به گزارش سرویس سيستان و بلوچستان
تفتان ما،چهارساله بود که یتیم شد و این یتیمی را فقط یکجا به رخ مردم می کشید آنهم زمانی که محرم می شد و او می خواست روضه خوانی کند، قبل نوحه فقط میگفت؛ مردم! من محمد یتیم هستم مردم همان لحظه منقلب می شدند و به کربلا می رفتند.
از قزوین که به تهران آمد، هم درس می خواند هم دستفروشی می کرد، او با فقرا زندگی کرد برای همین ، هیچ وقت مردم و محرومین از چشمش نیفتادند، زبان وعملش درحمایت مستضعفین بود.
برای یافتن حقیقت، جفت خوشحالان وبدحالان شد، در ماجرای ملی شدن صنعت نفت ، دکتر مصدق رابخاطر اقدام ضد انگلیسی اش تایید وتحسین می کرد، با آیت الله کاشانی، آیت الله طالقانی، با فداییان اسلام دمساز شد وحتی جفت بدحالانی چون سازمان مجاهدین خلق شد و سعی می کرد ازاشتباهات اساسی شان جلوگیری کند.
همه تلاشش برای بیداری، این معلم ریاضی را، راهی زندان شاه کرد و گرفتار سخترین شکنجه ساواک شد.
بعد انقلاب کارش را در آموزش و پرورش و تاسیس نهاد امور تربیتی آغاز کرد، در اولین دوره انتخابات مجلس، منتخب تهرانی ها شد.
از آن سو کم کم بنی صدر به عنوان اولین رئیس جمهور تشکیل کابینه می داد بخاطر گزینه نخست وزیری با مجلس درافتاد، مجلس به سمت گزینه رجایی رفت وبه بنی صدر معرفی کرد و بنی صدر بناچار رجایی را نخست وزیرش معرفی کرد.
شکنجه شهید رجایی دراین مدت بدتر از دوران حبس بود،کار رئیس جمهور بنی صدر ، تخریب چهره انقلابی رجایی بود. از هر اقدامی برای فشار بر تشکیلات و نیروهای ارزشی دریغ نمیکرد، حتی الفاظ زشت در جلسات نثار وی می کرد و شهید رجایی همه این مصائب را بخاطر امام و برای اینکه اختلاف به مردم نکشد، تحمل می کرد.
سرانجام بنی صدر عزل شد، و دومین انتخاب ملت ایران ، رجایی شد . او پس از 29 روز شهید شد اما حدود چهل سال است بر قلب ایرانیان، ریاست جمهوری می کند.
رئیس جمهور ملت ایران شهید شد همانگونه که دوماه قبل آن ریس قوه قضائیه ایران شهید شده بود، امروز گروهک منافقین قاتل روسای هر دو قوه، مورد حمایت مدعیان دمکراسی و مبارزه با تروریسم هستند، همانگونه که داعش مورد حمایت آنها است.
در بطلان سرنوشت دنیای حکومتداری غرب و آمریکا همین بس که حاکمیت شان بر حمایت از ترور، قتل و کشتار صالحان و منتخبان ملتها بنا شده است.
یادداشت: احمد ملاشاهی
انتهای پیام/