به گزارش سرویس اجتماعي
تفتان ما، به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، در یک روز از صبحهای بهاری برای بازدید از کاروانسرای حاج کمال واقع به شهر رباط کریم رفتم. از قبل بسیار تعریف کاروانسرای حاج کمال را از دوستانم شنیده بودم اما تا یک اثر تاریخی، تفریحی از نزدیک دیده نشود به شنیدهها نمیتوان اعتماد کرد. وارد کاروانسرا که شدم در ابتدا مادر و دختری را دیدم که در حال پختن نان بودند، آن هم نان از نوع محلی که با سبزیجات بیابانی و معطر طبخ شده بود. مادر میپخت و دختر جوانش نانها را بسته بندی و تحویل مشتریان میداد.
دستان این مادر آنقدر پر از مهر و محبت بود که تعدادی قرص نان محلی هم به من داد و با آن زبان شیرین آذری از من خداحافظی کرد. چند قدمی آن طرفتر خانمی را دیدم که همه دوستش داشتند، نام و شهرتش مژگان عباسی بود اما همه اهل آنجا بی بی صدایش میزدند. بی بی مهربان کاروانسرای حاج کمال، دنیایی از ترشیجات را در حجره کوچک خود جای داده بود. جایتان خالی، ترشیجات از انواع مختلف که با طعم و رنگهای متفاوت جلوه خاصی به حجره بخشیده بود. بی بی بسیار مهربان بود و مقداری ترشی به من تعارف کرد. توصیه میکنم اگر گذرتان به این کاروانسرا افتاد حتما ترشیجات بی بی را فراموش نکنید. دقایقی در اتاقک کاروانسرا با بی بی به گفت وگو نشستم.
با کمترین هزینه و مکان هم میتوان کارهای بزرگی انجام داد
بی بی به ما گفت: شش سالی است که به طور حرفه ای به کار فروش ترشی مشغول هستم اما قبل تر برای خانواده خودم و اقوام ترشی درست میکردم تا اینکه به این فکر افتادم که در کنار تفریح و سرگرمی این کار برایم صرفه اقتصادی هم داشته باشد و به همین خاطر همکاری خودم را با ادارات دولتی، بانکها، شهرداری و عموم مردم آغاز کردم. من هر روز از هشت شب تا سه صبح در خانه کار انجام میدهم و در این کار دختر و همسرم خیلی به من کمک میکنند. انواع ترشیجات مثل ترشی گل، امپراطور، شکم پر، سبز، هفته بیجار، فلفل، مکزیکی، لبنانی را درست میکنم و برای هیچکدام از ترشیها الگویی ندارم و نحوه درست کردن آنها بر طبق ذهنیت خودم میباشد. ممکن است بر طبق روشهایی که خودم ابداع کردهام از گل کلم شور و یا خیار شور برای درست کردن ترشی استفاده کنم.
خانم مژگان عباسی، ملقب به بی بی به اقتصاد مقاومتی و کمک در امور خانواده هم اشاره کرد و گفت: من با این درآمدزایی نانآور خانوادهام هستم و به اقتصاد مقاومتی اعتقاد دارم. امسال سال اقدام به اقتصاد مقاومتی است و من با کمترین سرمایه این کار را آغاز کردم و خدا را شکر رضایت از این شغلم دارم و در حقیقت به سخنان مقام معظم رهبری ندای لبیک گفتهام که بسیار خرسند هستم.
من در نمایشگاه سپاه رباط کریم قرار بود شرکت کنم اما به دلایلی آنجا نتوانستم شرکت کنم و خدمت آقای مجتبی پیر صاحبدل مدیریت کاروانسرای حاج کمال آمدم و با اجازه ایشان مشغول به کار در این کاروانسرا شدم و امروز از برکت وجود ایشان به این جایگاه رسیدهام.
