به گزارش سرویس سياسي
تفتان ما، پس از نشستهای متعدد و جلسات هماندیشی به منظور دستیابی راههای برونرفت از بحران سوریه، یک نکته کاملا هویداست؛ تنها بشار اسد میتواند امنیت را به سوریه بازگرداند.
مذاکرات برای حل مناقشات سوریه (مانند ژنو1 و 2) در دو محور اصلی خلاصه میشود. اولین محور، مبارزه با تروریسم است که ظاهرا تلاش میشود، کشورها به یک خرد جمعی برای مبارزه جدی با تروریسم به جمعبندی برسند. البته همچنان طرفین در تعریف و حد و مرز واژه تروریسم به طور بنیادین با هم اختلاف نظر دارند.
اما محور بعدی مذاکرات دمشق، اعمال اصلاحات سیاسی در سوریه است. آنچه که در دل مذاکرات بیرون میآید برآیند آن است که،طرف غربی رویه اصلاحات را در خروج اسد از قدرت متصور میداند حال اینکه، کشورهایی همچون جمهوری اسلامی و روسیه بر ضرورت روی کار ماندن اسد حداقل تا پایان کار دولت و آغاز شروع به کار دولت انتقالی تاکید میورزد. مسلما بشار اسد بر اساس یک فرایند انتخاباتی در سوریه روی کار آمده است. از این رو اسد در یک فضای نسبتا دموکراتیک بر ریاست جمهوری سوریه تکیه زده است واین بدان معناست که سوریها، مشروعیت سیاسی وی را پذیرفتهاند.
بنابراین حضور رییس جمهور سوریه در اصلاحات سیاسی و اجرای آن بسیار حائز اهمیت است. چرا که نبود یک شاخص در راس حاکمیتی سوریه قطعا منتج به وسعت دامنه هرج و مرج در منطقه بویژه خاک سوریه خواهد شد. متاسفانه یکی از مهمترین دلایلی که مذاکرات صلح دمشقبه نتیجه نمیرسد، حضور و نفوذ کشورهایی مثل رژیم عربستان سعودی است که غالبا دیدگاههایی به مراتب افراطیتر و غیر سازندهتر از طرفهای غربی دارد.
دولت سعودی به همراه متحدان منطقهای، سخت در تلاشاند تا گروه های تکفیری-تروریستی را دور میز مذاکره با دولت سوریه قرار دهند. این در حالی است که، نه تنها در سوریه بلکه در هیچ کجای جهان، یک جریان و یا گروه که مدتها دست به بدترین جنایات جنگی و نسل کشی زده است،مطلقا نمیتوانددر ظرف صلح و مذاکره قرار بگیرد.
ضرورت دارد شعلههای جنگ حداقل کوتاهتر شود تا به نوعی نظم موقتی در منطقه حکمفرما شود در مرحله بعد مذاکرات صرفا در قالب سوری سوری شکل بگیرد. متاسفانه ما در مذاکرات اخیر بشدت شاهد تکثر عقاید بین دول محور هستیم که خود بزرگترین مشکل برای دستیابی به اهداف مذاکرات مذکور است.
براساس شواهد و تحولات میدانی منطقه (بطور کلی جبهه سوریه و عراق)، طی روزهای اخیر تروریستهای تکفیری - صهیونیستی متحمل تلفات سنگین شدهاند و دامنه فرار و عقبنشینی آنها وسعت بیشتری به خود گرفته است. بخاطر همین امر، راهبرد خود را تغییر داده و دست به اقدامات انتحاری و خرابکارانه در سطح شهرها و نزدیکی امان مقدسه میزنند تا بلکه از سرخوردگی آنها کاسته شده و به زعم باطل خود بر جبهه شکست خورده تکفیریها روحیه بخشی کنند. بنابراین، بازهم روزنههای امید برای فتح و بازپسگیری شهرهای استراتژیکی همچون حلب - رقه و... افزایش پیدا کرد.
شمال شرقی و شرق سوریه بستر تحولات نظامی و سیاسی گستردهای است. با این تفاصیل اگر حومه جنوبی و شمالی حلب را قلب اصلی درگیریهای نظامی در سوریه محسوب کنیم بدون شک شهر رقه در شرق سوریه دیگر نقطه داغ درگیریهای نظامی سوریه خواهد بود. این در حالی است که جبهه النصره تلاش دارد برای تضعیف قوای ارتش سوریه جنگ را به شهرهای ساحلی سوریه که تاکنون از امنیت بالایی برخوردار بوده است، منتقل کند.
در همین حال، رخدادهای سوریه از تحولات میدانی گرفته تا گفتگوهای صلح بین نمایندگان سیاسی دولت دمشق و مخالفان، از منظرهای گوناگون مورد توجه ویژه رسانههای عرب زبان قرار گرفته و گزارشها و تحلیلهای بسیاری در این باره منتشر شده است. نیروهای ارتش سوریه و محور مقاومت، طی هفتههای گذشته در ادامه عملیات نظامی خود توانستند در منطقه غوطه شرقی شهرکهای دیر العصافیر، زبدین، حوش الدویر، البیاض، حرستا القنطره، الرکابیه، حوش الحمصی، بزینه و نوله را از لوس وجود عناصر تروریستی پاکسازی کنند.
آنچه که امروز به یقین میتوان بدان اذعان داشت: عقربههای ساعت لحظه به لحظه زمان فروپاشی جبهه تکفیری - تروریستی را نوید میدهد.
