به گزارش سرویس مذهبي
تفتان ما،به نقل از
ندای اصفهان، در کتاب «الفضائل» تألیف «شاذان بن جبرئیل قمی» روایتی آمده است که در آن حضرت زهرا سلام الله و امام علی علیه السلام در طی گفتگویی هرکدام فضایل خود را برای دیگری بیان می کنند. این حدیث به «مفاخره» یا «ملاطفه» کلامی امیرالمومنین و فاطمه زهرا علیهما السلام مشهور است که در ادامه متن عربی و ترجمه فارسی آن آمده است.
گفتنی است این حدیث توسط بانو علویه همایونی در کتاب «عشق ذوی القربی» به زیبایی شرح شده است (
اینجا) و در آن به این نکته توجه شده که در کنار شوخی کلامی مولا علی(ع) و خانم فاطمه زهرا (س) باید به دنبال معارف ناب این حدیث بود که به این بهانه این بزرگواران می خواهند خود را به ما بشناسانند.
روزی امیرالمومنین علی (ع) همراه حضرت فاطمه (س) به صحرا رفتند و در آنجا در حال تناول خرما بودند که امیرالمومنین علی (ع) به شوخی فرمودند: یا فاطمه! به درستی که پیامبر اکرم (ص) مرا از تو بیشتر دوست دارد!
حضرت فاطمه(س) فرمودند: یا علی از تو تعجب می کنم! تو را از من بیشتر دوست دارد؟! و حال آنکه من میوه قلب رسول الله و عضوی از اعضای او و تکه ای از بدن آن حضرتم و من تنها فرزند پیامبر اکرم (ص) هستم.
امیرالمومنین علی(ع) به حضرت فاطمه (س) فرمودند: ای فاطمه اگر از من قبول نمی کنی برویم خدمت پدرت رسول اکرم (ص).
امیرالمومنین (ع) می فرمایند ما به نزد پیامبر اکرم (ص) رفتیم و فاطمه (س) خود را مقدم نمود و فرمود: ای رسول خدا (ص) آیا من در نزد شما محبوب ترم یا علی؟
پیامبر اکرم فرمودند: تو پیش من محبوب تری و امیرالمومنین علی (ع) در نزد من عزیزتر است.
در این هنگام سید و مولای متقیان امیرالمومنین (ع) به حضرت زهرا (س) فرمودند: آیا نمی دانی که من فرزند فاطمه ای هستم که وجودش تقوای محض بود.
خانم فاطمه زهرا (س) فرمودند: و من نیز فرزند خدیجه کبری هستم…
متن عربی با ترجمه
کتاب شاذان بن جبرئیل القمی أنه روی أن الامام علی بن أبی طالب کان ذات یوم وهو زوجته فاطمه یأکلان تمرا فی الصحراء إذ تداعیا بینهما فی الکلام فقال لها علی یا فاطمهأن النبی یحبنی أکثر منک فقالت
واعجبا یحبک أکثر منی وأنا ثمره فؤاده وعضومن أعضائه ولیس له ولد غیری
فقال لها علی یا فاطمه إن لم تصدقینی فأمضی بنا الى أبیک محمد قال فمضینا الى حضرته
فتقدمت فاطمه سلام الله فقالت یارسول الله أینا أحب إلیک أنا أم علی
قال النبی أنت أحب وعلی أعز منک
فعندما قال الامام علی بن أبی طالب ألم أقل لک أنی ولد ذات التقى
قالت فاطمه سلام الله وأنا بنت خدیجه الکبرى
قال علی وأنا ابن الصفا
قالت وأنا بنت سدره المنتهى
قال علی وأنا فخر اللوى
قالت فاطمه أنا ابنه من دنى فتدلى وکان من ربه کقاب قوسین أو أدنى
قال علی أنا ولد المحصنات
قالت فاطمه أنا بنت الصالحات
قال علی أنا خادمی جبرئیل
قالت فاطمه وأنا خاطبی فی السماء راحیل وخدمته الملائکه جیل بعد جیل
