به گزارش پایگاه خبری
تفتان ما به نقل از خبرگزاری دانشجو؛ مجمع مطالبه گران استان سیستان و بلوچستان طی نامهای سرگشاده خطاب به رئیس جمهور نسبت به عدم تحقق حقآبه هیرمند مواردی را مطرح کرد.
متن این نامه بدین شرح است:
وَأَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْئُولا؛ به عهد خود وفا کنید که از عهد (در قیامت) سؤال مى شود
جناب آقای سید ابراهیم رئیسی
ریاست محترم جمهور
ضمن عرض سلام و قدردانی فراوان از حضرتعالی و دولت مردمی سیزدهم که تمام تلاش خود را برای خدمت به مردم قدر شناس کشور عزیزمان ایران به کار گرفته است، در ابتدا یاد آور میشویم در سفری که جنابتان به استان سیستان و بلوچستان داشتید؛ در جمع مردم شمال استان بیان نمودید مسئله حق آبه و احیای آن حتما با دیپلماسی فعال و از همه طرق مختلف دنبال خواهد شد و این مسئله قطعی است، اما انفعال دستگاه دیپلماسی و به ویژه ضعف وزارت نیرو در زمینهی اخذ حقابهی رودخانهی هیرمند، در حال حاضر و در سالهای گذشته، شرایط زندگی مردم سیستان و زاهدان را با مشکلات عدیدهای مواجه کرده است و اگر اقدام فوری صورت نگیرد، امنیت منطقهی جنوب شرق و تمامیت ارضی کشور با تهدیدات متنوعی مواجه خواهد شد. طبق آمار، در سال ۱۴۰۱ میزان مهاجرت از منطقه، رشد تصاعدی به خود گرفته و سیستان که مقام معظم رهبری از آن به عنوان تنگهی احد ایران یاد کرده اند، امروز تنگهی تشنگی و بی تدبیری مسیولین شده است.
ریاست محترم جمهور، اصلاح بند کمال خان با توجه به سامانهی انحرافی این سازه بسیار ضروری است، زیرا با ساختار فعلی این سازه، منطقه سیستان از سیلابهای حوزهی آبریز هیرمند که سالانه به حدود سه میلیارد متر مکعب میرسید محروم شده و دردناکتر اینکه، این سازه طوری طراحی شده است که مازاد آب به شوره زاری به نام گودزره هدایت شود، همان طور که سال قبل تجربه نمودیم آین آب نه به سیستان رسید و نه قابل استفاده برای افغانستان شد، به عبارت بهتر آب را هدر میدهند تا به ایران نرسد، اگر این بند انحرافی اصلاح شود، همان سیلابهای سالیانه، کفاف نیاز آبیِ لایموت سیستان را خواهد داد.
اصطلاح حقابه، شامل رودخانه هیرمند و تالاب هامون میباشد که از دو مسیر رودخانه هیرمند و رودخانه فراه رود تامین میشود.
معاهدهی بین المللی ایران، برای رودخانهی هیرمند است که هم آب شرب و هم قسمتی از سهم آب تالاب بین المللی هامون را برآورده میکند.
عدم پرداخت حقابه توسط هیات حاکمه طالبان، مشکلات عدیده و عمدهی معیشتی و زیست محیطی را به منطقه تحمیل کرده است و اگر تدبیری اندیشیده نشود به زودی فاجعهی شهر سوخته مجدداً در این سرزمین تکرار خواهد شد، زیرا هم باعث عدم تامین آب شرب و هم خشک شدن تالاب هامون شده است. تالابی که نه تنها حیات کشاورزی و صیادی سیستان بوده است بلکه با کمک بادهای موسمی، اقلیم سیستان را قابل سکونت کرده و امروز به دلیل خشک شدن بستر آن، نه تنها کشاورزی و صیادی و معیشت مردم از دست رفته، بلکه ریزگردهای کف تالاب که با بادهای ۱۲۰ روزه برمی خیزد، سیستان را به رتبه اول سل و سایر بیماریهای تنفسی و چشمی در کشور تبدیل کرده است؛ بنابراین با دو مشکل حقابهی رودخانه هیرمند و حقابهی تالاب بین المللی هامون مواجه هستیم که متاسفانه خود کمیساری آب هیرمند به درستی به آن اشاره نمیکند.
لازم به ذکر است سد بخش آباد بر روی فراه رود در سال آینده تکمیل خواهد شد، آورد رودخانه فراه، ۲۰۰ هزار هکتار از اراضی دشت سیستان را مرطوب و احیا میکند، از طرفی سد بخش آباد به گونهای طراحی شده که ۷۵ درصد پیک سیلاب سالانه این رودخانه را مهار میکند، این بدین معناست که در زمان نرمال آبی و خشکسالی هیچ آبی از این رودخانه وارد سیستان نخواهد شد و بخاطر شوری خاک بالادست رودخانه و با توجه به مسیر جهت باد که به سمت مناطق مسکونی میوزد، امکان زیست را در سیستان و زاهدان از بین میبرد. اگر دولت با انتقال آب از دریای عمان، آب شرب منطقه را هم فراهم کند، این ریزگردها هستند که شهرها و روستاها را در زیر خروارها خاک مدفون خواهد کرد.
