۰

ترکیب جمهوریت و اسلامیت در عرصه انتخابات متجلی است/مبانی فقهی امام در حکومت‌داری

عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفت: ترکیب جمهوریت و اسلامیت در عرصه انتخابات یک انتخابات منطقی با هنجارهای اسلامی و جمهوری پدید می‌آورد، بنابراین هر کس که دلش برای این سرزمین می‌تپد اگر در انتخابات شرکت کند، مفید خواهد بود.
ترکیب جمهوریت و اسلامیت در عرصه انتخابات متجلی است/مبانی فقهی امام در حکومت‌داری
به گزارش سرویس مذهبي تفتان ما، دموکراسی به مفهوم جدید آن، به معنای حاکمیت مردم است. پیشینه این اصطلاح به آتن در قرن پنجم قبل از میلاد باز می‌گردد که در آن دموکراسی به معنی «حکومت مردم بر مردم و برای مردم» آمده است. دموکراسی از دو لفظ یونانی «Demos» به معنای عامه مردم و «krafos» به معنای قدرت، حکومت، اداره امور و حاکمیت، گرفته شده است.
و اما درباره مردم‌سالاری دینی برخی، مردم سالاری دینی را ترکیبی از دو واژه مردم سالاری و دینی دانسته­‌اند؛ در حالی که بسیاری از نظریه‌پردازان اسلامی آن را واژه مرکب نمی­‌دانند، آنان قائل‌­اند که مردم‌سالاری دینی به معنای ترکیب دین و مردم سالاری نیست، بلکه یک حقیقت واحد در جوهره نظام اسلامی است، یعنی اگر بنا باشد نظامی بر مبنای دین شکل گیرد، بدون پذیرش مردم ممکن نیست، ضمن آنکه تحقیق مردم سالاری واقعی هم بدون دین امکان‌پذیر نیست.
به منظور بررسی مفهوم مردم‌سالاری و نقاط افتراق آن با لیبرال دموکراسی و اهمیت انتخابات و رأی مردم در انتخابات با حجت‌الاسلام بهرام دلیر عضو هیأت علمی گروه فرهنگ و اندیشه اسلامی به گفت‌وگو نشستیم که در ادامه می‌خوانید:
*لطفاً درباره مفهوم جمهوری اسلامی و الگوهای رقیب حکومتی با جمهوری اسلامی توضیحاتی بفرمایید؟
-جمهوری اسلامی با تأثیر کنونی خود یکی از آرمان‌های انقلاب اسلامی بود که مردم در سال 58 بدان رأی دادند، گذشته از اینکه آن زمان چه الگوهای حکومتی به عنوان رقیب جمهوری اسلامی ارائه و از آن حمایت می‌شد، درباره خودِ فهمی که از جمهوری اسلامی مطرح بود، حتی بین خود نیروهای مذهبی هم اختلافاتی وجود داشت، در واقع یک زمان ما می‌خواهیم بگوییم جمهوری اسلامی مقابل جمهوری دموکراتیک یا دولت‌های مدنی چه مفهومی دارد و یک بار هم می‌گوییم اساساً این تلفیق جمهوری و مدنیت در این الگوی پیشنهادی چه دلالتی داشته است.
*براساس نکته دومی که اشاره کردید یعنی همین تلفیق جمهوری و مدنیت که مصداق بارز آن در انتخابات نیز نمایان می‌شود، بیشتر توضیح دهید؟
- طبیعی است که ما وقتی می‌گوییم مراد از جمهوری اسلامی چیست، می‌توانیم به دو دسته از منابع رجوع کنیم یک دسته منبع به واضعین این واژه باز می‌گردد که خود حضرت امام خمینی(ره) و کسانی بودند که در خبرگان اول به تفهمیم این خطوط پرداختند.
دومین منبع کسانی که بعدها فهم خود را از تفسیر این ترکیب در مطبوعات و مکان‌های علمی تبیین کردند، بنده سعی می‌کنم بیشتر از منبع اول این مفهوم را توضیح دهم، حضرت امام خمینی(ره) زمانی که می‌فرمودند: جمهوری اسلامی، مرادشان از جمهوری، قالب و مراد از اسلامیت، محتوا بود، بنابراین خودشان هم گفتند که جمهوریت برای ما جنبه رابطی و عرضی دارد، اما اسلامیت جنبه ماهوی دارد؛ یعنی اسلامیت اصل و جمهوریت فرع است، البته این بدین معنا نبود که امام به جمهوریت و مشارکت مردم در ساختارهای قدرت نگاه فرعی داشتند، بلکه مرادشان این بود که این جمهوریت برای تحقق اسلام یک روش مناسب و خوب است.
*امام خمینی(ره) چگونه این اندیشه جمهوریت در حکومت را در جامعه تبیین و عملیاتی کردند؟
-بنده بدون اینکه وارد مبانی فقهی و اصولی امام در ارتباط به این روش شوم، فقط این را توضیح می‌دهم که امام(ره) معتقد بودند شکل حکومت یا نوع قالب آن در متون اسلامی بیان نشده یا در آیات و روایات درباره اینکه چگونه حکومت و قدرت جابه جا بشود، بیانی نیامده است،‌ امام مبنایی داشتند که در مواردی این چنینی ما باید به سیره عقلا تمسک و اعتماد کنیم، بنابراین فقیه هم وقتی به قدرت می‌رسد باید بداند که خودش یک الگو و قالبی برای حکومت کردن ندارد، بلکه باید به سیره‌های عصر خود اعتماد و آن‌ها را در دولت پیشنهادی خود اعمال کند.