قال علی ولدت فی المحل البعید المرتقى
قالت فاطمه وأنا زوجت فی الرفیع الأعلى وکان ملاکی فی السماء
قال علی أنا حامل اللواء
قالت فاطمه وأنا بنت من عرج به الى السماء
قال علی وأنا صالح المؤمنین
قالت فاطمه وأنا بنت خاتم النبیین
قال علی وأنا الضارب على التأویل
قالت فاطمه وأنا جنه التأویل
قال علی وأنا شجره تخرج من طورسیناء
قالت فاطمه وأنا الشجره التی تأتی أکلها کل حین
قال علی وأنا مکلم الثعبان
قالت فاطمه وأنا ابنه النبی الکریم
قال علی وأنا النبأ العظیم
قالت فاطمه وأنا ابنه الصادق الأمین
قال علی وأنا حبل الله المتین
قالت فاطمه وأنا بنت خیر الخلق أجمعین
قال علی وأنا لیث الحروب
قالت فاطمه أنا بنت من یغفر الله به الذنوب
علی وأنا المصدق بالخاتم
قالت فاطمه وأنا بنت سید العالم
قال علی وأنا سید بنی هاشم
قالت فاطمه وأنا بنت محمد المصطفى
قال علی أنا سید الوصیین
قالت فاطمه وأنا بنت النبی العربی
قال علی وأنا الشجاع المکی
قالت فاطمه وأنا ابنه أحمد النبی
قال علی أنا البطل الأورع
قالت فاطمه أنا ابنه الشفیع المشفع
قال علی أنا قسیم الجنه والنار
قالت فاطمه أنا ابنه محمد المختار
قال علی أنا قاتل الجان
قالت فاطمه أنا ابنه رسول الله الملک الدیان
قال علی أنا خیره الرحمن
قالت فاطمه أنا خیره النسوان
قال علی وأنا مکلم أصحاب الرقیم
قالت فاطمه وأنا ابنه من أرسل رحمه للمؤمنین وبهم رؤوف رحیم
قال علی وأنا الذی جعل الله نفسی نفس محمد حیث یقول فی کتابه العزیرأنفسنا وأنفسکم قالت فاطمه وأبناؤنا وأبناؤکم قال علی أنا من شیعتی من علمی یسطرون
قالت فاطمه وأنا بحر من علمی یغترفون
قال علی أنا اشتق الله تعالى إسمه من إسمی فهو العالی وأنا علی
قالت فاطمه وأنا کذلک فهو الفاطر وأنا فاطمه
قال علی أنا حیوه العارفین
قالت فاطمه أنا فلک نجاه الراغبین
قال علی أنا الحوامیم
قالت فاطمه أنا ابنه الطواسین
قال علی أنا کنز الغنی
قالت فاطمه وأنا کلمه الحسنى
قال علی أنا بی تاب الله على آدم فی خطیئته
قالت فاطمه وأنا بی قبل الله توبته
قال علی أنا کسفینه نوح من رکبها نجى
قالت فاطمه وأنا أشارکه فی دعوته
قال علی وأنا طوفانه
قالت فاطمه وأنا مسورته
قال علی وأنا النسیم إلى حفظه
قالت فاطمهوأنا مسنى أنهار الماء والخمر والعسل فی الجنان
قال علی أنا علمی علم النبیین
قالت فاطمه وأنا بنت سید المرسلین الأولین والآخرین
قال علی أنا البئر والقصر المشید
قالت فاطمه أنا منی شبر وشبیر
قال علی أنا بعدالرسول خیر البریه
قالت فاطمه أنا البره الزکیه فعندها
قال النبی لا تکلمی علیا فانه ذو البرهان
قالت فاطمه أنا ابنه من أنزل إلیه القرآن
قال علی أنا الأمین الأصلع
قالت فاطمه أنا الکوکب الذی یلمع
قال النبی فهوصاحب الشفاعه یوم القیامه
قالت فاطمه أنا خاتون یوم القیامه
فعند ذلک قالت فاطمه لرسول الله یارسول الله لا تحامی لابن عمک ودعنی وإیاه
وقال علی یا فاطمه أنا من محمد عصبته ونجیبه
