به گزارش سرویس یادداشت ومقاله
تفتان ما، 17مرداد روز پر افتخار خبرنگار که به مناسبت شهادت غرورآفرین خبرنگار شهید محمود صارمی نامگذاری شده است، فرصتی است تا ضمن تبریک و تهنیت سالانه به اصحاب خدوم رسانه در استان مازندران که بار سنگین اطلاع رسانی را به دوش کشیده و در سال قحطی خبرهای بزرگ و آنچنانی، همچنان ادامه حیات می دهند، نکات مهمی را متذکر شوم.
نظام ارتباطات در دنیای پیشرفته امروز، عمدتاً مبتنی بر ارتباطات رسانه ای و ابزار الکترونیکی و دیجیتالی است که همزمان دو مؤلفه اساسی سرعت و وسعت ارتباطات را با دو گزینه مهم کمیت و کیفیت آنها را پیوند زده و با دو چاشنی دقت و غلظت محتوایی، افکار عمومی را طالب دو حاذبه صحت و صراحت خود کرده و در فضایی که در آن اعتماد و صمیمت موج می زند، به همراهی و همنشینی با خود می کشاند، تا جائیکه ارتباطات اینترنتی و در اصل اشتغال و عضویت در فضای مجازی سایت ها و وبلاگها و شبکه های اجتماعی به مراتب مهمتر و گسترده تر از حضور در نشست ها و جلسات سنتی و سازمانی جلوه کرده و تقریباً می توان به جرأت ادعا کرد که این روزها نمی توان جوان دختر یا پسری را دید که فاقد برخورداری از یکی از گزینه های ارتباطات دیجیتالی بوده و بخواهند خود را از خدمات اطلاعاتی آنها محروم نگه دارند!
سنگ زیرین این سلسله ابزار ارتباطی، عامل انسانی یعنی خبرنگاران و اصحاب رسانه اند که در اصل وظیفه تولید خبر، خبریابی و پرورش شکلی و محتوایی خبرها و مطالب تحلیلی را به عهده داشته و با ذائقه شناسی فنی و علمی از مخاطبان متنوع، ضمن حفظ مشتریان خویش، با جاذبه افزایی های مختلف، دامنه استقبال از خود را نیز افزایش می دهند و به عبارتی زمینه های اعتیاد اینترتی کاربرها را فراهم می آورند.
اگر چه در گذشته ای نه چندان دور، مطبوعات و نشریات و مجلات و یا همان رسانه های مکتوب حرف اول را در این عرصه زده و خرید یک یا دو روزنامه و آبونمان یکی یا دو مجله در سبد خرید قطعی خانوار قرار داشت، اما امروز علیرغم گسترش عددی نیراژ همین رسانه های مکتوب، اما ما شاهد پدیدهای نوین و عنصری جایگزین در عرصه ارتباطات بوده و طی آن حجم بی سابقه مراجعین خبری و تحلیلی به سایت ها و شبکه های گسترده اجتماعی در دنیای رسانه های مجازی را از نظر می گذرانیم!
تشنگی خبری و تحلیلی نسل تنوع طلب و نوگرای امروز به اندازه ای است که فراتر از فرهنگ آپدیت شدن که تا دیروز یک کلاس اجتماعی برای شهروندان مدرن تلقی می شد، امروز به آنلاین بودن و جدانشدن از فضای مجازی احساس نیاز کرده و بجای مراجعه روزانه به منابع خبری، با مدیریت لحظه ها، مراجعه مستمر و بلاانقطاع را در دستور کار خود فرار داده است و تعداد بازدید کاربرها از این پایگاههای مجازی به استناد ارزیابی و ردیابی آی.پی ها به وضوح نشان می دهند که رسالت خبرنگاران برای افزایش لحظه به لحظه حجم خبرها و تحلیل ها و نیز گزارش تقریباً زنده و لحظه به لجظه از مبادی خبری، کف انتظار نسل امروز کاربرهاست که به محض احساس ناتوانی در اصحاب یک رسانه مچازی، بلافاصله آن پایگاه را کات کرده و پایگاههای توانمندتر را جایگزین می کنند!
