۰

طلاق عاطفی یا طلاق زیر یک سقف اثرات مخربی برای زوجین به دنبال دارد

کارشناس ارشد روانشناسی گفت: طلاق عاطفی یا طلاق زیر یک سقف اثرات مخربی برزوجین به دنبال دارد.
طلاق عاطفی یا طلاق زیر یک سقف اثرات مخربی برای زوجین به دنبال دارد
به گزارش سرویس اجتماعي  تفتان ما، به نقل از  شبنم ها، طلاق عاطفی پدیده‌ای خاموش که زندگی را تبدیل به رنجی تدریجی و مستمر برای زوجین می‌کند ومتاسفانه  در جامعه با روندی افزایشی،  بیش از طلاق‌های رسمی در حال صعود است . زندگی‌هایی که به ظاهر از منظر دلربایی برخورداربوده اما باطنا عذابی درونی را برای زوجین به همراه دارد .به اصطلاح ظاهری لوکس و دلپذیر و باطنی از نفس افتاده است .
 
 متاسفانه این امر در جامعه ما رشدی فزاینده داشته، به طوری که کم و بیش خانواده های ایرانی با اینگونه طلاق دست و پنجه نرم می کنند . دلیل طلاق عاطفی می تواند تغییر افراد بعد از ازدواج یا نداشتن شناخت کافی قبل از ازدواج باشد، در هر صورت عاملی که افراد را به ادامه چنین زندگی وادار می‌کند از اهمیت بالایی برخوردار است.
 
 
هر جا به مشکل خاصی برخورد کردیم با همفکری مشکل را برطرف کردیم .
آقایی حدود 54 سال در خصوص دلایل رشد طلاق عاطفی در خانواده ها گفت: من حدودا 32 سال از زندگی مشترک با همسرم را سپری کرده ام،  در هر جا به بن بست و مشکل خاصی برخورد کردیم با همفکری سعی در رفع آن داشته ایم .
 
وی با اظهار اینکه  تنها ویترین زندگی در جوامع امروزی آراسته شده، اذعان کرد:  متاسفانه زوجین از روابط گرمی برخوردارنیستند و در زندگی مشترک هر کس ساز خودرانواخته و دلسردی عاطفی به زندگی زوجین هجوم می آورد.
 
وی ادامه داد:  والدین به دلیل وجود فرزندان ، رسم و رسوم خانواده ها ، حفظ ظاهر و ... زندگی توام با مشکلات بسیار را تحمل کرده وبه  طلاق عاطفی یا همان طلاق زیر یک سقف را تن می دهند.
 
خانمی جوان نیزاینگونه نظر خود را بیان کرد: زن و شوهر بدون اینکه به طور رسمی از هم جدا شوند،عواطف خود را از هم دریغ کرده  و تحمل یکدیگر و حتی صحبت کردن را ندارند .
 
وی خاطرنشان کرد : زوج های قدیمی هنوز که هنوز است وجود دلبستگی در آنها احساس می شود چون گذشت درزندگی مشترک آنها از الویت برخوردار می باشد .
 
وی افزود : بسیاری از والدین به دلیل وجود فرزند زمانی که به بن بست عاطفی می رسند، سقف مشترک را حفظ کرده و تن به طلاق قانونی نمی دهند ، اما با این امر صدمه جبران ناپذیری بر بدنه خانواده وارد می نمایند.
وی ادامه داد: زن و مرد با اینکه در یک خانه و زیر یک سقف زندگی می کنند،با هم غذا می خورند، با هم کار می کنند، با هم به مسافرت می روند و به اصطلاح همراه هم هستند، اما در اصل دو انسان غریبه که هیچ سنخیتی بایکدیگر نداشته عمل می نمایند.
 
وی خاطرنشان کرد: در خانواده هایی که شکل ظاهری خود را حفظ کرده و والدین هنوز به شکل صوری در کنار هم زندگی می‌کنند، طلاق عاطفی، اثرات بسیار مخرب تری بر فرزندان و شخصیت ایشان خواهد داشت.

 
طلاق عاطفی یا طلاق زیر یک سقف اثرات مخربی برای زوجین به دنبال دارد
محمد ترکمان بیان داشت : طلاق عاطفی یا طلاق زیر یک سقف اثرات مخربی برای زوجین به دنبال دارد.
وی ازنظر روانشناسی طلاق را به شش دسته طلاق روانی،  اجتماعی، قانونی اقتصادی ، والدینی و عاطفی تقسیم کرد و افزود: طلاق عاطفی در جایی ثبت نشده  ودر نظر سنجیها و آماراز هر 5 ازدواج اگر 1 مورد به طلاق قانونی و رسمی برسد ، 2 مورد نیز به طلاق عاطفی می انجامد.
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی خاطر نشان کرد :  طلاق عاطفی بین 3 تا 5 سال قبل از طلاق قانونی اتفاق می افتد و ممکن است طلاق عاطفی در بین زوجین رخ داده، اما وجود انگیزه هایی برای زوجین سبب شده تاسالها تن به طلاق قانونی ندهند.
مدرس کشوری پیشگیری از طلاق اظهار کرد: رعایت حال فرزندان و حفظ آبروی خانواده به دلیل فرهنگ بسته ، ترس از عواقب جدایی و عدم برخورداری از حمایت عاطفی خانواده ، نگرانی مالی و عدم پشتوانه اقتصادی برای خانمها را از انگیزه های به تاخیر انداختن طلاق قانونی ذکر کرد.
 
