۰

ناتوی عربی؛ اقدام جدید استکبار برای سرکوبی بیداری اسلامی

آمریکا و عربستان، حمایت قطر از اخوان المسلمین، حماس و ایران را مغایر سیاست‌های خود می‌دانند و این پیام اسرائیلی را به قطر می‌دهند که اگر با آنها همراه نباشد، دچار انزوا و محاکمه می شود.
ناتوی عربی؛ اقدام جدید استکبار برای سرکوبی بیداری اسلامی
به گزارش سرویس سياسي تفتان ما،بعد از سفر منطقه‌ای ترامپ به عربستان و انعقاد قرارداد ۵۰۰ میلیارد دلاری که بیش از ۱۰۰ میلیارد آن در بُعد نظامی بود تحولاتی در منطقه رقم خورد که حائز اهمیت است.
قلدری‌های عربستان نشأت گرفته از تحریک‌های آمریکا
یکی از این تحولات، این بود که ترامپ شمشمیر خود را با جهان اسلام، از رو بست و ظاهرا تحریک‌های ترامپ درخصوص عربستان، بی ثمر نبوده است چراکه مواضع و قلدری هایی که عربستان دنبال می کند ناشی از همین سفر است که برای احصای تهدیدات، نیازمند بررسی بیشتر است.
در این میان، منطقه غرب آسیا و خاورمیانه اهمیت زیادی از نظر جغرافیایی و مذهبی به لحاظ دارا بودن آب‌راه‌ها، تنگناهای مهم و دریاها از گذشته داشته است و به عبارت بهتر دارای مرکزیت جهانی است که تسلط بر آن، تسلط بر کل جهان محسوب می شود. به همین دلیل این منطقه همواره مورد توجه بوده و قدرتها سعی کرده اند که بر آن تسلط داشته باشند؛ رقابتها و جنگهای یک قرن اخیر به خاطر اهمیت این منطقه بوده است و تنگه هرمز نیز یکی از ۱۴ منطقه مهم جهان محسوب می شود که همواره حضور نظامی قدرتها، در این منطقه را شاهد بوده ایم.
مسئله دیگر، مرزهای تصنعی است، که توسط قدرتها به ویژه پس از جنگ جهانی اول و دوم کشیده شد و نظم جهانی را مبتنی بر نیاز خود طراحی کردند و این مسئله زمینه ساز ایجاد تنش دائمی در منطقه و شکل‌گیری اسرائیل بود. همین مسئله سبب شد که تحولات منطقه به سمت و سوی تنش‌زایی پیش برود.
شکل‌گیری بیداری اسلامی آغازی برای پروژه ایران هراسی
مسئله قابل توجه دیگر، این است که در چند سال اخیر، مرتجعین عرب نظیر مصر و تونس که عموما متحدین سنتی آمریکا هم هستند در سالهای گذشته سقوط کردند و بیداری اسلامی شکل گرفته است. شکل‌گیری ناتوی عربی به خصوص پس از سفر ترامپ به عربستان و حملات سالهای گذشته عربستان به یمن، بخشی اقدامات استکبار برای سرکوبی بیداری اسلامی است. لذا آینده تحولات، یک وضعیت پر فراز و نشیب را دنبال می کند و علت آن نفوذ قدرتها جهت مداخله و حفظ منافع در کشورهای منطقه و خیانت سران عربی است.
از سویی دیگر، عربستان و آمریکا، مبدأ بیداری اسلامی شکل گرفته در منطقه را، ایران می دانند. لذا طرح ایران هراسی را به شدت دنبال می کنند؛ از طرفی ریاض می کوشد نقش قدرت واسط میان آمریکا و غرب آسیا را داشته باشد تا یک الگوی جدید را تحت رهبری خود پایه‌ریزی کند. در این میان کشوری مانند قطر حاضر به پذیرش این مسئله نیست. همین مسئله سبب می شود که مورد خشم قرار گیرد. آمریکا نیز که هدف اصلی اش حفظ اسرائیل است، کشورهایی را که منطبق بر سیاستهایش حرکت نکنند مورد تنبیه و انزوا قرار می دهد.
