به گزارش سرویس اجتماعي
تفتان ما، به نقل از گزارش خبرنگار دانشگاه
صبح قزوین_خوابگاههای دانشجویی یا به قول امروزیها به زبان مدرنتر، خانه دانشجویی از نازلترین امکاناتی است که برای دانشجویان غیربومی در نظر گرفته میشود و همیشه کوله باری از مشکلات را با خود به همراه داشته است.
همان سرپناه دوران دانشجویی که اگر سجایای اخلاقی و امکاناتش را نشنیده باشید؛ قضیه آوازی میشود که از دور خوش بودنش برای شادیهای کاذب برخی دانشجویانی که در غیر شهر محل زندگی خود قبول شده و با امید یافتن استقلال و کسب تجربه زندگی وارد آن میشوند کاملا صدق میکند.
طبق آمار صندوق رفاه دانشجویان، ۲۰۶ هزار دانشجو در یک هزار و ۱۷۴ ساختمان خوابگاهی ساکن هستند؛ خوابگاههای ملکی متعلق به وزارت علوم، خوابگاههای استیجاری و خوابگاههای خودگردان.
طبق گزارشاتی که در
صبح قزوین منتشر شده میتوان گفت؛ متاسفانه ساختار و مناسبات حاکم بر خوابگاههای دانشجویی به عنوان مکانی که پذیرای حدود ۲۰۰ هزار جوان در حال تحصیل و به شدت آسیب پذیر است، یک عامل مؤثر در انحراف ذهنی دانشجویان محسوب میشود.
دلیل این مدعا نیز مواضع تحلیلی و آمارهای برخی مقامهای مسئول است که به عنوان نمونه تایید میکنند افسردگی، مصرف مواد مخدر و اقدام به خودکشی در خوابگاههای دانشجویی رو به ازدیاد است.
به این ترتیب میتوان گفت فضای محدود خوابگاههای دانشجویی و کمبود امکانات مناسب در این اماکن، علاوه بر سلب آرامش و تفکر از دانشجو، او را به عنوان قشر مؤثر در تحولات و حیات کشور، به سوی رفتارهای حاشیه ای و ناهنجار سوق میدهد.
شورای عالی انقلاب فرهنگی، سیاستهای فرهنگی – اجتماعی بهینه سازی وضع خوابگاههای دانشجویان کشور را به تصویب رساند.
این سیاستها از پنج مؤلفه برنامه های فرهنگی – اجتماعی، مدیریت و نظارت، اقتصاد، خدمات و رفاه و توسعه خوابگاه ها تشکیل شده است.
در این نوشتار قصد نداریم با نگاهی منفی و غیرمنصفانه به این پنج مولفه شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره وضع خوابگاههای کشور بپردازیم؛ بلکه آنچه در ادامه ذکر میشود موارد کاملا محسوسی است که همه به نحوی آنها را شنیدهایم و یا به دلیل غفلت و یا دلایل دیگر خود را به نشنیدنی زدهایم که معضلاتش گریبانگیر فرزندان همین مرزو بوم شده است.
خوابگاههای دانشجویی؛ تهدید یا فرصت؟ سالهاست که فقط در زبان نوشتاری و گفتاری کارشناسان و مدیران دلسوز و مسئول از این سخنان شنیدهایم؛ ولی برنامه ریزی صحیح و کاربردی که بتواند به حل معضل منجر شود مشاهده نشده است.
کاملا به جا خواهد بود که بگوییم خوابگاههای دانشجویی امروزه خانههایی هستند که چندان امن نیست! این مسئله کاملا بدیهی است که دانشجویان در گزارشات تهیه شده از خوابگاههای استان بیشتر تمرکزشان بر روی امکانات رفاهی باشد که برایشان فراهم نیست؛ همان مسئلهای که مسئولان خوابگاه خود معترفند که عمدهترین مشکل خوابگاههای دانشجویی را قدیم ساخت بودن اکثر آنهاست و میگویند ساختمانها به علت فرسوده شدن نیاز مبرم به نوسازی دارند.