امام می‌فرمود که وقتی می‌گویم جمهوری مفهوم جدیدی را ابداع نکرده‌ام، بلکه مراد من مفهومی است که همه جا وجود دارد
در دوره‌ای که حضرت امام زندگی می‌کردند، از نظر ایشان بهترین شیوه جابه‌جایی و نظارت و انتقال بر قدرت جمهوری بود که در درون آن انتخابات و فعالیت احزاب و مشارکت مدنی مردم را در بر داشت، به همین دلیل امام می‌فرمود که وقتی می‌گویم جمهوری، مفهوم جدیدی را ابداع نکرده‌ام، بلکه مراد من مفهومی است که همه جا وجود دارد، پس وقتی خبرگزاری لموند از امام پرسید که مراد شما از جمهوری چیست، ایشان تعریف جدیدی ارائه نکردند و گفتند: مراد من همان مفهومی است که همه جا مطرح است.
*مردم چگونه در این روش عقلایی ذی‌حق شدند؟
-امام جمهوری را به عنوان یک سیره عقلایی درست در اداره دولت‌ها در جهان آن روز پذیرفته بود و آن را در سیستم حکومت اسلامی خود پیاده کرد و حتی خودش که بنیانگذار این دولت بود، به خودش اجازه نداد که اگر پسندید دیگر ربطی به کسی ندارد، بنابراین این سیره را پذیرفت، به رأی گذاشت و به مردم گفت که دنیا به این سبک اداره می‌شود، شما می‌پذیرید یا خیر؟ حتی سیره درست را حواله به انتخاب مردم کرد و مردم را ذی‌حق در انتخاب این روش عقلایی دانست، به همین دلیل درست است که جمهوریت برای امام یک روش و متد بود، اما به عنوان یک روش و سیره عقلایی اعتبار داشت و فقیه هم به عنوان جانشین بر این سیره عقلایی صحه گذاشت.
*لطفاً توضیحاتی درباره انتخابات به عنوان یکی از مصادیق مردم‌سالاری دینی بفرمایید؟
-مردم سالاری دینی هنگامی که با انتخابات جنبه عینی پیدا می‌کند، تبعات خاصش را باید تحقق ببخشد، اول اینکه گروه‌ها و نیروهای سیاسی به قواعد آن نظام جمهوری باید تن بدهند؛ یعنی به این مفهوم تمام کسانی که در انتخابات مشارکت می‌کنند چه کسانی که نامزد می‌شوند و چه کسانی که صلاحیت‌ها را بدست می‌گیرند یا در اجرای درست انتخابات نظارت می‌کنند و مسئولیت اجرایی دارند باید به قانون تن دهند، یعنی هیچ کس احساس نکند که در برگزاری انتخابات از قبل و بعد از آن بی عدالتی صورت می‌گیرد.
اگر احساس بی عدالتی در بین مردم برای انتخابات ایجاد شود ، جمهوریت دچار اختلاف شده است
بیعدالتی منظور چیز مهمی است یعنی هیچیک از مردم، نامزدها و دست‌اندرکاران انتخابات احساس بی‌عدالتی نکنند، طبیعتاً اگر این احساس ایجاد شد، جمهوریت دچار اختلال می‌شود، کسانی که در شورای نگهبان هستند، کسانی که نامزد شده و دیگرانی که در انتخابات مشارکت دارند، باید کامل رعایت قانون کنند و البته در اجرای قانون هم کسی احساس بی‌عدالتی نکند.
در بحث اسلامیت هم به نظر ما کسانی که در انتخابات شرکت می‌کنند با آن مجموعه‌ای که مطرح کردم، باید به هنجارهای اسلامی و ارزش‌های مذهبی در انتخابات توجه کنند، به همین دلیل تهمت زدن، افترا بستن، پته هم را رو انداختن، دروغ گفتن و وعده‌های پوشالی دادن ضدارزش است و باید کسانی که در نظام اسلامی انتخابات شرکت می‌کنند، از این ناهنجاری‌ها دور شده و یک انتخابات کاملاً دینی را داشته باشند، ترکیب این دو در عرصه انتخابات، یک انتخابات منطقی با هنجارهای جمهوریت و اسلامیت است.
*نظرتان درباره اینکه عده‌ای مطرح می‌کنند نیازی نیست افراد کم اطلاع تر و آگاه تر در رأی گیری‌ها شرکت کنند، چیست آیا این مغایر نظام مردم سالاری دینی نیست؟
-اینکه عده‌ای بگویند نیازی نیست همه مردم شرکت کنند درست نیست به نظر من حتی کسانی که احساس می‌کنند در انتخابات نباید شرکت کنند یا حتی منتقد نظام هستند هم بهتر است شرکت کنند، به هر حال در بین کسانی که کاندیدا شدند، افراد مستقلی هم هستند که بتوانند افکار مردم را در مجلس منعکس کنند، به همین دلیل این بهانه‌ها، بهانه خوبی برای عدم مشارکت نیست و فکر می‌کنم الان ما اگر بخواهیم کشورهای منطقه را که در موضع بدی با ما قرار گرفته اند و از سویی هم آمریکایی‌ها که موضع‌های متفاوتی در قبال ما می‌گیرند، یک انتخابات سالم و سازنده و پر مشارکت می‌تواند جمهوری اسلامی را از این مقطع بحرانی منطقه و بین‌المللی عبور بهتری بدهد و اقتدار آن را در جهان افزایش بدهد، پس صرف رأی دادن گاهی منجر به این نیست که مثلاً نامزد من در فلان شهر به مجلس رفته یا نرفته گاهی مواقع مشارکت در انتخابات تأثیرات کلانی در سرنوشت نظام دارد و به نظر من هر کس که دلش برای این سرزمین می‌تپد، اگر در انتخابات شرکت کند، مفید خواهد بود.
انتهای پیام/ فارس
پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۲۳
کد مطلب: 427662
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *