به گزارش سرویس اجتماعی
تفتان ما،«بازنشسته فرهنگی هستم که در عنفوان جوانی و سالهای طلایی زندگیام، با شور و شوق زیاد عزم خود را جزم کردم تا علاقه خود نسبت ترویج علم و دانش را با تربیت دانشآموزان و آینده سازان این مرزوبوم نشان دهم.
در این مسیر طولانی و 30 ساله، هر روز صبحگاهان با نیت روزی بهتر و مفیدتر برای بهترین سرمایههای زندگی برخاستم و عزم سفر به سرزمین دانایی و توانایی کردم و گاه ظهر و گاهی شبانگاهان با کوله باری از تلاش و کوشش خستگی ناپذیر به خانه برگشتم و این رویه و برنامه، کار متداول و چند سالهام شد.
گنجینه خاطرات تلخ و شیرین و با دانشآموزان در شرایط گوناگون را در قلب و ذهنم به یادگار دارم و روزگار را با همه فرازو فرودهایش به اینجا رساندهام و به امید آرامش و آسایش بیشتر، چشم به راه نگاه ویژه مسئولان کشورم در دوران فراغت از کار و پیری خود هستم.
بازنشسته شغلی هستم که رسالتش ساختن انسانها با بهترین وجه ممکن است تا آنها نیز سلسله وار فرهنگی متعالی جامعه در همه شئون را پایهگذار باشند.
اما اگر به صحبتها و درد دلهایم خوب گوش کنی از اوضاع زندگیام راضی نیستم و توقعم از مسئولان امر بسیار فراتر از این است و معتقدم، آنطور که شایسته شأن و منزلتم است به من نگریسته نشده است و اهتمام و تلاش لازم برای رتق و فتق امور زندگیم را احساس نمیکنم».
آنچه از نظر گذشت درد دل یک بازنشسته فرهنگی است که این روزها حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
.........................................
*ویژگیها و سختیهای شغل معلمی چیست؟
«معلمی» و نام «فرهنگی» را پسوند نام خود قرار دادن، مسئولیت سنگینی است که مردان و زنان بسیاری از این مرز و بوم آن را با خود همراه و همزاد کردهاند.
همه آن، شور و عشق است و از خود گذشتگی؛ سختی های خاص خود را دارد و تحمل و صبر در برابر این سختیها، وجه تمایز و شاخص اصلی این شغل است.
چه بسیار معلمانی که باید در شرایط سخت و طاقت فرسای آب و هوایی و با کمترین امکانات ممکن، پای در مسیر آموزش و پرورش نوجوانان و جوانان این سرزمین گذارند و تنها عشق به کار است که مرهمی بر این مشقتهاست.
معلمی که باید برای رسیدن به کلاس درس فرسنگها راه را پیاده طی کند و گاه در این مسیر با مخاطرات زیادی دست و پنجه نرم کند و در انتقال مفاهیم درسی به دانش آموزان خستگی را خسته سازد.
او که باید برای همدری و همزاد پنداری با دانشآموزان کم برخوردارتر، از خود و سرمایه مادی و معنوی شخصی خویش مایه میگذارد و باید مرهمی بر کاستیهای آنان باشد.
*بازنشستگی؛زمان آسایش یا دغدغه گذران معیشت زندگی!
نکته قابل توجه و تعمق دیگر، این موضوع است که فرهنگی با 30 سال فعالیت در نقاط مختلف کشور و در شرایط متفاوت آب و هوایی از گرمترین نقاط در خوزستان، هرمزگان و کرمان تا سردترین نقاط اردبیل، آذربایجان و کردستان و در شرایط ناکافی امکانات مناسب با آموزش، حال پس از اتمام فعالیتهای رسمی و مؤظفی خود خواهان و خواستار پاداش پایان کار خود است تا با آن سر و سامانی به زندگی خود و فرزندان دهد و فکر نوعی در مسیر زندگی در اندازد.
سرمایهای که حاصل دست رنج سالها کار و تلاش مستمر و دلسوزانه است و اکنون که به نقطه پایانی رسیده است، میتواند گره گشای امور مهم زندگیاش شود؛ یکی برای خرید خانه و کاشانه برنامه ریخته است و دیگری به خانه بخت فرستادن و تحصیل فرزندانش را آرزو کرده است.
عدهای برای بهینه سازی امور اقتصادی خود برنامه دارند و خلاصه هرکس سودایی در سر داشته و گوشه چشم امیدی به این سرمایه دارد.
اما امروز فرهنگیان بازنشسته، از شرایط معیشت خود گلایه دارند و مع الأسف دیر زمانی است که دغدغه تأمین معیشت بازنشستگان به مشغله فکری و ذهنی این عزیزان بدل شده است؛ تا جایی که آنها به جای اینکه بعد از فراغت همیشگی از 30 سال کار و تلاش مستمر، آرامش ذهنی و جسمی را تجربه کنند و خاطرات همراه با کانون خانواده را به اذهان سپارند، باید به دنبال کار پس از فراغت از کار اصلی خود باشند؛ چراکه وضعیت حقوقی آنان هرگز پاسخگوی مخارج و معیشت آنان نیست؛ بازنشستگانی که حالا در این شرایط سنی و کاری باید هر روز پذیرای خانوادههای فرزندان و نوه و نتیجههای بوستان زندگی خود باشند و سرو سامان دادن به زندگی و تحصیل فرزندان خود را نیز به شکل مطلوب انجام دهند.
