به گزارش سرویس بين المللي
تفتان ما،«هنری کیسینجر» وزیر خارجه اسبق آمریکا که در دولت «ریچارد نیکسون» و تا 2 سال پیش از انقلاب اسلامی در این سمت بود، امروز برای شرکت در نشست «چالشهای جهانی و راهبرد امنیتی ایالات متحده» در کمیته نیروهای مسلح سنا حاضر شد.
کیسینجر در بیانیهای که در این نشست خواند، به مقولههای مختلفی از جمله ایران پرداخت.
کیسینجر در بخشی ایرانی بیانیه خود گفت:
«اکثر نیروهای غیرداعشی منطقه از جمله ایران شیعه و کشورهای پیشروی سنی توافق دارند که داعش بایستی از بین برود اما مشکل جدید خاورمیانه، نحوه تقسیم کنترل اراضی بازپسگرفتهشده از داعش است. اگر پایگاههای قدرت سابق داعش به اشغال سپاه پاسداران یا شبهنظامیان شیعه تحت فرمان آن درآید، کمربند نفوذ ایران از تهران تا بغداد و دمشق و بیروت کشیده خواهد شد و مدل ایرانی جهادیگرایی، جایگزین مدل داعش خواهد شد؛ نتیجه اینها، احیای امپراطوری ایران است.
با درنظر گرفتن این مطلب، اصلیترین چالش فعلی منطقه، ایران است. ایران هم از نقطهنظر تاریخی و هم از منظر سیاسی، همیشه منسجمترین کشور منطقه بوده؛ ایران تنها کشور منطقه است که در طی دوران کشورگشایی مسلمانان، توانست زبان و فرهنگ تاریخی خود را حفظ کند. تأثیرگذاری این روزهای ایران، ناشی از ظهور این کشور در چشمان رهبران منطقه به عنوان یک کشور در آستانه هستهای شدن پس از امضای برجام است؛ به نظر میرسد که توافق هستهای، مهر تأییدی بر این وضعیت ایران بوده است. نفوذ ایران به لطف راهبرد ظریف و تهاجمی رهبرانش، بیشتر و بیشتر شده است. این کشور از یک سو در قالب نظام سازمان ملل و تحت محدودیتها و تکلیفهای این سازمان به عنوان یک کشور دارای حق حاکمیت شناخته میشود و از سوی دیگر، با شناساندن خود به عنوان قدرتی انقلابی، به نظم جهانی موجود حملهور شده است. استفاده از این ظرفیت است که باعث شده نائبان ایران در یمن، لبنان و عراق، دولتهای موجود کشورهای خود را یا تضعیف کنند و یا به ارگان زیرمجموعه خود بدل کنند.
ایالاتمتحده و متحدانش باید دو کار انجام دهند: اول اینکه باید توسعهطلبی هژمونیک ایران مقابله کنند و دوم آنکه به جلوگیری از دسترسی ایران به سلاح هستهای، متعهد بمانند. اولین اقدام، شباهتهایی با نقش آمریکا در هدایت و اتمام جنگ سرد دارد. پس از جنگ جهانی دوم، برخی از کشورها که هویت تاریخی داشتند، با شوروی آن روزها که پس از جنگ تقویت شده بود و مملو از ایدئولوژی انقلابیگرایی بود، به مقابله برخواستند. این کشورها تحت رهبری آمریکا، ائتلاف کردند و مرز قابلتحمل برای توسعهطلبی شوروی ترسیم شد؛ این اقدام نهایتاً به مهار شوروی و مذاکره برای پایان دادن به جنگ سرد منتهی شد.
اجرای برجام، پیشنیاز جلوگیری از اشاعه هستهای است که اگر تسلیحات هستهای در خاورمیانه پخش شود، باید نظام بازدارندگی موجود را از نو بنیان نهاد. ایالات متحده باید برای ایران روشن کند که گذشته از اجرای برجام، همیشه با ظهور این کشور به عنوان یک کشور دارای تسلیحات هستهای مخالف خواهد بود. برداشته شدن این گامها، برای برقرار ماندن و تغییر چهره نظم جهانی موجود، الزامی است.»
انتهای پیام/