فلذا 17 مرداد، علاوه بر روز تجلیل سنتی و سالانه از خبرنگاران و سایر خادمان رسانه ای، روز یادآوری و تثبیت توجه به رسالت عظیم خبرنگاری در کمک به افزایش حضور قاطبه مردم در رسانه ها بخصوص رسانه های مجازی نیز هست و این رسالت عظیم در تحرک مطلق خبری و تحلیلی اصحاب رسانه نیز قابل خلاصه کردن است.
اصحاب رسانه باید بدانند که نرم افزارهای متعدد خبری و تصویری که امروزه بر تلفن های همراه نیز نصب شده و به راحتی به انتقال و انتشار اخبار مبادرت می ورزند، این هشدار جدی را فراگیر کرده است که نسل امروز، منتظر نمی ماند تا مثلاً قشری از جامعه بنام خبرنگار، تکانی خورده و یا ریسکی کند و اخبار را به او که یکی از مخاطبین است، انتقال دهد و از این رو رسانه های مجازی نیز که روزی در رقابت با رسانه های مکتوب حرف اول را زده و به سرعت از آن پیشی نیز گرفته اند، امروز خودشان نیز در چنبره ترکتازی رقبای متکثری گرفتار آمده اند که تحت عناوین مختلف مثل وی چت، وایبر، لاین، واتس آپ، تلکرام، تانگو و دهها نامِ آشنا و ناآشنای دیگر به انتشار گسترده اخبار و مطالب اقدام و مشتریان خود را اشباع می کنند و ایبن روزها درست یا نادرست از آنها به عنوان منابع معتبر و یا قابل استناد هم از آنها یاد می کنند!
از این رو ما در تنگنای زمانی خاص که تنها و تنها در دنیای مجازی می تواند مفهوم کاملی از خود را ارائه کند و به عبارتی یکی از مفاهیم دهکده جهانی ارتباطات را در ذهن ها برجسته سازد، 17 مرداد را باید فرصتی برای تغییر روش ها و تصحیج نگاهها و مهم تر از همه تسریع و تکثیر تحرکها دانسته و خود را از این حرکات لاک پشتی خارج سازیم و بدانیم که شبکه های کهمه، سایت های کهنه، خبرهای کهنه و تجلیل های کهنه در بازار نوگرایی ها خریدار نداشته و در چشم بهم زدنی طرد خواهیم شد و مالک اول و آخر خبرهای بیات خود خواهیم بود!
تعدد منابع خبری و تکثر خبرها و خبرهای تکمیلی به انداری ای است که حتی حرفه ای ترین خبرسازها مثل بی بی سی و سایر خبرگزاری ها و شبکه های خبری نمی توانند با خبرسازی و خبرپراکنی، ضعف توانایی خود را پوشانده و از خود قهرمانان رسانه ای بسازند و باید اذعان کرد که قهرمان ماراتن خبری رسانه ها، کسانی اند که چرخش خبری و گردش کاری آنها در صدم ثانیه ها انجام می پذیرد!
برخی افراد غیرمتخصص، ساده لوحانه و ساده نگرانه فکر می کنند که خبرنگاری، شغلی آسان و بی نیاز از تخصص های حرفه ای و علمی است، غافل از آنکه خبرنگاری جدای از خطرپذیری، ریسک پذیری، ماجراجویی، پیگیری و گزینه های مشابه دیگر، نیازمند فن نگاه به یک رویداد، ایستادن در مناسب ترین زاویه تحلیلی، نفوذ به پشت پرده و لایه های حوادث، شمّ پلیسی، شکار لحظه ها، استرداد واژه ها، استخراج منظورها، شکستن قفل دهانها، استفاده از تحریک احساسها، انطباق دادن اسناد و تبیین استنادها، روشن کردن ابهام ها، طراحی سؤالات استنراتژیک، یافتن مناسب ترین افراد برای پاسخگویی به سؤالات، درگیری محتوایی با مصاحبه شونده ها، درج گویاترین مقدمه ها، استفاده به اندازه و مرتبط از آرشیوها، پرهیز از تکرارها و تطویل ها، شورآفرینی و شوق آفرینی در مخاطبان با انتخاب مناسب ترین تیترها و سوتیترها و لیدها، استقبال از تازه های خبری، بکارگیری فرهنگ ها و سایر جلوه های فولکوریک، دسته بندی ها و طبقه بندی ها، استفاده از مناسب ترین عکس ها و فیلم ها و خلاصه اینکه ما خبرنگاری را یک عمل واحد ندیده و آن را مجوعه ای از نقش ها و عناصر فکری و عملی دانسته و بهیچوجه نمی توانیم با سطحی نگری و ساده انگاری، متوجه اهمیت آن نشویم!