بی بی اشاره خوبی هم به اثر بخشی ماده غذایی سرکه و کم مصرف کردن در بین خانوادهها اشاره کرد: ما ایرانیها از اول در سر سفرههایمان سرکه بوده که اثر مفید این ماده غذایی حتی بارها در روایات آورده شده است اما در حال حاضر متاسفانه جوانان ما از سرکه فاصله گرفتهاند و بیشتر از سالاد و فست فودها استفاده میکنند که همانطور که میدانید مصرف سالاد همراه با سس فراوان ضررهای زیادی دارد. هم اکنون کشورهای عرب از سرکه ما بهره میبرند مثل سرکه انگوشانی که سرکه بسیار خوب و مفیدی است که کمبود خون را جبران میکند و چربی بدن را از بین میبرد اما متاسفانه هیچ رسانهای راجع به سرکه صحبت نمیکند.
یکی از ترشیهایی که برای مردم درست میکنم و بسیار هم پرخاصیت است ترشی زیتون عسل است. این ترشی حاوی سرکه و عسل است و به دلیل وجود عسل شیرین است و این ترشی برای سلامتی مخصوصا جوانهایی که با ضعف، کمبود توان و انرژی برای ورزش مواجه هستند بسیار مفید است.
خانمهایی هستند در کشور ما که با اعتماد به نفس پایینی مواجه هستند و ذهنیتشان این است که باید حتما به یک اداره دولتی بروند و مشغول کار شوند و هزینههای خانواده را تامین کنند اما من موافق نیستم و باید گفت که با کمترین هزینه و مکان هم میتوان کارهای بزرگی انجام داد. اگر خانمی واقعا به دنبال درآمد ناشی از کار است و تصمیم دارد که خودکفا شود حتما که نباید در دفاتر دولتی مشغول به کار باشد، به عقیده من از ناچیزترین امکانات شروع کرده و با کسب تجربه برای خود آیندهای امیدوار کننده بسازد. من ترشی سازی را از دو یا سه کیلو شروع کردم و در حال حاضر در شهرستان رباط کریم خیلیها من را میشناسند و این تلاش باعث شده تا از ادارات مختلف لوح سپاس دریافت کنم به خاطر اینکه از بهترین مواد استفاده میکنم.
صحبتهای بی بی آنقدر زیبا و آرامبخش بود که دلم نمیآمد غرفه بی بی را ترک کنم اما چه کنم که باید به دیگر غرفهها هم سر میزدم به خصوص غرفه خانم میانسالی که با رفتارهای خوش و سرحالش، اهالی آن جا را شاد کرده بود. او اسمش نه نه قاضی بود، حالا به چه دلیلی این لقب به او داده شده است بماند، داخل غرفه نه نه قاضی شدم، جایتان خالی، بوی خوش عرقیجات گیاهی که در قفسههای مغازه نه نه قاضی چیده شده بود نظر من را جلب کرد. البته ننه قاضی هنرهای دیگری از مادر خدابیامرزش به ارث برده بود و شکسته بندی، در رفتگی مچ پا و دست و رگگیری از جمله هنرهای این مادر مهربان در کنار تجویز عرقیجات گیاهی بود.
اولین نفری هستم که با دل و جرات کار طبابت سنتی انجام میدهم
ننه قاضی از دوران کودکی خود به ما گفت: پدر و مادر من از سال 1333 وارد رباط کریم شدند و کارهای سنتی انجام میدادند حتی خاله من قابله بود و داییهای من هم کار طبابت سنتی را به خوبی یاد گرفته بودند. کار مادر من شکستهبندی بود و افراد غشو و تشنجی را درمان میکرد و من از بچگی به کمک مادرم میرفتم و این کار را یاد گرفتم و کار آن خدا بیامرز را ادامه دادم و الان به لطف الهی و درخواست آقای پیر صاحبدل در این مکان مشغول به کار هستم و هماکنون به درمان مشتریان و پاسخگویی به سوالات آنها میپردازم و در این کاروانسرا به نام ننه قاضی ملقب هستم. در این مکان عرقیجات مختلف جمع آوری شده و به فروش میرسد. معمولا عرقیجات کارخانهای خالص نبوده و مشتریان ناراضی هستند به همین دلیل من تصمیم گرفتم گیاهان بیابانی را که در طبیعت رباط کریم به وفور دیده میشوند خودم در خانه با دستگاه مخصوصی عرق گیری کنم. با اینکه این امر برایم وقتگیر و سخت است اما من برای راضی بودن مشتریان خود این کار را انجام میدهم و به همین دلیل استقبال مردم هم از این غرفه خیلی بالاست.
