جنوب یمن مستعمره امارات؛ سرقت نفت و گاز یمن در روز روشن

به گزارش سرویس بين المللي تفتان ما،امارات عربی متحده، کشوری است که چند سالی است تمایل مفرطی برای تبدیل شدن به قدرتی منطقه‌ای نشان داده اما این کشور بسیاری از مؤلفه‌های قدرت راهبردی را ندارد؛ وسعت سرزمینی، جمعیت، قدرت نظامی، انسجام درونی و مشروعیت سیاسی، و هرچند از دو مزیت برخوردار است، مثل موقعیت استراتژیک و موقعیت اقتصادی، اما بحران‌آفرینی در منطقه جای خالی مؤلفه‌های قدرت را پر نخواهد کرد.
در سال‌های اخیر به ویژه پس از رخدادهای موسوم به «بهار عربی» امارات بیش از ظرفیت خود وارد معادلات منطقه‌ای شده است و در مسیر این بلند پروازی‌ها، از همسایگان خود گرفته تا یمن و سوریه و شاخ آفریقا را متضرر کرده تا منافع تازه تعریف شده بزرگ‌تر از حجم خود را تأمین کند.
در بخش دوم این گزارش، به بحران‌آفرینی ابوظبی در یمن پرداخته شده است؛
امارات عربی متحده، هر چند در ابتدای تجاوز همه جانبه به یمن در فرودین ماه 94 خود را تحت لوای سعودی‌ها نشان می‌داد، اما با مرور زمان مشخص شد که ابوظبی، برنامه‌ای جداگانه‌ برای خود دارد و اگر در ابتدا محدودتر از عربستان در یمن عمل می‌کرد، طولی نکشید که مقاصد پنهان خود را بروز داد و هر روز جای پای خود را بویژه در بخش جنوب ثروتمند یمن محکم‌تر کرد. امارات با استفاده از  مشغله‌ها و بحران‌های داخلی عربستان و درگیری در مرزها با نیروهای یمنی و غفلت از جنوب یمن، تلاش می‌کند حداکثر استفاده از غیبت عربستان ببرد.
امارات در جنوب یمن
امارات در جنوب یمن دست به هر کاری برای پیش برد مقاصد خود می‌زند؛ از ایجاد درگیری‌های داخلی میان گروه‌ها و رساندن پول و سلاح و اعزام مستقیم نیرو و ساخت زندان‌های مخوف و ترورها و همکاری با القاعده تا به تاراج بردن نفت و گاز و منابع طبیعی جنوب یمن؛ تا جایی که اماراتی‌ها جزیره «سقطرا» را با منابع گیاهی و جانوری بی‌بدیل به طور کامل در اختیار خود گرفته و از آن بهره‌برداری می‌کنند که در این باره به طور ویژه گزارشی ارائه خواهد شد.
همه این‌ها در حالی است که مردم جنوب یمن به ویژه استان عدن، در وضعیت بهداشتی و غذایی بسیار بدی به سر می‌برند و هیچ یک از وعده‌های امارات را مبنی بر سرمایه‌گذاری و آبادانی در این مناطق را به چشم نمی‌بینند.

همکاری با القاعده در جنوب یمن
هرچند یکی از اهداف اعلامی ائتلاق سعودی در یمن مبارزه با القاعده و گروههای تروریستی بود، اما مقامات ابوظبی حاضر شده‌اند در قبال تصرف زمین، به تروریست‌های القاعده پول و سلاح بدهند. در مقابل آنان باید با ارتش یمن، کمیته‌های مردمی و حتی شبه‌نظامیان وابسته به عربستان بجنگند.
ابوظبی بویژه در استان «شبوه» با القاعده همکاری و ائتلاف دارد. طبق توافق بین دو طرف، القاعده که با نام‌های «انصار الشریعه» و «قاعده الجهاد فی الجزیره العربیه» در جنوب یمن شناخته می‌شود باید در مقابل دریافت پول و سلاح به نفع طرفداران امارات در جنوب، عقب‌نشینی کند وگرنه با ارائه مشخصات مکانی‌ آن‌ها، هدف پهپادهای آمریکایی قرار می‌گیرند.
به گزارش منابع خبری، در ماه ژانویه 2018، توافقی میان امارات و «شیخ سیف الدین محمد العولقی» از رهبران القاعده صورت گرفت که طبق آن عناصر این گروهک تروریستی در ازای 10 میلیون دلار از گذرگاه «جبل کور» در استان «البیضاء» خارج شدند و همچنین 20 تن از رهبران القاعده که در اسارت ائتلاف سعودی هستند، آزاد شدند که «الحمومی» از رهبران بارز الاقاعده نیز در میان آن‌ها بود.