این تفکر اشتباهی است که خوابگاه را تنها محل خواب دانشجو بدانیم و باید تسهیلات و امکاناتی را برای مطالعه، ورزش و تفریحات سالم دانشجو مهیا کرد.
این در حالی است که خوابگاهها از نظر فراهم بودن ضروریترین امکانات یعنی سالن مطالعه و نمازخانه ضعیف عمل کردهاند.
آما آیا این امری عاقلانه است که فقط تمرکز ما بر روی امکانات رفاهی که البته جزئی از زندگی خوابگاهی است باشد؟ یک دانشجوی طالب علم در محیطی با امکانات کم بهتر می تواند درس بخواند یا در محیطی ضد فرهنگی که با مبانی دینی و اخلاقی او سنخیت نداشته و او را در معرض انواع ابتلائات قرار میدهد؟ محلی که بیشتر پذیرای دانشجویانی از فرهنگهای مختلف از سراسر کشور است و باید در کنار هم از این فرصت 4 تا 5 ساله بهره ببرند برای رشد فکری و اجتماعی خود؛ تبدیل به محلی برای از دست رفتن اصالت و خواستگاه یک دختر و پسر مسلمان شده است.
یکی از کارشناسان تربیتی معتقد است: "دانشجویی که از خانه و خانواده جدا شده و به شهر دیگری میرود در قدم اول باید استقلال را بیاموزد و حضور در خوابگاه این فرصت را در اختیار او قرار میدهد که زندگی مستقل و به دور از پدر و مادر را تجربه کند.
زندگی در خوابگاه و قرار گرفتن در کنار افراد با فرهنگها و دیدگاههای گوناگون باعث افزایش هوش هیجانی و هوش فرهنگی افراد خواهد شد.
هوش فرهنگی، یک هوش اکتسابی است که بدون قرار گرفتن در محیط، امکان رشد آن وجود ندارد و یکی از بهترین محیطهایی که میتواند سبب افزایش این هوش شود، خوابگاه است.
دانشجویی که در خوابگاه زندگی میکند به رشد اجتماعی و انعطاف پذیری بیشتر میرسد و قدرت سازگاری او افزایش مییابد.
برخی دانشجویان، بخوبی این مهارت را نیاموخته و استقلال نیافتهاند به همین دلیل ممکن است سطح انتظارات آنها از دوستانشان بالا باشد و این انتظارات نادیده گرفته شود که باعث سرخوردگی و آسیب دیدن این دانشجویان خواهد شد.
مشکل دیگری که ممکن است پیش بیاید این که ممکن است دانشجو اعتماد به نفس لازم را برای رد کردن برخی تقاضاها نداشته باشد و از این جهت مورد سوء استفادههای رفتاری و شخصیتی قرار گیرد.
گرایش به برخی آسیبهای اجتماعی به ویژه در دانشجویانی که تجربه کمتری از زندگی، در یک محیط اجتماعی دارند، میتواند زندگی دانشجو را برای همیشه تغییر دهد.
به همین دلیل، مسئولان فرهنگی دانشگاهها باید همواره بر این مسائل نظارت داشته باشند و ارتباطات موثر و قوی چه به صورت رسمی و چه غیر رسمی با دانشجویان برقرار کنند تا برخی از این آسیبها کاهش یابد.
البته نقش استادان نیز نباید در این میان نادیده گرفته شود، آموزش و آگاهی دادن به استادان برای برقراری رابطه موثر با دانشجو میتواند یکی از عوامل بازدارنده دانشجویان در گرایش به آسیبهای اجتماعی و خوابگاهی باشد.
استفاده از امکانات ورزشی و تفریحی خوابگاهها، استفاده از کتابخانه و سایت دانشگاه، شرکت در کارها و فعالیتهای فوق برنامه با سایر دوستان و حضور در محیطها و جمعهای تحت نظر دانشگاهها که امنیت آنها تامین شده، میتواند دلتنگیهای دوری از خانواده را کاهش دهد و افسردگی و ناراحتیهای آنها را از بین ببرد.