"مراد عنادی"، استاد دانشگاه و کارشناس مسایل بین الملل، پیرامون بحران سوریه و راههای برون از آن، در گفتوگو با خبرنگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، اظهار داشت:
بحث سوریه از موضوع ملی منطقهای فراتر رفته و مدتهاست ابعاد بینالمللی به خود گرفته است. قدرتهای اروپابی آمریکا و روسیه به همراه قدرتهای منطقهای امروز در موضوع سوریه به نوعی دخیل هستند. اما نکتهای که باعث پیچیدگی بحران سوریه شده است این است که؛
برخی کشورهای منطقه مثل عربستان، قطر، ترکیه با همراهی آمریکا، انگلیس و فرانسه تلاش دارند با حمایت از گروههای تروریستی اراده خود را بر اراده مردم، ارتش و دولت سوریه تحمیل گردانند. البته این پروژه در 5 سال گذشته جوابی عکس داده است.
وی تصریح کرد: چنانچه اگر ناآرامیهای سوریه دارای یک خاستگاه و زمینه مردمی بود، قطعا ارتش و دولت بشاراسد نمیتوانست تا به امروز مقاومت کند،(حتی با کمک ایران و روسیه) در نتیجه بواسطه یک حمایت مردمی (نه صرفا صد در صد) اما درصد قابل توجهی از مردم به سوریه به ارتش و دولت بشاراسد وفادار هستند.
در این میان متأسفانه کشورهای غربی حاضر به اعتراف به موضوع مذکور نیستند و همچنان در یک مسیر غلط گام برمیدارند و در این راه از انواع و اقسام روشها را هم آزمودهاند. از بحث تلاش اخراج سوریه از سازمان ملل- اتحادیه عرب- سازمان همکاریهای اسلامی گرفته تا حمایت،تجهیز و آموزش گروههای تروریستی و دخالتهای نظامی، تمام ایدههای خود را طی کرده و نتیجه نگرفتهاند.
جالب است که همچنان بر ادامه مسیر اشتباه خود اصرار میورزند. بنابراین طبیعی است که چنین فرمولی در سوریه جواب نخواهد داد. زیرا در حال حاضر مردم سوریه با توجه به قدرت وسایل ارتباط جمعی کاملا در جریان قضایا و نیات شوم طرف غربی هستند و به این مهم دریافتهاند که این کشور به دنبال ضربه زدن بر تمامیت ارضی سوریه و تجزیه این کشور میباشد.
عنادی در ادامه میافزاید:از این جهت شهروندان سوری، در برابر تمامی هجمههای اخیر مقاومت کرده چرا که اگر جز این بود تا به امروز بارها و بارها دمشق سقوط میکرد. میتوان گفت علت پایداری این ماجرا و اینکه تا اندازهای تحولات میدانی به نفع مردم سوریه معکوس شده است و گروههای تروریستی دائما در حال فرار و عقب نشینی هستند از نتایج حمایت و پشتیبانی مردم از دولت بشاراسد است.
وی گفت: دولت سوریه در راه حل بینالمللی از جمله مذاکرات ژنو شرکت نمود لکن طرف مذاکره کننده بازهم به نوعی از گروههای تروریستی حمایت کرد و در پی آن است که برخی از این گروهها را به عنوان جریانهای اپوزسیون (مخالفان دولتی) در مذاکرات شرکت دهند. این موضوع خود موجبات پیچیدهتر کردن مذاکرات را فراهم آورد.به نظر میرسد این مذاکرات باچنین رویکردی به نتیجه نرسیده و از این به بعد هم به دلیل فرسایشی شدن آن نتیجه نخواهد داد. از طرفی ورود برخی از نیروهای ناتو به خاک سوریه (آلمان و فرانسه) به نوعی دخالتهای نظامی محدود برآورد میگردد که به نوعی عرض اندام در مقابل دولت روسیه میباشد.
غرب با این تحرکات درصدد آن است که به نوعی حضور خود را در برابر حضور نظامی مسکو در منطقه القا کند. ازطرف دیگر به نوعی ژست مبارزه با تروریسم و داعش را به خود میگیرد. در اصل این گونه تحرکات دخالت آشکار در امور سوریه تلقی میشود این موضوعی است که دولت سوریه بارها بدان اعتراض کرده است.
جمهوری اسلامی ایران همواره راه حل سوری- سوری را به عنوان برون رفت از بحران پیشنهاد نموده است. به طور نمونه مذاکرات بشاراسد با گروههایی که تروریست نیستند و صرفا مخالف دولتی هستند. بطور کلی، نشست ژنو و نشستهای مختلفی در دنیا حول بحران سوریه برگزار شد که نتیجه نداد.
این کارشناس مسایل بین الملل در پایان گفت: به نظر میرسد حتی اگر راه حل ایران و روسیه منطقی هم باشد، غربیها آن را نخواهند پذیرفت و همچنان در اعمال دیدگاههای نادرست و شکست خورده خود تاکید دارند. به رغم این، با توجه به تحولات سوریه و اعتراف برخی مقامات بلندپایه غربی مبنی بر اینکه حضور بشاراسد در قدرت بهتر از این است که گروههای تروریستی مانند داعش و النصره به قدرت برسند؛ شاید این گونه مقامات و گروهها توانایی متقاعد کردن غرب را بر توجه بیش از بیش به راه حلهای تهران و کرملین داشته باشد و مسیر بحران به سمتی هدایت گردد تا از طریق دیپلماسی مسائل حل شود نه اینکه در عرصه نظامی پیگیری شود.
محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/خبرگزاری جوان