به گزارش سرویس اقتصادي
تفتان ما،طی سالهای گذشته تلاسهای بسیاری برای واگذاری فعالیتهای اقتصادی به بخش خصوصی و غیر دولتی، تنوع و تکثر فعالان اقتصاد و رقابتی شدن بازارها به نفع رشد پایدار بنگاهها از یکسو و مردم به عنوان مشتریان و مخاطبان آنها از سوی دیگر شد، نتیجه چنین تحولی در بازارهای پولی تنوع و تکثر بانکها و بیمههایی بود که به سرعت در عرصه اقتصاد ظهور کردند و البته به فعالیت و رقابتی نفس گیر روی آوردند. اگرچه جنبههای مثبت چنین تحولی قابل انکار نیست اما تبعاتی را نیر به همراه داشته است که مهمترین آن در هر دو بازار معضلی به نام نرخشکنی است، چنانکه بسیاری از اصول حرفهای در این بازارها فدای رقابت شده است، در بازار پول بسیاری از بانکها به قیمت ثبت زیانهای هنگفت در صورتهای مالیشان به پرداخت سودهای بالا ادامه می دهند و برعکس در صنعت بیمه محصولات بیمه بعضاً به ثمن بخث واگذار میشوند و بماند آنچه در پشت صحنه میگذرد.
مجید مشعلچی مدیرعامل بیمه کوثر در این باره به گفتوگویی صریح با خبرنگار فارس نشست، اما این تنها محور گفت و گو نبود و درباره بیمهنامههایی چون ثالث، درمان، مسئولیت و مطالبات معوق در صنعت بیمه نیز بحثهایی مطرح شد که خالی از عنصر تازگی نبوده و نکاتی قابل تامل در بر دارد.
موسسه توانمندسازی بازنشستگان نیروهای مسلح،صندوق بیمه عمر پرسنل آجا،صندوق بیمه عمر پرسنل سپاه،صندوق بیمه عمر پرسنل ناجا،شرکت خدمات بیمهای سهندمشاور،شرکت سرمایهگذاری الماس حکمت ایرانیان،موسسه فرهنگی خدماتی ثامن الائمهع،شرکت آینده سازان فردای کوثر و شرکت بانک انصار سهامداران بیمه کوثر هستند و سوابق مشعلچی عمدتا به حوزههای مرتبط با بیمه در این تشکیلات برمیگردد، هر چند وی خود پزشک است.
متن گفتوگوی فارس را با مدیرعامل بیمه کوثر بخوانید:
فارس: مهمترین مشکلی که در سالهای اخیر، صنعت بیمه با آن دستبهگریبان بوده نرخشکنی است. این معضل تنها در صنعت بیمه نیست و ما در بانکها هم این مشکل را شاهدیم. در عینحال با توجه به اینکه صنعت بیمه و شرکتهای بیمه دارای سندیکای حرفهای هستند و از سوی دیگر بیمه مرکزی نیز همراه شرکتهای بیمه است، صنعت بیمه در چند سال گذشته تا چه حد توانسته در این چالش اساسی موفق شود و به هماهنگی و راهحل برسد؟
مشعلچی: یکی از مشکلات صنعت بیمه دامپینگ و نرخشکنیهایی است که میبینیم. به نظرم اکثر مشکلات به این برمیگردد که فرهنگ بیمه و ضریب نفوذ صنعت بیمه در کشور ما پایین است. ما با بازار محدودی از محصولات و خدمات بیمهای مواجهیم، به همین علت رقابت شرکتها در این بازار محدود، رقابت نفسگیری شده است. من قبول ندارم که در صنعت مدیریت ریسک نداریم. کارها و نرخها هم کاملاً متناسب با مدیریت ریسک ارائه میشود؛ اما وقتی شما میخواهید در بستر محدودی رقابت کنید، گاهی تصمیمات مدیریتی بر موضوعات فنی و بهطور مشخص مدیریت ریسک فائق میآید. ما نرخهایمان را بر اساس مدیریت ریسک ارائه میکنیم، اما وقتی در میدان عمل، میخواهیم با شرکتهای دیگر رقابت کنیم، مجبوریم حداکثر ملاحظات را داشته باشیم تا سهممان را در بازار بیمه حفظ کنیم و ارتقا دهیم. به همین دلیل، برخی مدیران شرکتها تدبیر میکنند نرخهایی را بدهند که بتوانند سهمشان را در بازار حفظ کنند.
