به گزارش
تفتان ما، مردم ايران در چهارگوشه اين كشور باستاني و بسيار زيبا علاوه بر مراسمات مشترك ملي، آيين هاي محلي خود را نيز دارند و تنوع و تفاوت جشن ها، سوگ ها، رسم ها وغيره و لباس هاي محلي رنگارنگي شگفت انگيز و بسيار زيبا و قشنگ به زندگي مردمان اين ديار پهناور بخشيده است.
سنت حسنه ازدواج زيباترين مراسمي است كه سفارشهاي بسياري در دين مبين اسلام به آن شده است زيرا ازدواج بنيان و اساس خانواده را تشكيل مي دهد و اين مسئله مهم و حياتي علاوه بر برآورده كردن تمايلات و نيازهاي آدمي سبب افزايش نسل و آرامش روح و روان انسان و عفت و پاكدامني و از نشانههای رحمت و بزرگی خداوند محسوب میشود.
اما جشن هاي عروسي و ازدواج يكي از وجوه زندگي مردمان ايران اسلامي است كه در هر منطقه و در هرگوشه ايران آداب خاص خود را دارد مثلا مراسمات عروسي در گيلان، مازندران، لرستان با عروسي هاي سيستان و بلوچستان، آذربايجان، كردستان و سواحل خليج فارس فرق مي كند و هركدام زيبايي خاص خود را دارد و خصوصاً در روستاها سنت هاي كهن هنوز پابرجا و ماندگار است.
مراسمات عروسي در بين قوم بلوچ تقريباً مانند سالهاي دور و سنت خود را حفظ كرده است ولي اين مراسم كه 8 مرحله دارد ولي گاهاً در برخي از مناطق به دليل مخارج سنگين و وضعيت اقتصادي به 3 شبانه روز محدود شده ولي اين قوم هنوز به سنت هاي ديرينه خود پايبند هستند و در جریان آن مردم لباسهای زيبايي بلوچي خود را میپوشند و تمام مراسم را غرق شادی میکنند و هرکس به سهم خود در برپایی هرچه گرمتر جشن میکوشد.
خبرنگار
تفتان ما اينبار با حضور در مراسم عروسي بلوچي در شهرستان خاش گزارشي را تهيه و روايت كرده است.
* زمان عروسي در بلوچستان
معمولاً اكثر مراسمات عروسي قوم بلوچ در بهار برگزار مي شود و تا زمان رسيدن خرما بعنوان محصول مهم اين مناطق تا شهريور ماه ادامه دارد.
* بجار
بجار به معناي كمك به جواني است كه مي خواهد ازدواج كند و اين سنت بجار هم براي اغنيا و هم براي فقرا استفاده مي شود و فاميل در اين رسم تعاون و مشاركت دارند و در عوض نيز جوان مكلف و موظف است در بجار ساير جواناني كه در آینده خواهان ازدواج هستند مشارکت و دین خود را نسبت به پدرآن جوان ادا كند و مبلغي را بعنوان كمك به خانواده آن جوان پرداخت كند و اين رسم اجبار نيست و هركسي براساس توان مالي خود به جوانان ر شرف ازدواج كمك ميكند تا بتواند مراسم عروسي خود را برگزار كند.
* روايت يك گندونن هبرجنی(خواستگاري) در خاش
شب قرار بود حاجي كمال براي خواستگاري پسرش شي مريد به خانه يكي از اقوام برود و خبرنگار ما هم همراه حاجي كمال به خانه عروس كه هانيه نام داشت و درسش را تازه تمام كرده بود رفت و معمولا در بين قوم بلوچ و به شكل سنتي پسرها بر اساس توصيه خانواده ازدواج ميكنند و گاهاً پسر براي طرح اين مسئله بايد به سراغ كدخداي محل سكونت خانواده دختر برود و يا ريش سفيد يا بزرگ محل و فاميل به نوعي واسطه مي شود و با خانواده دختر قرار گندونن هبرجنی( خواستگاری يا بله برون) را بگذارد.