بند کمال خان در دورهی دولت دوازدهم در سایهی انفعال و ناکارآمدی کمیساری آب هیرمند و دفتر رودخانههای مرزی وزارت نیرو تکمیل و به بهرهبرداری رسید، به رغم اینکه ابزارهای متعدد سیاسی و حقوقی برای ممانعت از احداث بند کمال خان وجود داشت، اما دستگاه دیپلماسی صرفا به نامه نگاری اعتراضی و موضع گیری رسانهای بسنده کرد، زیرا خود و خانوادهایشان شاید دغدغهی شبانه روزی تشنگی و شوری و عطش را تجربه نکرده اند. بدنهی مدیریتی دفتر رودخانههای مرزی تغییر چندانی نکرده است، مراقب باشید با تکرار اشتباهات گذشته این ننگ را برای حوزه دیپلماسی دولت سیزدهم بر جای نگذارند که سد بخش آباد در سال ۱۴۰۳ در دوره دولت مردمی و مکتبی سیزدهم تکمیل شود! همهی گذشتگان روزی فکر میکردند که اعمال و برنامه هایشان خدمت به خلایق بود لکن آینده چیز دیگری را هویدا ساخت.
برای جمهوری اسلامی ایران به عنوان قدرت اول منطقه، جلوهی درستی ندارد که به رغم وجود معاهده بین المللی، نتواند از هیات حاکمه طالبان حقابه اش را بگیرد، شوربختانه وزارت نیرو در زمینهی حقابهی رودخانهی هیرمند، نگاه راهبردی ندارد، با توجه به شرایط ژئوپلیتیک جمهوری اسلامی و نیازهای افغانستان به ظرفیتهای ایران، اگر جدیتی در وزارت نیرو، وزارت امور خارجه و سازمان حفاظت محیطزیست وجود داشته باشد امکان دریافت حق آب هیرمند به راحتی میسر است.
اگر دیروز آب کشاورزی دغدغه نخست مان بود امروز تمنای آب شرب داریم، دوباره دبههای آب به میدان آمده و دوباره آبِ خوردن، آبی سالم و عاری از بوی نامطبوع و شور نگرانی اصلی مردم سیستان است، همان آبی که در هر کوی و برزنی یافت میشود و اگر سایرین با آن استحمام میکنند یا خودرو میشویند لکن ما از آن آب محرومیم. جناب آقای رئیسی این مسئله پذیرفتنی نیست که در سال نرمال آبی و بارشهای قابل توجه در بالادست حوزهی آبریز هیرمند در خاک افغانستان، کمیساری آب هیرمند نتواند حقابه تاریخی، قانونی و طبیعی ایران را دریافت کند. آیا صاحبان منافع طرحهای انتقال آب در روند پیگیری حقابه رودخانه هیرمند نقش آفرینی میکنند؟ در مسالهی دریاچهی ارومیه و یا زاینده رود هم اوضاع و اعتبارات و تصمیم سازیها اینگونه بود؟
با سیستان بسان فرزند ناخوانده یا ناخواسته و سرراهی برخورد نکنید، سری به گلزار شهدای سیستان یا زاهدان زده اید؟ مرزداری مردم این خطه را از مزار شهدایی که دیگر جایی برای ابدان مطهر شهیدان مرزدار ندارد خود گواهی میدهد که برای وجب به وجب مرزمان خون داده ایم. آیهی وقفوهم انهم مسئولون را خوانده اید؟ اگر حق نکشت به کشاورزان سایر استانها پرداخت میشود، باید به ۶۰ هزار بهره بردار کشاورزی سیستان نیز پرداخت شود، وقتی میشنویم که در شرایط بحرانی به سایر مناطق حق نکشت پرداخت میشود و منطقه سیستان از آن محروم است، به عنوان یک هم وطن احساس سرخوردگی میکنیم و گویی حق داریم که فکر کنیم جزئی از آب و خاک این کشور نیستیم جز در زمان انتخابات یا آمار جمعیت بیکار یا مسالهی مواد مخدر و قاچاق سوخت.
رتبهی شانزدهم دانشگاه سیستان و بلوچستان هم در میان چند صد دانشگاه کشور لابد دروغی بیش نیست وقتی نتوانسته سهمی کوچک حتی در تصمیم سازی و ادارهی امور دیار خود داشته باشد.
خواستاریم که بدون فوت وقت و تا پیش از اینکه سیلابهای حوزهی آبریز هیرمند به پایان برسد، وزارتخانههای نیرو، امورخارجه و سایر متولیان امر، از انفعال و سستی و خوش خیالی فعلی اجتناب کنند و با اولویت قرار گرفتن حقابهی هیرمند در سیاست خارجی و با یک دیپلماسی فعال، آن چه حق ایران و سیستان است را از هیات حاکمه افغانستان بستانند، مطالبه از طالبان آن هم امروزی که در اوج ضعف و نیاز به همسایهی قویِ غربی خود هستند، تاریخِ انقضایی دارد که اگر به هنگام اقدامی صورت نپذیرد دیگر فردایی وجود نخواهد داشت که بخواهد روشن باشد یا تاریک، زشت است که پیران ما بگویند در گذشته هیچ چیز که نداشتیم لااقل آبی بود و آبادی.
آقای رئیس جمهور مردم استان سیستان و بلوچستان ولایتمداری و مرزداری و وفاداری خود را در سالهای متمادی طول انقلاب نشان داده اند، حال نوبت شماست تا با اقدامی عاجل خاطر این مردم صبور را آسوده و کامشان را شیرین کنید.