همانطور که گفتم اگر ما به دو مؤلفه توجه میکردیم، یعنی ابتدا گسترش فرهنگ بیمه و دوم افزایش ضریب نفوذ بیمه در کشور، آن وقت بازار صنعت بیمه گستردهتر میشد. اگر بازار گسترده میشد عملاً فضا برای کار بهبود مییافت، رقابتها فنیتر میشد و موضوعی که شما اشاره کردید، یعنی نرخشکنی، خیلی کم اتفاق میافتاد. اما الان کسانی که در شرکتهای بیمه فعالیت میکنند، چارهای جز مدیریت پرتفوی خود ندارند. به همین دلیل علیرغم خطراتی که احساس میکنند، برخی بیمهنامهها را میپذیرند و احتمالاً در پرداخت و مدیریت کردن خسارتهای آن نیز دچار مشکل میشوند.
فارس: فرمودید که معتقد نیستید مدیریت ریسک وجود ندارد بلکه به نظرتان قیمتها بر اساس مدیریت ریسک تعیین میشود، شما در کنسرسیوم بیمهها برای پوشش اتکایی صنعت نفت و گاز حضور دارید؟
مشعلچی: خیلی کم.
فارس: بههرحال صنعت بیمه سال گذشته به دلیل آتشسوزی پتروشیمی بوعلی خسارت سنگینی را با توجه به بضاعتش پرداخت کرد؛ یا در آتشسوزی ساختمان پلاسکو موارد متعدد فقدان مدیریت ریسک را دیدیم. در آتشسوزی یک شرکت بزرگ قطعهساز، همه منتظر گزارش ارزیابی شرکت بیمهگر از دلایل حادثه بودند اما آن شرکت بیمه بدون اعلام گزارشی خبر داد خسارت را میپردازد. احساس میشود شرکتهای بیمه بیش از برخورد فنی و کارشناسی تلاش میکنند از اینگونه حوادث استفاده تبلیغاتی کنند.
مشعلچی: تعریف من از مدیریت ریسک با شما کمی متفاوت است. مدیریت ریسک نمیگوید چون در فلان صنعت یا بهمان موضوع خطر وجود دارد ما ریسک آن را پوشش نمیدهیم؛ زیرا اساساً فلسفه حضور بیمه وجود ریسک و خطر بالقوه است. من اتفاقاً معتقدم ورود صنعت بیمه به جبران خسارت پتروشیمی بوعلی اقدام درستی بود. در این موضوع تنها بیمه ایران حدود 52 میلیون یورو پرداخت. از نظر من مهم این است که وقتی ریسک پوشش داده شد، درصد خطر با حق بیمه متناسب و منطقی پوشش داده شود اما شما میگویید چرا پلاسکو را بیمه کردید و ریخت.
فارس: دیدگاه شما در این موضوع کمی متفاوت است. همان موقع رییسکل بیمه مرکزی اعلام کرد اگر جو روانی به وجود آمده در آتشسوزی پلاسکو نبود، شرکتهای بیمه را به خاطر ورود به پلاسکو و پوشش بیمه ساختمان فرسوده جریمه میکرد. در مورد پتروشیمی بوعلی هم گفتند اگر صنعت بیمه بخواهد دوتای دیگر از این خسارتها بدهد، باید بساط صنعت را جمع کنیم و سود 40 سالهاش را بدهیم. به نظر میرسد بحث مدیریت ریسک در صنعت بیمه ما بیش از حد فدای رقابت شده است.
مشعلچی: ببینید! ما پدیدهای داریم به نام پلاسکو. چون این شاخصهها را ندارد آن را بیمه نکنیم؟
فارس: اصول و دانش بیمه میگوید که اینگونه ساختمانها را نباید بیمه کرد.
مشعلچی: ساختمانهای بالای 40 سال در تهران زیاد داریم؛ تکلیف آنها چه خواهد شد؟ بدون بیمه بمانند؟
فارس: بله. نمونهها زیادند؛ مثل ساختمان آلومینیوم در قلب شهر تهران.