به همین دلیل به دانشجویان توصیه میکنم زندگی در خوابگاه را به مثابه یک فرصت ببینند و از آن نهایت بهره را ببرند تا همیشه خاطرات خوشی از این سالها در یاد داشته باشند.
بررسی های که طی گزارشاتی از طریق خبرنگاران
صبح قزوین تهیه شده گویای این مطلب است که با اینکه مسئولین خوابگاهها بر نظارت کافی و دقیق خود تاکید دارند اما وجود مشکلات اخلاقی و اسفناک این مکانها بازگوی این مطلب است که نه تنها نظارت بر این مکانها وجود ندارد؛ بلکه خوابگاههای دانشجویی به مکانهایی برای ترویج بیحیایی، بدحجابی و بداخلاقیهای خاصی تبدیل شده است.
اگر وضعیت خوابگاههای کشور را بررسی کنیم متوجه خواهیم شد که دراین خوابگاهها به دلیل وجود اینترنتهای پرسرعت؛ دانلود فیلمهای غیراخلاقی و عکسهای مبتذل به شدت رواج یافته، همچنین تبادل مواد مخدر و cdهای با مضمونهای غیراخلاقی گسترش یافته است.
در برخی از این خوابگاهها به ویژه خوابگاههای دختران بداخلاقیهایی نظیر همجنس بازی و برهنه شدن دختران در محوطه خوابگاه به وفور مشاهده شده است؛ تا جایی که متخلفین در برخی طبقات این خوابگاهها محدودیت ورود سایر دانشجویان را اعمال کرده و به دانشجویان دیگر اجازه ورود به این مناطق ممنوعه را نمیدهند.
همچنین برخی مسئولین خوابگاهها و ماموران خدماتی و نظافتی هم جرأت ورود به این طبقات را ندارند زیرا با بدترین توهینها و تهدیدها مواجه میشوند.
علاوه بر این در برخی از خوابگاهها بویژه خوابگاههای دانشگاههای تهران ترویج قومیت گرایی، شیطان پرستی و بهائیت به وضوح دیده شده به طوری که در یکی از دانشگاههای صنعتی تهران ترویج بی خدایی رواج یافته است.
در این زمینه مسئولین فرهنگی باید کار فرهنگی بر زمین مانده خود با جدیت دنبال کند و با طرحهای کارشناسی شده راه درمانی برای علاج این معضلات بیندیشند.
در نیم سال گذشته گروهی از کارشناسان دینی با همکاری ناحیه بسیج دانشجویی استان طرحی را برای برنامه های فرهنگی دانشجویان در خوابگاهها به اجرا گذاشتند؛ اگر این گونه طرحهای آموزشی تفریحی به جد دنبال شود مطمئنا بسیاری از این گرههای ایجاد شده باز خواهد شد.
باید با بهرهگیری از نیروهای کارآمد درعرصه فعالیتهای فرهنگی، تقویت کادر فرهنگی، شناسایی ظرفیتها و توانمندیهای دانشجویان و بهرهگیری از آنها جهت بهینه سازی وضعیت فرهنگی ـ اجتماعی محیطهای دانشگاهی و خوابگاهی استفاده کرد.
همچنین تخصیص بودجه و منابع مالی لازم جهت تامین اوقات فراغت دانشجویان، گسترش امکانات و تجهیزات فرهنگی خوابگاهها در اوقات فراغت دانشجویان و هماهنگی میان امور خوابگاهها و دستگاههای مربوط جهت اختصاص پارکها و مراکز تفریحی نیز میتواند در کاهش آسیبها و تهدیدهای موجود در خوابگاهها موثر باشد.
در پایان آنچه لازم به ذکر است، تذکر این مطلب میباشد که در حال حاضر باید تلاشی جهادگونه صورت گیرد تا ترازوی سنجش مقبولیت استفاده از فرصتهای ظرفیت خوابگاه دانشجویی بر تهدیدهای آن بچربد، تا شاهد آیندهای اسف بار برای جوانان خود نباشیم.
انتهای پیام/