علیهذا همانطوریکه در صدر این نوشتار آمده است، سرعت گردش خبر و چرخش کاری رسانه ها از جمله رذسانه های مجازی، نباید صحت محتوایی و کیفیت فنی خبر را تحت الشعاع قرار داده و یا به درچ مطالب واسطه ای، سفارشی، سانسوری و یا تأمین کننده منافع باند و بافت خاصی منجر گردد و اینجاست که صیانت از رسانه و حفظ اعتماد مخاطب نیز بایستی بطور مستمر لحاظ شود تا خدای ناکرده، با پشتکرد افکار عمومی، سقوط آزاد به قعر دره های طرد اجتماعی را تجربه نکنید که طبعاً مرگ و نابودی، سرنوشت محتوم آن است!
البته اگر چه مزایای سرعت عمل بسیاز زیاد بوده و نیاز انسان در کمترین فرجه زمانی تأمین می شود، اما برای کسانی که آمادگی قرار گرفتن در پیست و یا کورس را ندارند و از طرفی بخواهند بر ماندن در در چنین شرایط خاصی اصرار نیز بورزند، طبعاً دچار افاتی می شوند که مهمترین آفات این سرعت غیرقابل مهار، خبرسازی، حاشیه سازی، شایعه سازی، تهمت پراکنی، تقلید و تلقین و نیز راه اندازی نهضت شوم کپی پیست و یا همان سرقت اینترنتی موسوم به کپی رایت است که متأسفانه در کشور ما بسیار رواج دارد و برخی از این رسانه نماها بدون هزینه کرد و یا جذب عناصر مولد خبر و ریسک میدانی، با اندکی دخل و تصرف و تغییرات شکلی، رسماً تن به دزدی خبری داده و همانند همه دلالان، پابپای تولیدکنندان زحمتکش خبر، در عرصه رسانه مجازی عرض اندام کرده و شاید هم پردرآمدتر و حتی مدعی تر از خادمان خبری جامعه به میدان داری نیز بپردازند که این یک فاجعه اجتماعی و تقلبی بزرگ است و از این رو، جدای از فرهنگ سازی های اجتماعی با آموزه های دینی و وجدانی، مطمئن ترین راه مقابله با آن تصویب قوانین مقابله از جمله قانون مبارزه با کپی رایت است!
به هر حال بسیار شایسته است تا فقط با یک روز سکوت خبری در سال، خبرنگاران و سایر اصحاب رسانه، قلم ها را غلاف کنند و بجای آنکه دیگران را مخاطب خود کنند، این بار مخاطب دیگران شده و ارزیابی جامعه از خود را در وزن کشی از میزان تقدیر اقطاب جامعه از خبرنگاران به عینه نظاره گر باشند!
17 مرداد، روز بازیافت حرفه خبرنگاری، بازسازی اساسی روشهای کاری، بازپردازی واژه های نوشتاری و گفتاری و نیز بازآفرینی خدمات خبری و تزریق مستمر هشیاری به افکار عمومی است تا در فرایند چنین ارتباطات دوسویه ای ما شاهد افزایش حضور و نقش آفرینی مردم در قبال سرنوشت مخویش و بهبود اوضاع اجتماعی باشیم!
در پایان اینجانب نیز هم به عنوان یک فعال رسانه ای و هم به عنوان یک شهروند که همواره از ماحصل تلاش اصحاب رسانه، خدمات خبری و تحلیلی دریافت می کنم، بر خویش فرض می دانم تا مراتب قدرشناسی و سپاس بی کران قلبی ام را نثار یکایک خبرنگارانی کنم که بیشتر از آنکه آنها را شاغل بدانیم، عاشق اند و فراتر از درآمدهای ناچیز، دردسرهای عظیم را به جان خریده و غالباً از مواهب صاحبان قدرت نیز محروم مانده و در سه راهی تردید بین سه گزینه تهدید، تطمیع و تزویر، مجبورند یا راه چهارمی بیابند و یا بسازند تا پشت موانع کاذب متوقف نمانده و به راه سخت خود در مناطق صعب العبور خبری ادامه دهند!