مشعلچی: اگر بیمه نکنیم یعنی به مردم فشار آوردهایم؛ یعنی ما هزینههای کمرشکن را از حاکمیت سوق میدهیم به سمت مردم. به نظرم این درست نیست. بیمه باید ورود کند و در عین حال به سمت قانونمندسازی و بهینهسازی برود. اینکه صنعت بیمه خود را کنار بکشد و بگوید من بیمه نمیکنم، عملاً شانه از زیر بار مسئولیت خالی کردن است. قرار نیست ما در صنعت بیمه فقط موضوعاتی را که بدون خطر هستند بیمه کنیم. اگر بنا بود چنین اتفاقی بیافتد، بیمه کارآیی خود را از دست میداد. آنچه دکتر همتی تأکید دارند، این است که بیمهها ورود کنند و شروع کنند به بازبینی و اصلاح ساختار. تذکرات لازم را به صاحبان و فعالان اقتصادی بدهند و بگویند چنانچه ریسکهای موجود رفع نشود ناگزیرند حق بیمه و هزینه بیشتری بپردازند؛ اما اینکه ما از ورود بیمه در اینگونه موارد اجتناب کنیم، عملاً کارآیی صنعت را از بین میبرد.
درست مثل اینکه هم اکنون بگوییم جادههای ما مشکل دارند، قانون دیه هر سال افزایش پیدا میکند، پس من هم بیمه شخص ثالث را پوشش نمیدهم. این یعنی ما هزینهها را روی شانه مردم و صاحبان خودرو گذاشتهایم.
فارس: به نکتهای اشاره کردید که اتفاقا جایش در صنعت بیمه ما خالی است. اصولا در دنیا صنعت بیمه وارد بحثهای فنی ریسک میشود و به فعالان اقتصادی توصیه و الزام میکند که وارد پیشنیازهای کاهش خطرات مانند قانونمندسازی، استانداردسازی و مقاومسازی شوند. با احراز این پیشنیازهاست که آن بیمهگران «ریسک احتمالی» را پوشش میدهند، نه ریسک قطعی را؛ اما تا الان صنعت بیمه ما وارد چنین فضاهایی نشده است.
مشعلچی: این را قبول ندارم. شما پلاسکو را مثال زدید. فکر میکنید ما وارد موضوع بیمه این ساختمان نشدیم؟! احتمالاً نمایندگان ما هم رفتهاند لیکن در فضای رقابتی حذف شدهاند. چون ما کارشناس داریم در این جور موارد. کارشناس ما وارد پلاسکو میشود و مشکلات آن را میبیند و بر اساس ریسکهای موجود اعلام میکند بیمه کردن این ساختمان کمتر از فلان قیمت توجیه اقتصادی ندارد.
این درست است که بیمهها باید وارد شوند و به انجام اصلاحات تشویق کنند، اما واقعاً چقدر ما قدرت داریم. ما میتوانیم توصیه کنیم و بگوییم با این شرایط بیمه میکنیم یا نمیکنیم ولی نمیتوانیم جبر کنیم.
البته در حوزه نیروهای مسلح این کار را کردهایم. در این بخش چون حوزه فعالیت خودمان است و میتوانیم در سلسله مراتب بعضی چیزها را گوشزد کنیم؛ مثلا توصیه میکنیم که فلان بخش صنعتی شما نیاز به چنین خدمات ایمنی دارد. اما در جاهای دیگر نمیشود.
تمام مباحث ما به این برمیگردد که سفره بیمه محدود است. عمق، عرض و طول سفره همین است و برای اینکه من در این بازار جایگاهی داشته باشم، تدبیری کار میکنم. بچههای فنی من، طبیعتاً با من در حال محاجه هستند و معتقدند که نباید ما با این قیمتها ریسک را پوشش دهیم، اما من هم میبینم اگر نکنیم، باید درهای شرکت را ببندیم. به عبارت دیگر انگار وارد یک پیست دو و میدانی شدهایم که نباید در آن بدویم.
فارس: یعنی شما معتقدید الان صنعت بیمه مقهور شرایط خاصی است که به آن تحمیل شده و نباید استانداردها را در نظر گرفت؟
مشعلچی: ببینید ما استانداردها را در نظر میگیریم اما اهم و فیالاهم میکنیم. مثالی بزنم. مردان یکی از ایالتهای هند بیمه عمر و زندگی خریدهاند و تکدیگری میکنند تا حق بیمهشان را بپردازند تا پس از مدتی یک مستمری داشته باشند. در کشور ژاپن به طور متوسط هر نفر 5 بیمهنامه عمروسرمایهگذاری دارد. در کشور ما فقط 10 درصد مردم دارای بیمهنامه عمر و سرمایهگذاری هستند.