به گزارش پایگاه خبری تفتان ما، جواد جمشیدزهی کارشناس مسائل اجتماعی در یادداشتی نوشت: ناگفته پیداست که مثلث فرد، خانواده و سیستم آموزش و پرورش، پازل اصلی پیشگیری از اعتیاد است.
اینکه افراد متعادل و خودکنترلگر میتوانند زندگیشان را حفظ کنند و خودشان را سالم و شاد نگهدارند، بسیار مهم است. خودکنترلگرها، تأخیر در لذت را تکرار و تمرین کردهاند و به هر لذت شیرین آنی، جواب مثبت نمیدهند.
اما اگر فرزندان به حال خود رها شوند، در دایره همسالان نابخرد باشند یا در محیطی قرار گیرند که یک رخداد ناخوشایند مانند اعتیاد افراد نزدیک در خانواده بطور مداوم جریان داشته باشد؛ در نهایت تسلیم خواستههای مغز شده و پای در مسیر وحشت افزا و تاریک اعتیاد میگذارند.
خانواده
پدران و مادران در پیشگیری از اعتیاد فرزندان نقش اصلی و اساسی را برعهده دارند. شاید پدر و مادری، خودشان معتاد نباشند اما رفتارهای غلطشان میتواند فرزند را به حوزه اعتیاد سوق دهد. رابطه نوجوان- والد، نقطه آغازین پیشگیری از اعتیاد است. متأسفانه اعتیادشویی بحران جدید والدگری است؛ والدین ناآگاهی که قبح اعتیاد به مواد را در نزد فرزندان میکاهند.
سیستم آموزش
نقش معلمان و مربیان نوجوان و جوانان نیز نباید از نظر دور بماند؛ هرچه احساسات عمیق و سالمی بین معلمان، مشاوران، مربیان تربیتی، مدیران و سایر دستاندرکاران مدرسه که وظیفه تربیت نسل آینده و رسالت انسانسازی متعالی را برعهده دارند، با دانشآموزان برقرار باشد؛ بیشک از آمار اعتیاد در این سنین حساس کاسته خواهد شد. وجود جوّ بیروح و خشک در کلاسهای درس، ارتباط یکسویه معلم با دانشآموزان و... میتواند زمینهساز تمایل دانشآموزان به سمت اعتیاد باشد.
عدم یادگیری مهارتهای زندگی، ناتوانی در نه گفتن، نگرش مثبت به موادمخدر در سنین بلوغ، حضور در جمعهای دوستانه بدون کنترل و نظارت و... از جمله عوامل خطرساز است. در نهایت باید اذعان کنیم که با بهرهگیری از انواع متدهای علمی و عملی باید تابآوری روانی را در سطح جامعه بالا ببریم. تقویت ظرفیت و توانمان در مقابله با انواع آسیبهایی که قرار است از بیرون به ما تحمیل شود، یک اصل مهم در عدم برگزیدن گزینه خوفناک اعتیاد در زندگی است. این تابآوری، وجود اعتیاد را نفی نمیکند و نمیتواند آن را از میان بردارد اما کمک میکند تا ما با «نه گفتن» به اعتیاد که لذت آنی و سرخوشی کاذب لحظهای را در پی دارد، راحتتر کنار بیاییم.
اغلب کودکانی که دارای پدر و مادر معتاد هستند شرایط نامناسب زندگی، دعواهای همیشگی، بیحالی والدین، پرخاشگری، خشم، خشونت، عصبانیت، ناراحتی، زندگی سراسر غم و غصه و هزاران مشکل دیگر را تجربه میکنند. همین موضوع باعث میشود که کودکان در چنین شرایطی نه تنها آینده خوبی برای خودشان متصور نشوند بلکه شرایطی بدتر از زندگی فعلی را در آینده داشته باشند.
بسیاری از کودکانی که والدین معتاد دارند در آینده به خردهفروشان، مصرفکنندگان موادمخدر، زندگی سراسر آشوب و انسانهایی پرخاشگر تبدیل خواهند شد البته ناگفته نماند که برخی از کودکان در چنین شرایطی چه بسا در آینده وضعیت زندگی خانواده را سر و سامان داده و حتی توانستهاند که والدین خود را از این منجلاب نجات دهند.
زمانی که در یک خانواده عادی ماهی یک بار اختلاف، درگیری، دعوا و تنش وجود دارد اما در خانواده مصرفکننده مواد این مشکلات بسیار بیشتر مشاهده میشود و حتی ممکن است کودک هر شب درگیری را ببیند و درگیریها دوباره باعث پیدایش شخصیت فرد ضد اجتماعی در کودکان شود.
باید خانوادههای دارای فرزندان کوچک همچون کودکان و نوجوان چنین مسائلی را به خوبی رعایت کنند زیرا مشاهده هرگونه مشکل در خانواده روی آینده، روحیه، شخصیت و رفتارهای کودک تأثیر منفی خواهد داشت و در آینده نیز به فردی پرخاشگر و با آمادگی بالا برای مصرف مواد مخدر تبدیل خواهد شد. در چنین شرایطی ارائه آموزش به والدین، قدرت نَه گفتن به فرزندان و پیشگیری از هرگونه مصرف مواد مخدر در فضای آموزشی به عنوان یک ضرورت به شمار میرود.
انتهای خبر/ چهارشنبه ۷ شهريور ۱۴۰۳ ساعت ۰۸:۳۲