در این میان پرداخت پاداش پایان خدمت فرهنگیان بازنشسته آن هم به شکل مطلوب و متمرکز و بدون تأخیر، اولین خواسته آنان است.
در کنار این موضوع، مواردی همچون یکسان سازی حقوق متناسب با حقوق سایر بازنشستگان دستگاههای دیگر و عدم فاصله زیاد بین دریافتی خود و شاغلان، دریافت به موقع حقوق ماهیانه و مستمری، تأمین و پوشش هزینههای درمانی، اعطای وامهای کم بهره و حمایتی، استفاده از فضاهای تفریحی و رفاهی برای گذران اوقات فراغت و اعطای مزایای نقدی و غیر نقدی به آنها، از جمله درخواستهای آنان است تا این منظومههای تجربه و تلاش، آسودگی خاطر و فراغ بال لازم برای طی کردن مسیر زندگی خود را داشته باشند.
فرهنگیانی که مانند قاطبه اقشار جامعه در زیر فشار هزینههای زندگی طاقت از کف داده و بانگ اعتراضات آنها هر از چندی به صورت سمعی و بصری به گوش میرسد و دامنه نارضایتیشان در قالب بیانیههای متعدد،خطاب به مسئولان ارشد نظام اعلام شده است.
مجموع این عوامل و تنگناها، سببساز روی آوردن این افراد به شغلهای مختلف میشود و هرکس در جستجوی کاری برای غلبه بر هزینههای روز افزون خود است، تا آن جایی که بعضاً مجبور به انجام کارهای خارج از شئون شخصیتی خود میشوند.
*آگهی جذب فرهنگیان برای خدمات نظافتی!
چندی پیش یکی از نشریات در یکی از استانها، آگهی نسبت به جذب فرهنگیان برای امور خدماتی در مطبوعه خود منتشر کرد و در شبکههای اجتماعی دست به دست شده و باعث اعتراضهای فرهنگیان شد؛ البته این نشریه چند روز بعد در توضیح اصلاحی خود بیان داشت که منظور از درج این آگهی، جذب نیروهای خدماتی آموزش و پرورش است و قصدش توهین به این قشر معظم جامعه نبوده است.
گرچه این موضوع با قصد و نظر خاصی نبود اما اشتباه فاحشی است که زدودن آن از ذهن مخاطبان امری بسیار سخت مینمایاند.
آگهی کار برای فرهنگیان جهت کارهای نظافتی!
*اعطای پاداش پایان خدمت؛ ماتم عظمای آموزش و پرورش! چشم انتظاری طولانی مدت فرهنگیان
روز اعطای پاداشها نیز از دیرباز در وزارت آموزش و پرورش فراز و نشیبهایی داشته است و نقطه اشتراک همه ادوار، همین تأخیر در پرداخت بود؛ به شکلی که همواره فرهنگیان نسبت به این پرداختها دل پر دردی داشتهاند.
این موضوع چنان رنگ و بویی به خود میگیرد که هر روز مسئولان آموزش و پرورش در برابر اهالی رسانه به نمایندگی از فرهنگیان با این پرسش که چه زمانی پاداش ها پرداخت میشوند روبروشده و هر روز وعدههایی داده میشود.
با عنایت به این شرح حال باید چند پرسش اساسی را در خصوص بازنشستگان برزگترین وزارتخانه کشور مطرح کنیم و به دنبال پاسخ قانع کنندهای از سوی مسئولان امر برای آن باشیم.
پرسش نخست اینکه؛ چرا باید یک فرهنگی بازنشسته بعد از سه دهه فعالیت سخت و طاقت فرسا در امر آموزش و پرورش نوجوانان و جوانان کشور، حالا برای دریافت پاداش پایان خدمت خود گوش به زنگ روزهای متمادی باشد و هر روز اخبار رسانهها را برای اعلام زمان اعطای آن رصد کند.
پرسش دوم اینکه؛ چرا یک فرهنگی بازنشسته که پس ازکش و قوسهای فراوان موفق به دریافت پاداش خود میشود، در اغلب اوقات آن را به صورت کامل دریافت نمیکند و هرروز قسمتی از آن را باید دریافت کند و محاسبات خود برای به کار گرفتن این سرمایه برای استفاده مطلوبتر را برباد رفته بداند.