پس از موافقت خانواده دختر به خانواده پسر اجازه دادند به خانه بياييند و حاجي كمال پدر داماد پس از مقدمه وارد بحث اصلي گندونن هبرجنی( خواستگاری يا بله برون) شد و بعد از حرفهای خواستگاری و موافقت خانواده ها، مراسم حلقه كنان(نشانه گذاري بر عروس) برگزار و برای بربندمال(مهریه) یک انگشتر، یک زنجیر و پلاک و ده نفر شتر و مبلغ 500 هزار تومان وجه نقد تعيين كردند.
قرار بر این شد بعد از یک ماه مراسم عروسی را برپا کنند. در اين مدت خانواده ها لباس هاي را براي خودشان آماده كردند و ذوق و شوق خاصي داشتند و بالاخره انتظار به پایان رسید.
* مراسم جُل بندی
روز دوشنبه که نزد قوم بلوچ روز بسيار خوبي است مراسم جُل بندی (عروس برای رفتن به مراسم عروسی بسط می نشیند و نباید کسی او را در این مدت ببیند) برگزار شد و جل در میان بلوچ ها پارچه ای دست دوخت است و با سوزن دوزی بلوچی و آینه کاری تزیین می شود و بر روي دوسوي ديوار نصب ميشود و فضایی حائل را در یک اتاق به وجود می آورند و عروس را کسی به جز نزدیکان خاص و محرمان نمی بیند.
همان شب زن هاي فاميل خانواده ها را به خانه دعوت كردند براي گود پرس كني (صبح دوشنبه چند تا زن را تعیين کردند تا به خانه ها بروند و زنهای دیگر را دعوت کنند و اگر كسي در خانه نبود دو چوب را بر درب خانه آويزان مي كنند)
ساعت 4عصر روز بعد خانواده شی مرید آمدند و جل ( لباس عروسي) عروس را بستند و یک روبان سفیدی هم به صورتش بستند تا کسی او را نبیند.
* حِنا دوزکی و حِنا راستكي
شب روز بعد شب حِنا دوزکی(حنابندان غيررسمي) بود که عروس و داماد را حِنا کردند و روي سرشان پول ميريختند و در این مراسم هزینه عروسی از سوی اقوام و فامیل پشتیبانی مالی می شود و در دفتري ثبت مي شود تا داماد در آينده در مراسمات شادي ديگران جبران كند و خانواده ها به شادماني پرداختند و اين مراسم تمام شد و فردا شب كه حِنا راستگی( حنابندان رسمي) نام داشت مهمانان و دوستان زيادي از مناطق مختلف استان دعوت كرده بودند و همه آمدند و مراسم شلوغ شده بود و هركس مي آمد به مادر عروس "حنايي" مي داد و ميرفت و شب تا صبح خانواده ها به شادماني و خوشحالي پرداختند و ساز و دهل زدند و پاكوبي كردند و آشپزها نيز وليمه عروسي را آماده ميكردند.
* مشاطه(آرايش) عروس و داماد
اما در روز عروسي طبق رسم قوم بلوچ و با توجه به اهمیت آب در زندگی و نقش مهمي كه در حيات انسان دارد؛ داماد را براي سرآپی( سرآب يا حمام) به رودخانه و عروس را هم به آرايشگاه بردند تا هم عروس و هم داماد را مشاطه( آرايش) كنند.
* شب یکجایی(يكخانه شدن عروس و داماد)
لباس قرمز رنگي بر تن عروس كردند و حجله آن را نيز آماده كردند و عروس را بر صندلي نشاندند و داماد را سوار بر شتر آوردند به طرف عروس و جشن و پاكوبي تا صبح ادامه داشت و اين شب نيز به پايان رسيد و (شب یکجایی) که در آن داماد و عروس یکخانه می شوند و زندگی مشترک از این نقطه آغاز می شود.
* مراسم مباركيان صبا (پاتختي)
صبح روز بعد روز مباركيان صبا (پاتختي) بود و همه فاميل براي تبريك به عروس و داماد با خودشان هديه اي همراه داشتند و اهداء مي كردند و در اين روز هم تا ساعاتي خانواده ها به شادماني پرداختند و مراسم عروسي به اتمام رسيد.
انتهاي پيام/