قالت فاطمه وأنا لحمه ودمه
قال علی وأنا الصحف
قالت فاطمه وأنا الشرف
قال علی وأنا ولی الزلفى
قالت فاطمه وأنا الخمص الحسنى
قال علی وأنا نور الورى
قالت فاطمه وأنا فاطمه الزهراء
فعندها قال النبی یا:
فاطمه قومی وقبلی رأس ابن عمک هذا جبرائیل ومیکائیل وإسرافیل وعزرائیل
مع أربعه آلاف من الملائکه یحامون مع علی وهذا أخی راحیل وروائیل
مع أربعه آلاف من الملائکه ینظرون
قال فقامت فاطمه الزهراء فقبلت رأس الإمام علی بن أبی طالب بین یدی النبی
وقالت یا أبا الحسن بحق رسول الله معذره إلى الله عزوجل وإلیک وإلى ابن عمک
مفاخره حضرت زهرا سلام الله با همسرش امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام:
علی علیه السلام به فاطمه سلام الله گفت: پیغمبر صلی الله علیه وآله مرا بیشتر از تو دوست دارد. زهرا سلام الله گفت: واعجبا! من دختر اویم. من نور دیده پیغمبرم. من پاره جگر او هستم. یگانه دختر باقی مانده او هستم. علی علیه السلام به او فرمود: اگر باور نمی کنی برویم خدمت پیغمبر صلی الله علیه وآله بپرسیم. فاطمه سلام الله و علی رفتند به نزد پیغمبر صلی الله علیه وآله.
فاطمه سلام الله عرض کرد: پدر جان! کدام یک از ما را بیشتر دوست داری؟ فرمود: انت احب و علی اعز منک.
علی علیه السلام گفت من نگفتم پیغمبر مرا بیشتر از تو دوست دارد من آنم که در خانه خدا متولد شدم!
فاطمه سلام الله: من دختر خدیجه کبرا هستم
علی علیه السلام: من پسر کسی هستم که صفا را بنا گذاشت.
فاطمه سلام الله: من دختر کسی هستم که او را سدره المنتهی بردند.
علی علیه السلام: من آنم که بلندی پرچم اسلام به دست من بوده.
فاطمه سلام الله: من دختر کسی هستم که تا مقام دنی فتدلی رفت و به مقام قرب قاب قوسین او ادنی رسید.
علی علیه السلام: من پسر محصنات زنان هستم.
فاطمه سلام الله: من دختر صالحات زنان هستم.
علی علیه السلام: من کسی هستم که جبرئیل خدمت من کرده است.
فاطمه سلام الله: من کسی هستم فرشته راحیل با من سخن گفت و ملائکه بر خدمت من برخاستند.
علی علیه السلام: من آنم که همیشه پرچم فتح و پیروزی به دست من بوده.
فاطمه سلام الله: من دختر کسی هستم که به آسمان عروج کرد.
علی علیه السلام: من مجری تاویل قرآن هستم.
فاطمه سلام الله: من سپر حفظ کننده تاویل قرآنم
علی علیه السلام: من آنم که ازدها برمن اقرار به ولایت کرد.
فاطمه سلام الله: من آنم که دختر پیغمبر بخشنده خدا هستم
علی: من نباء عظیم روز قیامت هستم.
فاطمه سلام الله: من دختر راستگوترین و امین ترین خلق خدایم
علی علیه السلام: من ریسمان محکم وسیله الهی هستم.
فاطمه سلام الله: من دختر کسی هستم که بخاطر او گناهان آمرزیده
علی علیه السلام: من آنکس هستم که انگشتر در نماز صدقه دادم
فاطمه سلام الله: من دختر بزرگترین مردان عالمم.
علی علیه السلام: من بزرگ بنی هاشم هستم
فاطمه سلام الله: من دختر محمد مصطفی (ص) هستم.