ننه قاضی خود و همسرش از دارهای شیمیایی استفاده نمیکنند و به همین خاطر ادامه داد: من برای درمان خود و همسرم از داروهای گیاهی بهره میبرم و وقتی می بینم با این مواد گیاهی راحت زندگی میکنم و مشکلی ندارم از قرص و داروهای دیگر مصرف نمیکنم. رئیس فنی و حرفه ای از من بسیار تشکر کرده و گفتند شما اولین نفری هستید که با دل و جرات در این منطقه عطاری برپا کردهاید و مشغول به طبابت هستید.
ننه قاضی در توصیهای به خانمهای ناامید از کار گفت: بانوان ما نا امید هستند و تصورشان از کار این است که باید از قبل بسیار با تجربه و کاربلد باشند و با شکست در کاری سریع امید خود را از دست میدهند در حالی که با توکل بر خدا و اعتماد به نفس زیاد میتوان کارهای بزرگ انجام داد.
برخی از مشکلات گوارشی به خاطر ظروف غذاهایمان است
غرفه روبروی ننه قاضی خانمی بود که با ذکر شمارش تسبیح خود مشغول مشاهده مصاحبه من با نه نه قاضی بود، داخل غرفه اش پر از کوزه و سفالهای رنگارنگ بود و این ظروف نشان از آن داشت که این خانم احتمالا باید اهل استان همدان باشد. حدسم درست درآمد و به داخل غرفه این خانم هم رفتم. او به ما گفت: من پروین زمردی هستم، شغل من قبلا ترشی فروشی بود و از طرف سپاه به مدت ده روز برای عرضه ترشی در نمایشگاه به این مکان معرفی شدم و بعد از نمایشگاه آقای پیرصاحبدل به من پیشنهاد دادند که چون اصلیتم همدانی است در این مکان مشغول به کار شوم. همدان سوغاتی های زیادی دارد سفال از هم از سوغاتی های اصلی آنجا است. اقوام من در همدان کار ساخت سفال را انجام داده و من در رباط کریم به فروش میرسانم.
خانم زمردی، به بیماریهای ناشی از ظروف تفلون و به قول خودمان امروزی اشاره کرد و گفت: ظروف ما متاسفانه امروزه در برخی موارد با توجه به اخباری که به گوشمان میرسد باعث بیماریهای گوارشی، آلزایمر و یا حتی سرطان میشوند اما مواد ساختاری ظروف سفال معلوم است که از خاک بوده و ضرری ندارد. این ظروف حتی باعث تصفیه آب میشوند همانطور که میدانید آب رباط کریم شور است اما کوزههای سفالی خام بدون رنگ آهک آب را میگیرند و در نزدیک یک ماه آب را پس میدهد و آب شیرین و خنک می شود. علاوه بر این فواید می توان به خوشمزه تر شدن غذا مثل آبگوشت در دیزی سنگیها اشاره کرد.
البته خیلی حیف شد که وقت اجازه نمیداد خانم زمردی در یکی از همین ظروف سفالی برایم آبگوشت درست کند اما آنقدر فضای کاروانسرا صمیمی و مهمان نوازانه بود که هر کدام از عزیزان به من هدایایی را به رسم یادبود تقدیم کردند. غرفههای بسیاری بود که به دست خانمها اداره میشد و متاسفانه به دلیل کمبود وقت فرصت گزارش با آنها مهیا نشد و امیدوارم در سفر بعدی به این کاروانسرا حتما گزارش کاملتری را ارائه دهم.
تصاویری از کاروانسرا :
انتهای پیام/