پرسش سوم اینکه؛ با توجه به کهولت سن و روی آوردن بیماریهای مختلف چرا از یک بیمه و پوشش درمانی مناسب در جهت تأمین هزینههای سرسام آورآن برخوردارر نیستند و در کنار دردهای ناشی از بیماری گوناگون، درد بی درمان عدم تمکن مالی و فائق آمدن بر هزینههای کمر شکن آن دست به دامان دیگران شوند و به ستوه بیایند و هراز گاهی داد اعتراض و تجمع برآورند تا از این طریق مفری برای این اوضاع نابسامان پیدا کنند.
پرسش چهارم اینکه؛ چرا هنوز بعد از سالها، این عزیزان در برزخ تقسیم مسئولیتهای امور جاری خود بین سازمان بازنشستگی کشوری و وزارت آموزش و پرورش سرگردان هستند و هرکس مسئولیت سامان دهی معیشت و امور جاری پس از پایان خدمت آنها را به دیگری حواله و ارجاع میدهد؟
*افزایش 10 درصدی حقوق بازنشستگان آموزش و پرورش در سال آینده/ پیشنهاد کاهش اختلاف حقوق شاغلان و بازنشستگان
احمد صافی رئیس کانون بازنشستگان آموزش و پرورش در گفتوگو با خبرنگار آموزش و پرورش
خبرگزاری فارس، درخصوص «رسیدگی به اعتراضات بازنشستگان آموزش و پرورش»، اظهار داشت: پاداش پایان خدمت این بازنشستگان مورد اعتراض قرار گرفته بود که این پاداشها مربوط به سال 93 و 94 است که پرداخت شده و این مشکل حل شده است.
وی ادامه داد: افزایش حقوق بازنشستگان نیز معمولا در آستانه سال نو برای کل بازنشستگان توسط دولت تعیین و اعلام میشود و مشمول این افراد نیز خواهد شد.
صافی افزود: در حال حاضر ما پیشنهاد دادهایم تا اگر دولت میتواند در برنامه ششم توسعه کاری کند که تبعیض بین حقوق شاغلان و بازنشستگان به حداقل برسد؛ اول در کل وزارت آموزش و پرورش و دوم با دیگر وزارتخانهها این کار انجام شود.
رئیس کانون بازنشستگان آموزش و پرورش با اشاره به مشکلات دیگر بازنشستگان خاطرنشان کرد: بازنشستگان اعلام میکنند تبعیض و اختلاف بین حقوق بازنشستگان زیاد است؛ یعنی کسی که در حال حاضر بازنشسته میشود با کسی که 20 سال پیش بازنشسته شده است، تفاوت حقوقی زیادی دارد.
وی متذکر شد: بنابراین در برنامه ششم توسعه پیشبینی شده است تا این فاصله کم شود و این مصوبه به شورای نگهبان رفته است و باید منتظر باشیم تا این مصوبه ابلاغ شود.
صافی یادآور شد: عنوان این طرح «ساماندهی حقوق بازنشستگان است» تا پایان برنامه ششم، فاصله حقوق بین شاغلان و بازنشستگان به حداقل برسد و این خواسته بازنشستگان صحیح است و باید دولت توجه جدی به این خواسته داشته باشد.
رئیس کانون بازنشستگان آموزش و پرورش اضافه کرد: صندوق بازنشستگی جدولی را پیشبینی کرده و اعلام کردهاند، بازنشستگان 10 درصد افزایش حقوق در سال 96 داشته باشند، اما این به صورت پلکانی است.
وی تصریح کرد: سال گذشته 750 هزار تومان برای حقوق حداقل تعیین شده بود و امسال حداقل آن، یک میلیون و 50 هزار تومان پیشنهاد شده است، اما هنوز این مصوب نشده و یک پیشنهاد است.
صافی عنوان کرد: این، در بودجه سال 96 آمده است و به محض اینکه سخنگوی دولت رسما آن را اعلام کند، این معیار میشود اما تا جایی که از کلیات آن مطلع هستیم این است که به همه بازنشستگان 10 درصد افزایش حقوق تعلق میگیرد و به کسانی که حقوق پایینتری دارند، این افزایش به صورت پلکانی صورت گرفته و حقوق آنان بالاتر میرود.
به هر روی، اگرچه مسئولان ارشد کشور در ادوار و دولتهای مختلف همواره و اهمیت و ارزش جایگاه دستگاه آموزش و پرورش تأکید داشته و دارند، اما در عمل و هنگام تخصیص اعتبار برای این بزرگترین وزارتخانه، سیاست بهتر و مطلوبتری پیشه خود نکردهاند.
به گزارش فارس،با توجه به همه تلاشهای مسئولان از جمله متولیان نظام تعلیم و تربیت، در مرتفع کردن مشکلات معیشتی و رفاهی قشر عظیم بازنشستگان فرهنگی، هنوز این قشر فرهیخته و بسیار تأثیرگذار که نقش بسزایی در پرورش مهمترین رکن توسعه و پیشرفت کشور یعنی «نیروی انسانی» داشتهاند، نسبت به وضع معیشتی و خواستههای منطقی خود معترض و گلایهمند هستند و سفره معیشت آنها رونقی ندارد.
انتهای پیام/فارس