به گزارش سرویس سياسي
تفتان ما به نقل از
راه دانا، این روزها را باید «روزهای رایزنی» نامید؛ چه آنکه بازار اخبار و گزارشات پی در پی پیرامون «رایزنی» و «لابی-گری» فلان فرد و گروه با شورای نگهبان داغ داغ است. به هر حال انتخابات است و هر فرد و گروهی علاقه دارد تا نامزد موردنظرش، از مراحل مختلف این رقابت سیاسی به سلامت عبور کرده و در نهایت با رأی مردم بر کرسی نمایندگی ملت تکیه بزند؛ چه بسا این موفقیت، نانی هم برای همان فرد و یا گروه حامی نامزد انتخاباتی به بار آورد!
از این بده بستانهای نانآور انتخاباتی که ظاهراً به ملزومات متعارف (البته نه مشروع) رقابتهای سیاسی در کشور بدل شده است، بگذریم و بدون حاشیهپردازی، به اصل موضوع یعنی همان «لابیگری و رایزنی انتخاباتی» بپردازیم؛ اخیراً یکی از نشریات تیتر اصلی خود را به عنوان «قم کانون رایزنیهای انتخاباتی» در کنار تصاویر تعدادی از علما و مراجع عظام تقلید اختصاص داده بود و همین عنوان ۴ کلمهای، دریایی از اخبار و گزارشات ناگفته از حال و روز این ایام سپهر سیاسی کشور را در خود نهفته دارد. چه آنکه با اعلام نتایج بررسی صلاحیتها در هر دو انتخابات مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، تکاپوها برای اخذ تایید صلاحیتها از سوی کسانی که رد شده و یا احراز صلاحیت نشدهاند، شدت گرفته است.
در خبر آمده بود که معاون اول رئیس جمهور سفر کاری خود به استان قزوین جهت شرکت در اجلاس سراسری نماز و افتتاح و بازدید از چند طرح عمرانی را لغو کرده تا به «رایزنی درباره احراز صلاحیت نامزدهای انتخابات هفتم اسفند» بپردازد! البته که این کار هم دستور سلسله مراتب دولتی بوده و ایشان به همراه وزرای اطلاعات و کشور برای پیگیری وضعیت نامزدهایی که صلاحیت آنها توسط هیاتهای نظارت احراز نشده است، از سوی رئیس جمهور مأموریت داشتهاند.
دور از ذهن نیست که این اقدامات دولت را در راستای بهرهبرداری از ظرفیت مراجع عظام تقلید برای فشار بر شورای نگهبان جهت تایید صلاحیت نامزدهای رد یا عدم احراز شده انتخابات اسفند ماه ارزیابی نماییم، چه آنکه همین چند هفته قبل، بعد از سفر آقای نهاوندیان به قم و ملاقات وی با برخی مراجع عظام تقلید، به ناگاه نام رئیس جمهور به فهرست انتخابات خبرگان جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اضافه گردید تا به عینه نتیجه «رایزنی» و «لابیگری» را ببینم!
به هر روی، یک بازگشت به عقب کوچک نشان میدهد که اعوان و انصار جریان فتنه با آگاهی از وضعیت خود، از قبل هم برنامهریزی کرده بودند که ضمن بکارگیری ترفندهای همیشگی خود نظیر «هجمه و فشار به شورای نگهبان» و همچنین «نهضت ثبتنام حداکثری»، این بار موضوع بررسی صلاحیتها را از طریق «رایزنی» با شورای نگهبان هم پیش ببرند و حالا اخبار و گزارشات به دست آمده، نشانههای اجرای همین سناریوی سوم را علنی کرده است.
البته شاید برخی به این نوشته خرده بگیرند که «رایزنی» هم جزئی از رقابت انتخاباتی است و اتفاق خاصی رخ نداده، اما عجیب آن است که به اذعان و اعتراف تمام اهل فن، لااقل این موضوع جایی در انتخابات خبرگان ندارد، چه آنکه مجلس خبرگان جایگاهی فراجناحی داشته، در جایگاه تعیین رهبری است و تنزل انتخابات آن به رقابتهای سیاسی و جناحی، ظلمی بس بزرگ به نظام اسلامی خواهد بود. قابل تأمل اینکه شنیده شده برای این منظور از برخی شخصیتهای موجه مانند ائمه جمعه، نمایندگان مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری برای رایزنی با مراجع عظام تقلید و علما استفاده میشود تا ایشان را برای رایزنی با فقهای شورای نگهبان ترغیب نمایند.