علی علیه السلام: من سید اوصیا و قهرمان مکه هستم
فاطمه سلام الله: من دختر پیغمبر عربی هستم.
علی علیه السلام: من تقسیم کننده بهشت و دوزخم
فاطمه سلام الله: من دختر محمد مختارم.
علی علیه السلام: من کشنده بد اندیشان هستم
فاطمه سلام الله: من دختر آن پیغمبر رحمه للعالمینم.
علی علیه السلام: من آنم که با اصحاب کهف و رقیم سخن گفت
فاطمه سلام الله: من دختر شفیع جزا هستم.
علی علیه السلام: من آنم که محمد(ص) مرا چون جان خود شمرد
فاطمه سلام الله: من آنم که پدرم مرا از بهترین اولاد خود شمرد و با ما مباهله کرد.
علی علیه السلام: من آنم که شیعیان از دانش من بهره مند میشوند.
فاطمه سلام الله: من آن دریای عصمتم که از علم من نصیب می برند.
علی علیه السلام: من آنم که نامم از نام خدا علی اعلی مشتق شده.
فاطمه سلام الله: من آنم که نامم فاطمه از فاطر مشتق گشته.
علی: علیه السلام من سرچشمه علوم و معارف دینم.
فاطمه سلام الله: من محور گردش چرخ نجات راغبین هستم
علی علیه السلام: من حوامیم (جمع حم) قرآن هستم.
فاطمه سلام الله: من دختر طواسین (طس) هستم
علی علیه السلام: من گنج بی نیازی و کشتی نجات امتم.
فاطمه سلام الله: من کلمه الحسنای الهی و کشتی بانم
علی علیه السلام: من آنم که بنام من آدم توبه کرد.
فاطمه سلام الله: من آنم که توبه او بواسطه من قبول شد.
علی علیه السلام: من طوفان دریای علمم . علم من علم پیغمبران است
فاطمه سلام الله: مقام من مقام دختر سیدالمرسلین است و من آن نهرهای شیرین و گوارای بهشتم.
علی علیه السلام: من آن راننده کشتی متزلزل مقصودم.
فاطمه سلام الله: من مسمار مرکز ثقل کشتی نجاتم
علی علیه السلام: من آن بئر و قصر مشید (قرآن) هستم.
فاطمه سلام الله: من مادر شبر و شبیر هستم
علی علیه السلام: منم که پیغمبر (ص) فرمود علی صاحب برهان است
فاطمه سلام الله: من دختر کسی هستم که صاحب قرآن است.
علی: علیه السلام من امین اصلعم ( پیشانی بزرگ صاحب علم)
فاطمه سلام الله: من ستاره یلمعم که لوای شفاعت بدست من است. من بزرگترین خاتون محشرم.
آنگاه فاطمه سلام الله به پدر عرض کرد: یا رسول الله! مرا حمایت نمی کنی بر پسرعمت؟ مرا تنها میگذاری؟
علی علیه السلام فرمود: یا فاطمه! من از محمد بمنزله نفس او هستم.
فاطمه سلام الله گفت من گوشت و پوست و خون او هستم.
علی علیه السلام فرمود: و انا الصحف.
فاطمه سلام الله: و اناالشرف.
علی علیه السلام: انا ولی الزلفی.
فاطمه سلام الله: من پنجمین اهل کسا.
علی علیه السلام: و انا نورالوری.
فاطمه سلام الله: و انا فاطمه الزهرا.
در این موقع حضرت رسول ختمی مرتبت صلی الله علیه وآله فرمودند: فاطمه دخترم! برخیز سر پسر عمت را ببوس که جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل با چهار هزار ملک برای حمایت پسر عمت آمده اند. فاطمه سلام الله برخاست همسر خود را بوسید و گفت: یا ابوالحسن! بحق رسول الله معذره الی الله عزوجل و الیک و الی ابن عمک..
انتهای پیام/
ندای اصفهان