به گزارش سرویس اجتماعي
تفتان ما، سواد آموزی، دانش پروری، تربیت فرهنگی و دینی از کارکردهای مهم مدرسه است؛ مدرسه مکانی است که استعدادهای بالقوه دانشآموزان پرورش می یابد و آینده علمی و فرهنگی جامعه تعیین می شود؛ عدم موفقیت نظام آموزش و پرورش در انجام رسالت های خود به افت یا شکست تحصیلی و نهایتا ترک تحصیل منتهی می شود که در آینده کشور بسیار تاثیرگذار است.
ترک تحصیل پدیده ای شوم است که حتی در پیشرفته ترین کشورها هم وجود دارد، با این تفاوت که هر اندازه کشوری توسعه یافته تر باشد ترک تحصیلکرده هایش کمتر و دلایل وداع با تحصیل متفاوت می شود؛ در دهه 90 میلادی تحقیقات زیادی در اروپا و آمریکا در زمینه علت یابی این مسئله انجام شد و جابه جایی محل سکونت، تغییر مدرسه، امکانات و ساختار مدارس و فرآیند های آموزش در کنار بنیه ضعیف علمی دانش آموزان، از مهم ترین دلایل ترک تحصیل عنوان شد.
ترک تحصیل علل و عوامل مختلفی دارد؛ حسین احمدی کارشناس تعلیم و تربیت در این باره می گوید: ویژگی های شخصیتی، خانواده، مدرسه ، کتب درسی ومحیط در ترک تحصیل دانش آموزان موثر هستند و تمام این عوامل با توجه به سن، مقطع تحصیلی و جنسیت دانش آموز تحلیل و بررسی می شوند.
دکتر امانالله قرایی مقدم، جامعهشناس در دستهبندی کلی عوامل ترک تحصیل را در دو عامل فقر فرهنگی و فقر اقتصادی تقسیم بندی میکند و میگوید: فقر فرهنگی به مراتب از فقر اقتصادی مهم تر است زیرا انگیزه تحصیل در فقر فرهنگی کمرنگ می شود در حالی که گاه با وجود فقر اقتصادی شدید افراد با انگیزه به تحصیلات عالی دست یافته اند.
عوامل اقتصادی ترک تحصیل
فقر و کاهش درآمد یکی از مهم ترین عوامل در این دسته بندی است؛ نبود مدارس متوسطه در برخی روستاها و و عدم توانایی در تامین هزینه سرویس و رفت و آمد، اجبار به کار و تامین معاش نیز از دیگر عوامل اقتصادی ترک تحصیل هستند.
هرچند طبق اعلام مسئولین ، پوشش ظاهری و واقعی تحصیلی در سالهای اخیر رشد چشمگیری داشته است و در حال حاضر بیش از 97 درصد پوشش ظاهری تحصیلی و 76 درصد پوشش واقعی داریم و "در کشور هیچ دانش آموز ابتدایی پیدا نمیشود که به دلیل کمبود مدرسه ترک تحصیل کرده باشد و به جرأت میتوان گفت از نظر کمی عدالت نسبی در آموزش و پرورش ایجاد شده است"؛ اما بررسی ها نشان می دهد هنوز در برخی نقاط کشور دانش آموزان برای دسترسی به مدارس ابتدایی هم با مشکل روبرو هستند؛ برای نمونه مدرسه ابتدایی یکی از روستاهای دشتستان برازجان که پس از زلزله در کانکس تشکیل می شد و پس از آتش گرفتن کانکس هم، دانش آموزان همچنان در کانکس تحصیل می کنند!
عوامل فرهنگی ترک تحصیل
عوامل فرهنگی متعددی در ترک تحصیل موثرند که نهایتا منجر به از بین رفتن انگیزه برای ادامه تحصیل می شوند، از جمله این عوامل: عدم ارتباط بین بخش آموزش و اشتغال که باعث می شود دانش آموزان به دلیل ترسیم آینده ی "تحصیل کرده بیکار" انگیزه ای برای ادامه تحصیل نداشته باشند ، بی سوادی یا کم سوادی ، اعتیاد و عدم حمایت معنوی والدین از فرزندان یکی دیگر از عوامل مهم فرهنگی ترک تحصیل است.
استفاده از شبکه های اجتماعی و افزایش ضریب نفوذ ماهواره ها به منازل که ذهن و هوش نوجوانان را نشانه گرفته اند نیز از عوامل افت تحصیلی و کاهش انگیزه ادامه تحصیل هستند.
ارائه آموزش و پرورش یکسان برای همه دانشآموزان و نادیده گرفتن تفاوت های فردی، برخی سختگیری های بیجای معلمان، عدم تفکیک دانش آموزان دختر و پسر در مدارس دبیرستان مناطق محروم از جمله سیستان و بلوچستان، محدود کردن رشته های تحصیلی و القای این باور که ادامه تحصیل در برخی رشته های تحصیلی ضامن موفقیت بوده و ادامه تحصیل در سایر رشته ها، آینده روشنی را به دنبال ندارد نیز در زمره عوامل فرهنگی دسته بندی می شود.
کیفیت مطالب مطرح شده در کتب درسی گاهی از عوامل دلزدگی دانش آموزان از تحصیل است، به هر میزان که دانش آموز از فراگیری لذت ببرد، به همان میزان امکان ترک تحصیل او کاهش می یابد؛ وارد کردن مباحث درسی که پاسخگوی حس اشتیاق، پرسشگری وخلاقیت دانش آموزان باشد، باعث علاقه مندی دانش آموزان به ادامه تحصیل خواهد شد.
