به گزارش سرویس مذهبي
تفتان ما، نشست «بررسی آسیبهای شکاف میان ملت و دولت» با سخنرانی فرزاد جهانبین، استادیار دانشگاه شاهد در راستای سلسله نشستهای مبانی فکر سیاسی با همکاری جامعه اسلامی دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد.
در ابتدای نشست، جهان بین با اشاره به اهداف نهایی این نشست، گفت: ارتقاء دانش سیاسی در راستای آیین اندیشه ورزی با طرح دیگر مباحث نظیر حقوق ملت و دولت در قانون اساسی، آسیب شناسی نظام دو قطبی و پیچ تاریخی اینجا باید بررسی شود.
وی در ادامه افزود: از آن جهت که انسان مختار و آزاد است و هیچ نوع انسان با هم برابر نیست و حتی هر نوع انسان دارای انواعی است، لذا این تفاوت در علایق نقطه آغازین شکافهای اجتماعی محسوب میشود. اگر ما جامعه را مرکب از افراد، مؤسسات، نهادها و شبکههای ارتباطی بدانیم این گروهبندیهای مختلف در جامعه طبیعتاً وجود دارند یعنی یکسری از افراد با یکسری از علایق کنار هم جمع میشوند و یک گروهبندی و صورتبندی را شکل میدهند.
جهانبین اظهار داشت: پس وجود شکاف در جامعه انسانی یک امر غیر قابل اجتناب و طبیعی است. اگر بخواهم یک تعریف کوتاهی از مفهوم گسست و شکاف ارائه دهم باید بگویم: «تقسیمبندی بادوام و عمیق گروهها بر معنای برخی تضادها را شکاف میگویند». به عبارتی در شکاف، یک مفهوم ما و یک مفهوم آنها هست. یعنی یک من و یک غیر من که این همان صورتبندیهای مختلفی است که عرض کردم.
استاد دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره)، شکافها را از چند جهت قابل تقسیم دانست و بیان داشت: از یک جهت شکاف به دو دسته فعال و غیرفعال تقسیم میشود. شکافهای غیرفعال ناظر به شکافهایی ناظر به اختلاف هستند، اما اگر این اختلافها عمیق شود و تبدیل به تعارض و منجر به بسیج اجتماعی شود از این شکاف با عنوان شکاف فعال یاد میشود.
وی در بخش دیگری گفت: از جهتی دیگر، شکافها به دو دسته متراکم و متقاطع تقسیم میشوند. اگر چند دسته شکاف روی هم سوار شوند و اثر همدیگر را افزایش دهند، احتمال اینکه منجر به فعال شدن شکافها و بسیج اجتماعی هم بشود زیاد است و اینها را شکافهای متراکم میگویند، اما دسته دوم شکافها، شکافهای متقاطع است یعنی این شکافها را داریم ولی برخی از شکافها اثر برخی شکافهای دیگر را خنثی میکنند مثلاً یکی از شکافها که الان در جمهوری اسلامی هست بحث شکاف اقتصادی است، به هرحال از اول انقلاب تا الان متاسفانه همیشه هزینه خانوار از درآمد بیشتر بوده و افزایش حقوق، کفاف آن را نکرده است.
جهانبین اظهار داشت: مسئله بیکاری، مسئله رشد اقتصادی آهسته، مسئله رکود. امّا شکاف اقتصادی تبدیل به شکافهای فعّالی که منجر به بسیج اجتماعی شود جز در موارد محدود و مقطعی نشده است و دلیلش این است که بحثهای فرهنگی این شکافها را خنثی میکند. یعنی خیلی از مبانی و ارزشهای فرهنگی هست که اثر این شکافها را خنثی میکند که به اینها شکافهای متقاطع میگوییم.
جهانبین سپس انواع شکاف دولت و ملت را بیان کرد و افزود: شکاف دولت ـ ملت میتواند چند نوع باشد که انواعش را اشاره میکنم. یک نوع شکاف، نظری است؛ یعنی مشروعیت نظام؛ یعنی خرده نظام اجتماعی مشروعیت خرده نظام سیاسی را به این معنا که حق دارد اعمال حاکمیت کند را قبول ندارد، آن را قانونی و یا شرعی نداند، این مسئله مهمی است. اصل در اسلام بر آزادی است، هیچکس بر هیچکسی ولایت ندارد و تنها کسی که ولایت دارد خداست و اوست که اجازه میدهد چهکسی اینجا اعمال ولایت کند.
