به گزارش سرویس فرهنگي
تفتان ما،گروه آیین و اندیشه: آیتالله محسن اراکی در سال 1384 از انگلستان پساز بازگشت از لندن با حکم رهبر انقلاب به عضویت شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و نیز شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت(ع) منصوب شد و اکنون دبیرکل مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی است، وی در یکی از سخنرانیهایش با نقد شیوه بانکداری کشور گفت: امروزه چرا خروجی بانکها یک خروجی عجیبی و غریبی است؟ این بانکها و این نظام بانکی به شورای نگهبان رفته است و شورای نگهبان هم گفته است که این نظام بانکی هیچ اشکال شرعی ندارد. اما این نظام بانکی که در عرصه اجرا آمده است تبدیل به بدترین نظام بانکی در سطح جهان شده است.
حضور وی در
خبرگزاری فارس بهانهای شد تا از نزدیک درباره انتقادش به نظام بانکداری پرسوجو کنیم، آیتالله اراکی ضمن تحلیل فقه خرد و کلان، خواستار ورود فقه نظام در این عرصه شد و کمک دولت و حاکمیت را عامل تأثیرگذار تسریع در اصلاح نظام بانکداری کشور توصیف کرد.
آنچه میخوانید بخش پایانی گفتگوی مشروح خبرنگاران فارس با آیتالله محسن اراکی است.
انسان کلان از لحاظ شرعی تکلیف خاصی دارد/چرا خداوند جامعه مذهبی را عذاب میکند؟
*حضرتعالی مدتی است تاکید جدی روی بحث تحول در حوزه دارید و چندی پیش گفتید فقه ما فقه فردی است و نه فقه اجتماعی، سخنرانی دیگری داشتید که به شدت شیوه بانکداری کشور را نقد کردید، در این رابطه توضیح دهید منظورتان از این فقه فردی چیست؟ و چرا ما با گذشت نزدیک به 40 سال از انقلاب اسلامی هنوز به فقه اجتماعی و فقه نظام نرسیدیم؟
-من در بعضی از گفتارهایم توضیح دادم که از فقه فردی به فقه خرد و از فقه اجتماعی یا فقه نظام به فقه کلان تعبیر می کنیم، چرا میگوییم فقه خرد یا چرا میگوییم فقه کلان؟ چون اصولاً انسان دو مرحله تکوین شخصیت دارد، ابتدایی که انسان متولد میشود و مراحل ابتدایی زندگیاش را طی میکند با شخصیت فردی خودش رشد میکند و حداکثر با شخصیتی که خانواده برای او میسازند، منتها بعد از اینکه وارد جامعه میشود، به تدریج شخصیت اجتماعی هم برای او به وجود می آید، در بحثهای تحلیلی علم اجتماعی خودمان توضیح دادیم که این دو نوع شخصیت گاهی با هم همسان و همراه می شوند، گاهی متضاد می شوند که در نتیجه تضاد این دو نوع شخصیت اتفاقاتی رخ میداد.
پس وقتی انسان در جامعه زندگی میکند، جامعه هیچ وقت جامعه نمیشود مگر اینکه از یک حاکمیتی و از یک سیستم برقرارکننده نظم برخوردار باشد، چون مراد ما از جامعه، مجموعهای از انسانهای پراکنده نیست، اگر در یک صحرایی یک میلیون آدم جمع شوند، پراکنده باشند نظمی اینها را به هم پیوند ندهد، به اینها