی اعتنا دارد. در واقع سخی اوج پویایی را در تکنوازی خود بروز و ظهور داده و سعی کرده ذهن شنونده را از شنیدن اجرایی خطی و تکساحتی به اجرایی پیچیده و مدرن سوق دهد و به او بگوید که تنها به ملودی توجه نکند، بلکه به فراز و فرود و نقاط برجسته نوازندگی هم اعتنا کند و این البته در سایه تکنیک بالای نواختن به دست میآید، چرا که یک نوازنده ضمن آنکه باید دانش نوازندگی و خلاقیت و بداهه نوازی را داشته باشد، در مرحله عمل هم باید به آن اندازه توانا باشد که بتواند آنچه در ذهن دارد را پیاده کند و سخی از چنین ویژگی منحصر به فردی برخوردار است.
در سوی دیگر این همنوازی حسین رضایینیا قرار داشت، نوزانده سازهای کوبهای شاخص و خوش تکنیکی که تجربه همکاری و همراهی با اساتید بسیاری را در کنسرت های قبلی داشته است. این اجرا به نوعی نتیجه امتزاج دو فرهنگموسیقایی از یک حوزه تمدنی (تمدن شرق) به شمار میرفت که به دلیل زیباییشناسی خاص این آمیختگی حتی مورد اعتنای کارشناسان موسیقی در خارج از این جغرافیا هم میتواند قرار بگیرد.
البته این نکته را هم باید عنوان کرد که اجرای تکنوازی این چنینی ظرفیت 75 دقیقه را ندارد و باید نهایتا در 60 دقیقه به پایان میرسید. بخشی از این کاستی به ماهیت ساز رباب یاد شده باز میگردد که به نظر میرسد فضای میانی بین منطقه زیر صدا و بم را کم دارد و این دست نوازنده را در بخشهایی میبندد. اجرای سخی و رضایینیا البته بداههنواز ی بر بنیاد کارکردهای یک ساز سنتی نبود، بلکه سخی از ظرفیتهای دیگر این ساز هم بهره میبرد.
نکته مهم دیگر اجرای این کار در تالار وحدت است، در واقع این تالار به رغم برخی نقطهضعفها که آکوستیک آن وجود دارد، بهترین مکان برای اجرای موسیقی و به خصوص تکنوازی و بداههنوازی است و صدای شفاف و شمرده ساز سخی و دف رضایینیا به راحتی و با زیبایی تمام شنیده میشد.
در یک ارزیابی کوتاه می توان گفت که سخی در این اجرا سعی کرد با استفاده از ملودیهای روان فضایی طرب انگیز به موسیقی و اجرای خود ببخشد؛ فضایی که ضمن برخورداری از مایههای هنری، به راحتی با مخاطب ارتباط برقرار میکند.
انتهای پیام/