به گزارش سرویس فرهنگي
تفتان ما، همزمان با شهادت جانسوز امام حسین(ع) و 72 تن از یاران باوفای ایشان، حجتالاسلام استاد حسین انصاریان، محقق، مفسر و پژوهشگر قرآنی در دهه دوم ماه محرم در بقعه شیخ نوایی شهرستان خوی سخنرانی کرد که مشروح این سخنان را در ادامه میخوانیم؛
چشمی که خدا به انسان عنایت کرده و کراراً در قرآن از آن اسم برده، «عین» و دو چشم هم قرار داده است: «أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ»، آیا من برای انسان دو چشم قرار ندادهام؟ برای چیست؟ دیدن! اما این چشم با همه عظمتش، عظمت در خلقتش و عظمت در دیدنش، در هیچ روزگاری میزان سنجش نبوده و کار او دیدن است که عرصه دیدن او هم محدود است و از آن عرصه که بگذرد، اشتباه میبیند. کره ماه یکششم زمین است، ولی شب چهاردهم ماه، همه انسانها ماه را بهاندازه یک سینی بزرگ گِرد میبینند، این دیدن درست است؟ نه! اسم این را خطای در دید گذاشتهاند، چون محدوده دید اندک است و خورشید یکمیلیونودویستهزار برابرِ زمین است، ولی آدم در اول غروب و اول طلوع یک دایره بزرگ میبیند. این دیدن درست است؟ نه غلط است، خطاست.
با این محدودیتِ دید، من واقعاً حق دارم بگویم هرچیزی را که نمیبینم، وجود ندارد؟ نه، حق ندارم! من دهتا شیء را میبینم و میلیاردها شیء را نمیبینم؛ حداقل اگر چشم میزان سنجش بود، همه بنّاهای دنیا و معمارهای دنیا راستْ بالابردن ستون و دیوار و ساختمان را با چشم خودشان راست بالا میبُردند. چندسال است که انسان در کره زمین است؟ حداقلی که نوشتهاند، دوازدههزار سال و حداکثری که نوشتهاند، میگویند جمجمههایی که در هند و زیر یک خاک معیّن دفن بوده و بههم نریخته بوده، بردهاند و آزمایش دقیق علمی کردهاند، جواب دادهاند که صاحبان این جمجمه برای پانزدهمیلیون سال قبل بودهاند. حالا دوازدههزار سال را میگیریم؛ در این دوازدههزار ساله در آسیا، آفریقا، آمریکا، اقیانوسیه و اروپا، کدام معمار و کدام بنّایی چشم خود را حتی برای یک ساختمان، یک طبقه، یک ستون پنجمتری، یک دیوار ششمتری میزان قرار داده که دقیق و بدون پدیدآمدن کجی، صاف و مستقیم بالا برود؟ هیچ معماری، هیچ مهندسی، هیچ بنّایی.
ما روزگارِ اختراع میزان را برای معمار و بنّا نمیدانیم، ولی همه ما میدانیم که هر بنّایی و هر معماری بدون شاقول سرِ کار نمیرود؛ این را میدانیم و میبینیم و دیدهایم! شاقول یک میزان ارزشی است، برای اینکه با همین شاقول میتوانند سی طبقه، چهل طبقه ساختمان را صاف بالا ببرند و یکمیلیمتر کجی در آن پدید نیاید؛ این را میدانیم! برای اینکه اگر شاقول را بهکار نگیرند، همینطور میلیمتر و سانتیمتر کج به بالا میرود و بعد هم نمیایستد و میریزد. وقتی که میخواهند یک حوضی یا یک استخری را دقیقِ دقیق بسازند که آب در این استخر در چهارطرفْ صاف بایستد، یک ترازو بهنام تراز اختراع کردهاند که این را هم همه معمارها و بنّاها دارند و همیشه با تراز، چهار دیوار را بدون یکمیلیمتر کموزیاد، صاف درست میکنند. آیا کسی میتواند به بنّا بگوید شاقول خودت را دور بینداز، به درد نمیخورد؟ نه، چون بنّا به او میخندد؛ میتواند بگوید تِراز خود را دور بینداز؟ نه، چون معمار به او میخندد، مهندس به او میخندد. تاریخ اختراع شاقول و تراز هم روشن نیست، حتماً خیلی وقت است!