آیا ازدواج در سنین تحصیل از عوامل ترک تحصیل است؟
ماه گذشته زرافشان، معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش، ازدواج در سنین تحصیل را از عوامل مهم ترک تحصیل برشمرده و گفته بود: در جنسیت دختران ازدواجهای زودهنگام باعث ترک تحصیل میشود بنابراین باید سیستمهای آموزش جایگزین را طراحی کرد که یکی از روشها آموزش از راه دور است.
استفاده از واژه زودهنگام و تاکید بر ازدواج به عنوان یکی از دلایل عمده و مهم ترک تحصیل ناشی از زیرساخت اشتباه نظام تعلیم و تربیت و انحراف آن از موازین اسلامی است؛ در شرایطی که افزایش سن ازدواج و کاهش فرزندآوری در سن بالا و پیر شدن جمعیت به عنوان معضلات بسیار مهم و کلیدی کشور مطرح است ، شایسته است که نظام آموزش و پرورش ما به سویی برود که ازدواج در سن کم عاملی برای ترک تحصیل نباشد.
آمنه سلیقه دار محقق و کارشناس مسائل فرهنگی در این زمینه معتقد است که نباید ازدواج را به عنوان عامل ترک تحصیل نگاه کرد، با توجه به بالا رفتن سن ازدوج و لزوم کار فرهنگی برای افزایش تمایل جوانان به تشکیل خانواده، اگر ازدواج باعث ترک تحصیل شود نشان می دهد که ما در زمینه ایجاد زیرساخت ها برای تحصیل دانش آموزان ازدواج کرده ضعیف عمل کرده ایم.
ازدواج در دین ما به عنوان یک عامل مهم برای رشد و تعالی محسوب می شود و در دور کردن انسان از انحرافات اجتماعی موثر است، بنابراین توجه بیش از پیش به این مقوله برای آماده سازی ذهنی و ترویج آن در سن جوانی در نظام آموزش و پرورش کشور ما ضروری است.
آمار ترک تحصیل با توجه به افقی که برای پیشرفت در نظر گرفتهایم درشت و نگران کننده است!
از مجموع یک میلیون دانش آموزی که در پایه سوم راهنمایی سال 91 - 90 فارغ التحصیل شدند ، بالغ بر 180 هزار نفر در سال تحصیلی 94- 93 ، به پایان دوره نرسیده و به نوعی ترک تحصیل کردند.
در سال تحصیلی 93 ـ 92 نزدیک به 150 دانش آموز در دوره متوسطه اول و حدود 760 دانش آموز در دوره متوسطه دوم در تهران ترک تحصیل کرده اند. این دو رقم گرچه ممکن است نسبتا کوچک باشد، اما وقتی این آمار در کل کشور جمع زده و ارقام، ملی می شود، نگران کننده است، تا آنجا که آمارهای سال تحصیلی 93 ـ 92 نشان می دهد 1.5 درصد از دانش آموزان پایه های دوم و سوم متوسطه اول و 5.6 درصد از دانش آموزان متوسطه دوم در این مدت ترک تحصیل کرده اند
آمار باسوادی کشور در مقطع کنونی 85 درصداست که این آمار پیش از انقلاب 5/47 درصد بود؛ طبق آمار ارائه شده معاون آموزشی نهضت سوادآموزی کشور، 9 میلیون و ۷۰۰ هزار بیسواد در کشور وجود دارد، که یک میلیون و ۴۳۰ هزار نفر آنها مربوط به کودکان 6 تا 18سال است،که در سال ۹۴-۹۳ در هیچ مدرسه ای ثبت نام نکرده اند.
ما در سند چشم انداز 20 ساله کشور در زمینه باسوادی باید رتبه نخست در منطقه را دارا باشیم ولی اکنون در بین 24 کشور منطقه رتبه هفدهم را داریم و در بین 182 کشور جهان نیز رتبه ایران 110 است که رضایت بخش نیست.
پیامدهای اجتماعی ترک تحصیل
بی سوادی و کم سوادی ضرر های شخصی برای فرد ترک تحصیل کرده دارد؛ به عنوان مثال به طور متوسط درآمد افراد ترک تحصیل کرده یا بی سواد، ۲۷ درصد کمتر از کسانی است که دبیرستان را به پایان رساندهاند و این موضوع در طول مدت سرمایه شخصی را به کمتر از آنچه جامعه ظرفیت آن را داشته تقلیل میدهد.
این معضل اجتماعی علاوه بر زیان های فردی ، زمینه ساز ناهنجاری های اجتماعی فراوان می شود و طبق آمار میزان ارتکاب اعمال ضد اجتماعی در افراد کم سواد و بی سواد، بیشتر است ؛ این معضل باعث کاهش بسیاری از شاخص های پیشرفت می شود و ضرر قابل توجهی به خاطر از دست دادن جمعیت جوان و فعالی که می توانند در پیشرفت و شکوفایی کشور موثر باشند؛ ایجاد می شود.
هرچند طبق آمار رشد قابل توجهی در کنترل و کاهش ترک تحصیل داشته ایم اما این مسئله، زنگ خطری برای مسئولین است و نباید به راحتی از کنار آن گذشت؛ آمار دانش آموزانی که به دلخواه و به دلیل کاهش انگیزه ترک تحصیل می کنند به مراتب بالاتر از دانش آموزانی است که به دلائل اقتصادی به این امر اقدام می کنند، بنابراین لازم است مسئولین امر در این زمینه مطالعات و برنامه ریزی های دقیق تری داشته باشند ، شناسایی و برگزاری جلسات مشاوره، برای افراد ترک تحصیل کرده در زمره این اقدامات می تواند منظور شود.
انتهای پیام/دانا