از سوی دیگر جای بسی تأسف و تکدر نیز هست که برخی هم برای تایید صلاحیت خود، حتی به رودررو نمودن شورای محترم نگهبان با چهرههای مطرح حوزوی و حتی بدنه حوزههای علمیه نیز متوسل شدهاند. یادآور میشود که از ماهها قبل، اخبار تایید نشدهای مبنی بر ترغیب برخی مراجع عظام تقلید برای ورود به بحث تایید صلاحیت برخی نامزدهای خبرگان که شورای نگهبان اصرار به امتحان از آنها دارد، مطرح بود و حالا هم سخن از «حکم حکومتی» به میان میآورند.
به هر روی، حالا که موعد اعتراض نامزدهای تایید صلاحیت نشده انتخابات خبرگان به نتیجه بررسی صلاحیتها است، باید یادآور شد که در بین کسانی که صلاحیتشان برای حضور در انتخابات خبرگان تایید نشده است، چهرههای شناخته شدهای هم حضور دارند که سوابق روشنی در انقلابیگری و تدین دارند؛ اما در هر صورت تأئید نشده و با متانت هم پذیرفتهاند، ولی متاسفانه تلاشها و ادعاهای برخی برای دریافت تائیدیه با استفاده از روش-هایی که آن را «ارتباط با افراد ذینفوذ» یا حتی «اعضای شورای نگهبان» خواندهاند، هنوز هم ظاهراً ادامه دارد. در این بین برخی هم با ذکر همین جمله که «من فلانی را میشناسم» و... انتظار دارند که شورای نگهبان هم به این میزان از شناخت اکتفا کند و نظر به تایید صلاحیت افراد بدهد.
همه این نکات مطرح شد تا یک بار دیگر یادآور شویم که مدتی است که «نفوذ» در نهادهای تصمیمگیر و تصمصمساز به یکی از دغدغههای اصلی دلسوزان نظام اسلامی تبدیل شده و حساسیت موضوع تا حدی بوده که به موضوع اصلی فرمایشات رهبر معظم انقلاب در ماههای اخیر تبدیل شده است، چه آنکه معظم له در دیدار (14/10/94) با ائمه جمعه کل کشور در این خصوص فرموده اند که «کسانی که به اطلاعاتی دسترسی دارند، میدانند که چه دامهایی برای کشور گسترده شده یا در حال گسترده شدن است تا در حصار اراده و تصمیمات ملت نفوذ کنند... اگر بر فرض، عنصری نفوذی در مجلس خبرگان یا مجلس شورای اسلامی یا دیگر ارکان نظام وارد شود، مانند موریانه از داخل پایهها را میجود و سست میکند...»
حالا «نفوذ» کجا و موضوع بررسی صلاحیتها، آن هم با وجود شورای نگهبان کجا؟! بدون تردید «رایزنی» و «لابیگری» برای تایید صلاحیت افرادی نیست که مورد و مشکل خاصی ندارد، در واقع باید این طور گفت که اگر شک و تردیدی هم در صحت و سقم عملکرد شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها داشته باشیم که این طور هم نیست، باید اذعان کنیم که اشتباه سهوی در بررسی صلاحیتها نهایتاً به چند مورد محدود خواهد شد، نه اینکه از هر طرف لیستی بلند بالا مطرح شود که باید اینها تایید شوند و در صلاحیتشان تجدیدنظر گردد.
یعنی اینکه ظاهراً امروز رایزنی برای همان افرادی در حال انجام است که شورای نگهبان به درستی بر رد یا عدم احراز صلاحیتشان صحه گذشته و البته خودشان هم میدانند چکاره هستند، اما در این هیاهوی انتخاباتی که برخی هم هر لحظه بر شلوغی آن میافزایند، بدشان نمیآید که از این آب گل آلود برای خود ماهی صید کنند! بنابراین میتوان انتظار داشت که نتیجه این رایزنیها، که به واقع شایسته است آن را «لابیگری» بنامیم، حضور افراد نالایق و ناشایست در رقابتهای انتخاباتی خواهد بود، چیزی که نمیتوان جز «فراهم شدن بستر نفوذ» چیز دیگری بر آن نام نهاد.
چه خوب است که در این روزها، یک بار دیگر داستان انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت نابترین یاران انقلاب را بازخوانی کنیم، جایی که «کشمیری» و امثالهم با همین سفارشات و لابیها به مهمترین و حساسترین مناصب و مقامات کشور نزدیک شده و سرانجام نیز هدف شوم خود را اجرایی نمودند، هیهات از تکرار تلخ تاریخ!
انتهای پیام/