به گزارش پایگاه خبری تفتان ما، کلیدواژه جنجال سیاسی چندی است که در افواه عمومی جا بازکرده و جامعه سیستان و بلوچستان مصداق آن را در رفتارهایی خاص میبیند. اما در چند روز گذشته، رَدّیههایی نسبت به این موضوع مطرح شده که لازم دانستیم چند نکتهای در این باب اشاره کنیم.
جنجال سیاسی؛ همان چیزی است که عدهای از آن بیزار هستند و عدهای دیگر حیات خود را در آن میبینند و از منافع آن ارتزاق میکنند.
جنجال سیاسی دقیقاً نقطه مقابل سیاستِ مبتنی بر معارف اسلامی است. در نگاه اسلامی سیاست در خدمت اشاعه معارف دین و رشد انسان و گسترش اخلاق است، اما در نگاه غیراسلامی، بازیگران این عرصه سیاستبازی میکنند و جنجال میآفرینند تا بتوانند بعداً چانهزنی کنند و کسی یا گروهی را بر سر مناصب بگمارند.
کسی که جنجال سیاسی میکند برای زندهماندن در اذهان و فراموشنشدن و یا سایر مطامع دنیوی، حاضر است روزی ماهیت صهیونیسم را توجیه کند و روز دیگر به بهائیت پاس گل دهد! یک روز تریبون تحرکات ضد دینی و مبتذل موسوم به زن، زندگی، آزادی شود و روز دیگر همگام با بیبیسی و اینترنشنال، انگشت اتهام را به سمت رهبری بگیرد؛ و وقتی میبیند ممکن است این دلخوشکنکهای آمریکا و اسرائیل، هواداران متدیناش را از خود برانَد، دم از معنویت و معرفت و اسلام بزند.
جنجال سیاسی یعنی درحالیکه در اولیههای مدیریت یک مجموعه محدود درمانده است و رگههای نفوذ بهوضوح در مجموعه تحت مسئولیتش دیده میشود و اطرافیانش متهم به انواع فساد هستند و برای مردم سؤالات زیادی در مورد آنها وجود دارد، بهجای پرداختن به این چالشها، در کمال بیاطلاعی، برای اَبَر مسئلههای استان و کشور نسخه بپیچد.
جنجال سیاسی یعنی در موقعیتی، در سالگرد شهادت حاجقاسم سلیمانی، آمریکا را محکوم کند و مفصل به این شهادت بپردازد و هیچ یادی از هواپیمای اوکراینی نکند؛ اما بعد از دو سال و در شرایطی که منافع چیز دیگری اقتضا میکند، کاملاً برعکس هیچ اشارهای به ترور وحشیانه حاجقاسم نکند و فقط دست بگذارد بر موضوع هواپیما و قسعلیهذا.
لذا فقط ردکردن این نکته کافی نیست و افکار عمومی را قانع نمیکند. بهتر است بهجای استعمال تریبونهای مذهبی برای مسائل شخصی و گروهی، مقداری به این موضوع اندیشیده شود که چرا مردم و دلسوزان، نگران این جنجالآفرینیهای سیاسی هستند.
به قلم محمد افشار - کارشناس سیاسی
انتهای خبر/ شنبه ۲۳ دی ۱۴۰۲ ساعت ۰۸:۳۰