در قضیه بیداری اسلامی، جریانی به نام اخوان المسلمین وجود دارد که مورد حمایت قطر است. قطر کشوری کوچک است و تنها یک ارتباط خاکی با عربستان دارد که با مسائل پیش آمده، این رابطه مورد تهدید قرار گرفته و آسیب جدی دیده است.
از گذشته دور، اخوان المسلمین، ایران و حماس مورد حمایت قطری‌ها بوده اند. اخوان المسلمین یک بُعد انقلابهای ایجاد شده در کشور مصر است. آمریکا و عربستان، حمایت قطر از اخوان المسلمین، حماس و ایران را مغایر سیاستهای خود می‌دانند و این پیام اسرائیلی را به قطر می‌دهند که اگر با آنها همراه نباشد، دچار انزوا و محاکمه می شود.
پدرخواندگی عربستان
بُعد دیگر ماجرای قطر، احساس تکبر و پدرخواندگی عربستان نسبت به اعراب است؛ و برای عربستان سخت است، کشور کوچکی نظیر قطر بخواهد با سیاستهایش مقابله کند. قطر کشوری سرشار از منابع زیرزمینی نظیر نفت و گاز و دارای موقعیت ژئو استراتژیک است. علاوه بر این مسائل، عربستان از گذشته چشم طمع به قطر داشت و چندان هم بدش نمی آید که در بلند مدت قطر را ضمیمه خاک خود کند.
قطر؛ فرصتی طلایی برای ایران
با توجه به اعمال فشارهای زیاد بر قطر، مقاومت طولانی این کشور قابل تصور نیست؛ گرچه این مسئله، فرصت خوبی برای برخی از کشورها نظیر ایران جهت کسب اعتبار بیشتر است. قطر کشوری ثروتمند و سرمایه‌دار است که ایران می تواند با صادرات مواد غذایی بخشی از نیازهای آن را برطرف کند.با اعمال برخی سیاستها، از این موقعیت منافع زیادی را نصیب کشور کند.
نگاه وزارت خارجه همچنان به غرب
در این میان اقدام وزارت خارجه ایران مورد توجه است. وزارت خارجه به دلیل نگرش های غربگرایانه، تمام امید و ظرفیت خود را در ایجاد رابطه با غرب گذاشته است. در حالیکه دیگی هم برای وزارت خارجه ایران از طرف غربی‌ها گرم نمی شود. وزارت خارجه با اقدامات ایمن نظیر موضع گیری در فضای مجازی، سیاستهای جمهوری اسلامی را اعمال می کند، آن هم سیاستهایی که مغایر با سیاستهای کلی انقلاب و نظام است.
اگر وزارت خارجه از لاک دفاعی خود خارج شود و با به کارگیری سیاست‌های منطقه‌ای که یک اصل در سیاستهای خارجی است، ارتباط با دوستان خود در کشورهای منطقه  را افزایش دهد، می تواند از فرصتهای موجود به نحو احسن استفاده کند. چراکه در گذشته فرصتهای خوبی در قضیه ترکیه و روسیه برای ایران ایجاد شد ولی وزارت خارجه از آن استفاده نکرد.
متاسفانه دیده می‌شود که وزارت خارجه به سیاستهای منفعلانه خود ادامه می دهد و در قبال فشارها و نقض‌های معتبر برجام، نهایت همتی  که می‌کند این است که یک ایمیل ارسال می کند که این گونه مسائل با سیاستهای کلی انقلاب اسلامی، بحث صدور انقلاب انقلاب اسلامی و دفاع از مستضعفین در تضاد جدی است. این گونه سیاستهای غربگرایانه سبب آسیبهای جدی به منافع ملی می شود که نیازمند اصلاح جدی و ورود مجلس شورای اسلامی است.
محمد جواد یاری 
انتهای پیام/
يکشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۱۵
کد مطلب: 439548
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *