به گزارش سرویس سياسي
تفتان مابیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در خصوص 13 آبان بدین شرح است:
سیزدهم آبان، روز نماد مظلومیت ملت ایران است. ملت ایران در سیزدهم آبان مظلومیت خود را فریاد کرد. اسنادی که از لانه جاسوسی بیرون آمد و در حدود صد جلد حقایقی آشکار شد -که موجود است و چاپ شده و در دسترس همه است- نشان می داد که دولت آمریکا علیه ملت ایران و منافع ملت ایران به خصوص بعد از ما حقوق هیچ ملتی را در هیچ نقطه ای از عالم پایمال نمی کنیم؛ اما اگر قدرتمداران عالم بخواهند طبق عادت خودشان حقوق ملت ما را پایمال کنند، ملت ما ظلم را از سوی هر کس و هر قدرتی تحمل نخواهد کرد. (بیانات رهبری در تاریخ 14/8/1384)
اولین مناسبت این روز این است که در سال 1343 در مثل یک چنین روزی، امام بزرگوار ما را تبعید کردند. چرا تبعید کردند؟ چون امام چند روز قبل از آن، در یک سخنرانی پرشور که در قم ایراد شد و بعد بلافاصله به وسیلهی نوار و نوشته در سراسر کشور پخش شد، یک حق ملی را مطالبه کردند. آن حق ملی، شکستن قانون ظالمانهی کاپیتولاسیون بود. خوب است نسل جوان ما اینها را بروشنی بداند؛ بداند که ما از چه گذرگاههائی عبور کردهایم که حالا به اینجا رسیدهایم.
آمریکائیها چند ده هزار مأمور در ایران داشتند -حالا رقم دقیقش مهم نیست؛ پنجاه هزار، شصت هزار، بیشتر- اینها مأمورین سیاسی بودند، امنیتی بودند، نظامی بودند؛ در داخل مجموعهی مدیریت ایران -چه در ارتش، چه در سازمانهای اطلاعاتی، چه در بخشهای برنامهریزی، چه در بخشهای گوناگون دیگر- نشسته بودند، پول و مزد خودشان را به اضعاف مضاعف از دولت ایران میگرفتند، اما برای آمریکا کار می کردند. این کار بدی بود که در کشور ما اتفاق افتاده بود. رژیم طاغوت پهلوی به خاطر وابستگیاش به آمریکا، به خاطر مزدوریاش برای آمریکا، بتدریج در طول چند سال اینها را داخل کشور آورده بود. تا اینجای کار، بد بود؛ اما آنچه که اتفاق افتاد، یک چیز بدِ مضاعف بود، بدِ به توان چند بود. آن کار بدِ مضاعف این بود که آمدند در مجلس شورای ملی و مجلس سنای آن روز تصویب کردند که مأمورین آمریکائی از دادگاههای ایران و امکانات قضائی و امنیتی ایران معافند. یعنی اگر فرض کنید یکی از این مأمورین جرم بزرگی در ایران مرتکب شود، دادگاههای ما حق ندارند او را به دادگاه بطلبند و محاکمه کنند و محکوم کنند؛ این اسمش کاپیتولاسیون است. این نهایت ضعف و وابستگی یک ملت است که بیگانگان بیایند در این کشور، هر کاری دلشان میخواهد، بکنند؛ دادگاههای کشور و پلیس کشور اجازه نداشته باشند اندک تعرضی به اینها بکنند. آمریکائیها این را از رژیم طاغوت خواستند، رژیم طاغوت هم دودستی تقدیمشان کرد: قانون کاپیتولاسیون. (قسمتی از بیانات رهبری در دیدار دانشآموزان در آستانه 13 آبان 89)
سیزدهم آبان هم -که دو روز دیگر است- در حقیقت به معنای واقعی کلمه، یکی از ایامالله است؛ فرصتی است برای فکر کردن و استنتاج کردن و بر اساس این استنتاج، آینده را ساختن و برای آینده برنامهریزی کردن؛ چون آینده مال شماست. چگونه حرکت کنیم که بتوانیم خودمان را، ملتمان را، کشورمان را، تاریخمان را، بلکه امت اسلامی را به اوج برسانیم؟ راه چیست؟ این را باید با تفکر و تدبر در این عبرتها به دست آورد. (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانش آموزان و دانشجویان به مناسبت 13 آبان ۱۳۹۰)
مناسبت سیزدهم آبان بیش از همه متعلق است به زبدهترین جوانان کشور ما؛ به دانشجویان، به دانشآموزان. این جلسه هم که یک نمونهای از اجتماع عظیم جوانان کشور در سراسر این میهن الهی است، جلسهی سرشار از معرفت، بصیرت و لبالب از شور و شوق به آرزوها و آرمانهای بزرگ انقلابی است. برای من هم این یکی از شیرینترین فرصتهاست که با شما جوانان عزیزم، فرزندان عزیزم دیدار می کنم و چند جملهای از مطالبی که باید میان ما مطرح باشد، در اینجا مطرح می کنم.
مناسبتهای تاریخی غالباً حکم یک نماد و یک سمبل را دارند. روز سیزده آبان به خودی خود با روزهای قبل و روزهای بعد تفاوتی ندارد؛ اما یک نماد است. نماد یعنی چه؟ یعنی یک رمزی که پشت سر خود، در دل خود، معانی فراوانی نهفته دارد. انسان یک کلمه بر زبان میآورد، معانی و حقایق بسیاری در دل این کلمه هست؛ سیزده آبان از این قبیل است. این روز یک نماد است و عقبهی وسیعی دارد. (بیانات در دیدار دانشآموزان در آستانه 13 آبان ۱۳۸۹)
روز 13 آبان را ملت ما و مسئولین ما نامگذاری کردند: روز مبارزهی با استکبار جهانی. مبارزه یک امر مهم و پیچیده است. با هر پدیدهای یک جور می شود مبارزه کرد. با دشمنی که در مرزها به کشور حمله می کند، یک جور باید مبارزه کرد؛ با دشمنی که شیوههای امنیتی را به کار می برد، یک جور باید مبارزه کرد؛ با دشمنی که اساس یک ملت را، یک جامعه و یک کشور را تهدید می کند و از بنِ دندان با یک ملت دشمنی می ورزد و انواع روشها را به کار می برد هم یک جور باید مبارزه کرد. یک مبارزهی صحیح، منطقی و معقول و در عین حال قاطع، احتیاج دارد به چند چیز:
یکی انگیزهی برخاسته از ایمان است. با دستور نمی شود ملتی را، جوانانی را وادار کرد به ایستادگیِ در یک میدان دشوار. باید انگیزه از دل بجوشد؛ آن هم انگیزهی ناشی از ایمان. این در جوانهای ما امروز به حد کافی وجود دارد؛ من با اطلاع عرض می کنم، با آشنائی با نسل جوانمان و قشر جوانمان عرض می کنم: امروز جوانهای ما از آن روزی که در سال 57، رژیم پهلوی -رژیم دستنشاندهی آمریکا- به جوانان ما تو همین خیابانها حمله کرد و خون آنها را ریخت، انگیزهیشان بیشتر است و کمتر نیست. (بیانات رهبری در دیدار دانشآموزان در آستانه سیزدهم آبان۱۳۸۸)
امام عزیز ما، آن مرد یگانهی تاریخ ما، در مقابل طرح کاپیتولاسیون و مصونیت آمریکائیها -که آن روز در ایران همهکاره بودند- ایستاد و به خاطر این اعتراض، روز 13 آبان با حال غربت و تنهائی، به وسیلهی مزدوران آمریکا از ایران تبعید شد. در آن روز و در این تبعید، هیچ کس در کنار امام نبود. البته دلهای مردم با امام بود؛ اما امام را از خانهاش ربودند و در غربت کامل، او را در روز 13 آبان سال 43 از ایران تبعید کردند. پانزده سال بعد -پانزده سال، زمان زیادی نیست؛ مثل برق می گذرد- فرزندان امام، یعنی جوانان انقلابی دانشجو، در روز 13 آبان رفتند لانهی جاسوسی آمریکا در تهران را تسخیر کردند؛ آمریکا را از ایران تبعید کردند. ببینید فعل و انفعال حرکت مردمیِ متکی به ارادهی الهی و قدرت الهی، چه کار می کند. امام در آن غربت در تبعید ایستاد، با کمال