اندازه بزرگتر
 
در استان ابین نیز پایگاه «موجان» که از مهم‌ترین پایگاههای القاعده محسوب می‌شود به هیچ وجه مورد تعرض نیروهای هم‌پیمان با امارات قرار نگرفته و حتی مبالغ بسیاری به قبائل هم‌پیمان با القاعده داده شده است.
سرقت منابع طبیعی
بر اساس بررسی دقیق زمین شناسی شرکت «یو. إس. جی. إس» مخازن دریایی نفت یمن بسیار وسیع است و این مسئله نشان می‌دهد ذخایر بکر یمن یکی از بزرگترین ذخایر مشترک در بین کل کشورهای خلیج فارس است و این مسأله می‌توان یکی از اسرار و رازهای شروع جنگ علیه یمن باشد.
 طبق اظهارات محمد عبدالرحمن شرف الدین کارشناس اقتصادی یمن در مصاحبه با شبکه آر.تی (RT) کشف میدان‌های بزرگ نفتی یکی از مشوق‌های اصلی عربستان برای حمله به یمن بود. «حسن علی السنیری» کارشناس دیگر یمنی اعلام کرده که ذخایره کشف شده در الجوف به تنهایی می‌تواند یمن را به یکی از بزرگترین کشورهای صادر کننده نفت در منطقه و جهان تبدیل کند. بررسی‌ها نشان می‌دهد که یمن می‌تواند تنها از منابع نفتی الجوف روزانه ۲ تا ۵ میلیون بشکه نفت صادر کند. در سال ٢٠١۴ منابع رسمی تائید کردند که «عبدربه منصورهادی» رئیس‌جمهور وقت یمن گزارشی رسمی را تائید کرده است که الجوف سومین منبع نفتی بزرگ در شبه‌جزیره عربی است و می‌تواند چند میلیون بشکه نفت در روز صادر کند.
از طرفی خبرهای رسیده حاکی از آن است که نیروهای اماراتی بر بندر نفتی «بلحاف» که از آن گاز مایع تولید شده از دو استان «مأرب» و «شبوه» صادر می شود، مسلط شده‌اند. همچنین این نیروها بر چاه‌های نفت شهر «جردان» نیز مسلط شده و دیگر چاه‌های نفت در شهرهای «عسلان» و «بیجان» و «عین» نیز تحت سیطره ی نیروهای نظامی وابسته به ژنرال «محسن» قرار دارند.
امارات همچنین اقدام به اشغال ساحل «الضبه» در استان «شبوه» برای صادرات گاز این استان کرده است که از طریق واسطه‌ها و بازار سیاه گاز استخراجی را صادر می‌کند. نیروهای نظامی ویژه «شبوه» که مورد حمایت امارات قرار دارند مرداد ماه گذشته تسلط خود بر شهر عتق مرکز استان و نواحی نفت خیز عزان، رضوم ، العلقه ، جبان، الحوطه و بلحاف را که در اختیار نیروهای القاعده قرارداشت، کامل کردند.
 امارات همچنین در ساحل شهر «مکلا» در استان حضرموت نیز فعالیت‌های گسترده‌ای دارد و در توافق با استاندار حضر موت، وعده کمک صد میلیون دلاری را در قبال انحصار فعالیت در استان را داده است. استاندار حضرموت ماه گذشته میلادی در سفری به ابوظبی با «محمد بن زاید» دیدار کرد.
در همین حال افشاگر معروف سعودی به نام «مجتهد» در توئیتر خود نوشته است که امارات کنترل دو منطقه «عزان» و«حبان» در «شبوه» یمن را به دست گرفته و سه هزار مزدور خود را به منطقه «دهر» اعزام کرده است تا بتواند کاملا کنترل میادین نفتی و گازی شبوه را به دست بگیرد.
فردی نیز با نام استعاری «مجتهد الامارات» نیز در صفحه توئیتر خود از فردی سرمایه‌دار و تاجر به نام «خلف الحبتور» نام برده است که امارات به واسطه وی اقدام به فروش نفت و منابع طبیعی یمن می‌کند.
 این فرد همچنین اقدام به خرید هزاران هکتار از زمین‌های ساحلی از مردم شهر «المهره» و «عدن» کرده است.