وی اظهار داشت: حق حاکمیت در نگاه اسلامی، از شرعی بودن و پذیرش مردم حاصل میشود و در نظام لیبرال ـ دموکراسی هم کسی که اعمال حاکمیت میکند ناشی از مفهوم قرارداد اجتماعی است. حکومتهایی هستند که کودتایی هستند مثل پهلوی اول و دوم که هم رضاشاه با کودتا روی کار آمد و هم محمدرضا، یعنی یکی از شکافهایی که با وقوع دولت پهلوی در ایران ایجاد شد و فعال شد و در نهایت منجر به انقلاب اسلامی شد همین شکاف مشروعیت بود.
وی ادامه داد: شکاف سوم براساس نوع رابطه بین دولت ـ ملت شکل میگیرد، اگر رابطه عمودی و یک طرفه باشد یعنی استبدادی باشد این موجب شکاف میشود. وجود مبارک امیرالمؤمنین در نهجالبلاغه در نامه به مالک فرمودند: هیچگاه نگو که به من امر شده است، پس من امر میکنم پس باید اطاعت شود، فرمودند این موجب تیرگی دل و فساد در دین میشود.
استاد دانشگاه امام خمینی با بیان اینکه قرار نگرفتن کشور در مسیر توسعه و پیشرفت میتواند آسیب جدی باشد، بیان داشت: متغیر اصلی اعتماد است که اگر دولتمندی ضعیف بود یا رابطه دولت ـ ملت یا به عبارتی نظام توزیع قدرت یک طرفه بود اینها همه موجب میشود که اعتماد از بین برود، وقتی اعتماد رفت و کار مردمی نشد فرآیند توسعه با اختلال ایجاد میشود.
جهانبین سپس به ذکر مسائل مصداقی و کاربردی شکافها پرداخت و گفت: از ابتدای انقلاب برخی شکافها که از دوره پهلوی وارتش بودیم پوشانده شد و تقریباً از بین رفت، البته بعداً ممکن است خود را به نحو دیگری نشان دهد اما برخی شکافها کماکان فعّال بود، از جمله این شکافها که پوشیده شد همین شکاف مشروعیت و شکاف هماهنگی بین نظام عقیدتی و مبانی جامعه و نظام عقیدتی و مبانی نظام سیاسی است. به عنوان مثال یکی از مهمترین مبانی، بحث وابستگی دین و سیاست هست. چون اگر دین را بدون سیاست در نظر بگیرید مبنای جمهوری اسلامی دچار اختلال می شود.
وی برخی شکافهای مهم را رو به افزایش دانست و اظهار داشت: دو شکاف از این شکافها که افزایش پیدا کرده قابل توجه و اهمیت است. یکی شکاف فرهنگی است یعنی در بحث ارزشها؛ به نظر میرسد ارزشهایی که برای نظام سیاسی مهم است و پیشبرنده نظام سیاسی است و یا به عبارتی کمک میکند این نظام سیاسی مسیر توسعه و اهدافش را قویتر انجام دهد، این مقداری در جامعه ما دچار چالش است. از جمله آن ارزشها، بحث رفاهزدگی است. جامعه انقلابی به شدت نیاز داشته که از بحث مصرفگرایی دور باشد.
جهانبین نقش فرهنگ را در حل تعارضات مهم دانست و بیان داشت: اگر فرهنگ قوی باشد میتواند این مشکل را حل کند. جلوی مراودات را نمیتوان گرفت و محیط باز است و نمیشود جلوی ارتباط را گرفت، و تحمیل هم نمیشود کرد. جامعهای که هویت نداشته باشد انسجام اجتماعی و انسجام نمادینش را از دست میدهد و وقتی انسجامش را از دست داد ممکن است در معرض انواع تهدیدهای داخلی و خارجی قرار بگیرد.
انتهای پیام/ فارس