استقامت راه را دنبال کرد و مردم را کمکم و بمرور آورد وارد صحنه کرد. امام مردم را بیدار کرد؛ احساس استقلال و آرمانخواهیِ همراه با مجاهدتی که در آن هیچ خوف و ترسی وجود ندارد، در مردم زنده کرد. مردم به میدان آمدند و انقلاب پیروز شد. مردم در انقلاب، شاه را از ایران راندند؛ در 13 آبان، آمریکا را از ایران راندند. لذا امام فرمود: انقلابی بزرگتر از انقلاب اول. این یک عبرت است. یعنی یک ملت وقتی در راه درست، با هدایت صحیح و با بصیرت، ایستادگی و استقامت می کند، هیچ قدرتی در مقابل او تاب مقاومت ندارد. همهی مانعها برداشته شد. این مسئله، محال به نظر میآمد. حکومت سلطنتیِ دو هزار و پانصد ساله، آن هم با پشتیبانی همهی قدرتهای مادی دنیا، از ایران برچیده شود؟ باورکردنی بود؟ اما ارادهی اسلامی و ایمانی ملت ایران به رهبری امام، این امر محال را ممکن کرد؛ این امر نشدنی، واقع شد. همه در مقابل چشمشان این را بوضوح دیدند و آن را لمس کردند. و از این بالاتر، پرچم تسلطِ ظالمانهی متکبرانهی آمریکا از بام ایران پائین کشیده شد؛ زیر پای جوانهای مؤمن ما لگدمال شد. این هم نشدنی به نظر می رسید. این هم یک کار ناممکن به نظر می رسید. تحلیل می کردند، می گفتند، می نوشتند که ایران اسلامی چون در مقابل آمریکا ایستاده است، پس قطعاً شکست می خورد و مجبور به عقبنشینی می شود. تحلیلهای مادی این را می گفت، این را نشان می داد. خیلی از روشنفکرنمایان ما که خود را اهل تحلیل سیاسی و زیر و رو کردن حوادث و استنتاج از حوادث می دانستند، اینجور تحلیل می کردند. اما بعکس شد؛ اسلام پیروز شد، جمهوری اسلامی پیروز شد، آمریکا مجبور به عقبنشینی شد. (بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانش آموزان و دانشجویان به مناسبت 13 آبان 1390)
سیزده آبان، اینجا شد نماد دو حقیقت بزرگ، دو حقیقت بسیار حساس و خطیر: یکی طمعورزی آمریکائیها؛ که اگر یک ملت از حق خود، از شرف خود دفاع نکند، استبداد و استکبار تا اینجا پیش میآیند که یک قانون ظالمانهای مثل کاپیتولاسیون را بر این ملت تحمیل میکنند. هدف سلطههای استکباری این است..... دومین مطلبی که سیزده آبان نماد آن محسوب می شود، فریاد رسای امام بزرگوار ماست. آن فریاد، سالمترین و پاکیزهترین فریادها بود که از پاکترین حلقومها بیرون آمد. خیلیها ممکن است گوشه و کنار یک حرفی بزنند، یک چیزی بگویند، یک اعتراضی بکنند؛ لیکن حلقومی که فریاد سیزده آبان را در سال 43 در عالم منتشر کرد، پاکیزهترین حلقومها بود. (بیانات رهبری در دیدار دانشآموزان در آستانه 13 آبان 1389)
انتهای پیام/کریمه