عدن
ثقل حضور امارات در یمن، در استان ساحلی «عدن» است؛ نیروهای اماراتی در این استان حضور دارند و به طور انحصاری بهره‌برداری از ساحل عدن را در اخیار گرفته‌اند. اماراتی‌ها حتی مانع فعالیت عربستان در این استان می‌شوند؛ گویا عدن را جزء غنیمت جنگی خود می‌دانند. نیروهای اماراتی اخیرا به بهانه امنیتی مانع از ورود 13 کشتی سعودی به عدن شدند که از ساحل جده عازم آنجا بودند. حمایت از جدایی‌طلبان جنوب یمن محور فعالیت‌های امارات در عدن محسوب می‌شود.
امارات برای اولین بار در سال 2008 طبق توافقی با دولت «علی عبدالله صالح» (رئیس‌جمهور سابق) 20 درصد سهم بهره‌برداری از محل بارگیری کانتینرها در عدن و همچنین ساحل «المعلا» را به دست گرفت اما نتوانست به تعهدات خود عمل کند. دوباره در سال 2012 تلاش کرد توافقنامه‌ای با دولت «عبد ربه منصور هادی» به امضاء برساند که با پیش کشیدن شروط اضافی از سوی دولت یمن، این توافقنامه نیز به امضاء نرسید؛ تا اینکه حمله عربستان به یمن در سال 2015 آغاز شد و امارات از همان ابتدا چشم طمع به سواحل جنوبی یمن به خصوص عدن را داشت.
امارات در سال 2015 با حمایت مالی و تسلیحاتی از گروههای مسلح در استان عدن به فرماندهی «عدروس الزبیدی» توانست کنترل استان عدن را بدست بگیرد  و سپس تحت فشار ابوظبی، «عبد ربه منصور هادی» او را به عنوان استاندار عدن انتخاب کرد اما پس از آن که مشخص شد «الزبیدی» از جدایی طلبان حمایت می‌کند، رابطه وی با منصور هادی و بالتبع رابطه منصور هادی با امارات متشنج شد و به گزارش «الشرق الاوسط» «منصور هادی» به شدت از امارات عصبانی است و «محمد بن زاید» را اشغالگر می‌داند.
امارات نیز در فوریه سال گذشته میلادی، مانع از فرود هواپیمای «منصور هادی» شد و بسیاری عزل و نصب‌های او در پست‌های امنیتی و دولتی را رد کرد.
بنابراین اختلاف عربستان و امارات در ماه مه سال 2017 با برکناری «عیدروس الزبیدی» استاندار عدن و معاون وی علنی شد. این مسئله باعث آغاز تظاهرات‌ و اعتراض‌های هواداران الزبیدی و در نتیجه تشکیل «شورای انتقالی جنوب» یمن و آغاز درگیری‌ها شد.
اعضای «شورای انتقالی جنوب» به ریاست الزبیدی استاندار سابق عدن ابتدای ماه بهمن نشستی را در در شهر عدن در اعتراض به «فساد» مسئولان دولت مستعفی وابسته به عربستان و همچنین در اعتراض به حضور «نظامی» نیروهای شمالی یمن در استان‎های جنوبی این کشور، برگزار و در این شهر اعلام حالت فوق‌العاده کردند و برای برکناری دولت مستعفی به ریاست «احمد بن دغُر»، یک هفته مهلت تعیین کردند و در آن خواستار براندازی دولت عبدربه منصور هادی رئیس جمهور مستعفی یمن شدند.
در همین حال شورای تجزیه طلب «شورای انتقالی جنوبی» به ریاست «عیدروس الزبیدی» استاندار برکنار شده عدن در ماه مه گذشته، با حمایت امارات و با هدف جدایی جنوب یمن از شمال آن تشکیل شده که به گفته کارشناسان، اختلافات امارات و عربستان بر سر جنوب یمن با تشکیل این شورا افزایش پیدا کرده است.
امارات علاوه بر عدن، نگاه ویژه‌ای نیز به باب المندب دارد، امارات حتی پایگاههایی نیز در کشور اریتره جهت نظارت و تسلط بر کشتیرانی در باب المندب ایجاد کرده است.
حاکمان ابوظبی همچنین در ساحل «المخا» و جزیره «میون» و روستای «ذو باب» که در باب المندب قرار دارد، اقدام به ایجاد تأسیسات و فرودگاهها و پایگاههای نظامی کرده‌اند.

* * *
امارات بر خلاف عربستان که از قدرت‌گیری حوثی‌ها در یمن نگرانی‌های امنیتی و ژئوپلتیکی دارد را ندارد. سعودی‌ها جنگ یمن را در راستای حفط تمامیت ارضی و مقابله با حضور ایران در مرزهای جنوبی خود توجیه می‌کنند؛ اما امارات چنین توجیهی را با خود ندارد و از ابتدا صرف دعوت ریاض به ائتلاف سعودی پیوسته است. با گذشت سه سال از جنگ یمن، باید گفت اهداف اقتصادی و توسعه‌طلبی امارات که نه فقط یمن بلکه تا کشورهای شمال آفریفا نیز پیش رفته، اصلی‌ترین دلیل حضور امارات در یمن است و باید گفت اگر هم روزی سعودی‌ها اراده پایان جنگ را داشته باشند، امارات به راحتی از منافعی که در استان‌های جنوبی یمن عایدش شده، نخواهد گذشت.
انتهای پیام/