ترکمان  فرایند طلاق عاطفی را فرایندی فرساینده خواند و ابراز کرد : این روند درنهایت طلاق قانونی را به همراه خواهد داشت .
مدرس کشوری پیشگیری از طلاق ادامه داد: در مرحله بعد اظهار نارضایتی با احساس تنش ،تردیدو شکایت از یکدیگر، به وجودآمده و حدودا 8 سال طول می کشد که تعدادی از زوجین در این مرحله ، به مشاوره مراجعه می نمایند .
 
وی به مرحله سوم طلاق عاطفی اشاره کرد و گفت : طرفین احساس تنفر و قربانی شدن را داشته و تصمیم طلاق قاونی یکسال قبل از طلاق اتفاق می افتد و اجرای تصمیم طلاق و انجام مراحل قانونی در این مرحله حادث شده و سخت ترین مرحله طلاق در این مرحله رخ داده و بار منفی و فشار روانی زیادی را به دنبال خواهد داشت .
 
ترکمان ادامه داد:  خانواده دارای کارکردهایی متعدد از جمله " کارکرد اجتماعی ، اقتصادی ، معنوی و...بوده ودر طلاق عاطفی این کارکردها مختل شده و بسیاری از نقش ها و روابط سالم بین اعضای خانواده رخ نداده و متاسفانه فرزندان بیش از سایرین این تنش را دریافت می کنند.
 
مدرس کشوری پیشگیری از طلاق با بیان اینکه  از هنگام تولد تا زیر 2 سالگی کودکان محیط پرتنش خانواده را احساس کرده و عدم شادابی و همراهی لازم مادر را درک می کنند، ادامه داد: احساس تحقیر فزاینده به دلیل اینکه فکر می کنند والدین به خاطر آنها با یکدیگرکشمکش دارند گریبان فرزند را می گیرد.
 
وی آسیب وارده طی کشمکش و دعوای زوجین  به کودکان زیر 2 سال را فرآیند دلبستگی نامید و اظهار کرد : رابطه عاطفی بین والدین و کودک دچار نقصان شده و کودک احساس حمایت و امنیت دریافت نکرده و به دیگران بدبین خواهدشد.

 
کارشناس ارشد روانشناسی باللینی سن 5-2 سال را سن کشف دنیای بیرون و احساس استقلال خواند و خاطر نشان کرد: طلاق عاطفی والدین در این سن سبب شده تا درکودک عدم کارآیی – ناتوانی ، ضعف و احساس منفی ازخود احساس شود.
 
مدرس کشوری پیشگیری از طلاق در ادامه افزود : در سن 7-5 سال نسبت به جنسیت خودشان احساس مثبت داشته وبا ارتباط با والدین همجنس، درک درستی از جنسیت خود می یابند در صورت طلاق عاطفی زوجین این کودکان  الگو جنسیتی مناسبی را به دلیل دوری کردن والدین از یکدیگردر یافت نمی کنند .
 
محمد ترکمان آسیب طلاق عاطفی والدین را در سن 10-7 سالگی احساس طردشدن ، دوست داشته نشدن ، ناامیدی وترس دانست و ادامه داد : از سن 10 تا اواخر نوجوانی نیز بچه ها پرخاشگرو طاغی شده و احساس غمگینی ، خشم ، سردرگمی، ترس و افسردگی، پیامد طلاق عاطفی والدین خواهد بود.
 
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی ابراز کرد : از نظر تربیتی نوجوان الگوی صحیح تربیتی را دریافت نکرده و از نظر رفتاری دچار مشکلات خلقی و اختلالات رفتاری پرخاشگری می شوند و از نظر آموزشی هم افت تحصیلی شده و عملکرد مناسبی نخواهند داشت .
 
مدرس کشوری پیشگیری از طلاق خاطرنشان کرد : تحقیقات طولی که در کشورهای مختلف از جمله ایران به عمل آمده نشان میدهد که  که اگر محیط خانواده محیط پرتنش و پراز کشمکش و درگیری باشدو کارکرکردهای خانواده و وظایف و نقشها مختل شده ، بچه هایی که در این محیط رشد می یابند نسبت به بچه هایی که والدین آنها از هم طلاق رسمی گرفته اند، سلامت روانی کمتری خواهند داشت.
 
محمد ترکمان تاکید کرد : اگردرگیری شدید و غیرقابل اصلاح باشد ، بهتر است که والدین رسما از یکدیگر جداشوند .
کارشناس ارشد روانشناسی بالینی ضمن اشاره به خانواده هایی که در آنها نقشها وکارکردهای خانواده حفظ شده ، اما ابعاد عاطفی و صمیمیت در خانواده وجودندارد ، ادامه داد : اگر تنش ، درگیری و اختلاف در اینگونه خانواده ها خیلی مشهود نیست ، بهتر است که والدین از هم جدانشوند .
 
وی بیان کرد: اگردرگیری و کشمکش در ارکان خانواده نفوذ یافته ، به طوریکه کودکان هرروز شاهد نزاع و درگیری والدین خود هستند، و با تلاشهای انجام شده مشاور راه به جایی نبرده اند،  بهتر است که طلاق اتفاق بیفتد.
 
مدرس کشوری پیشگیری از طلاق مهمترین دلیل افزایش طلاق عاطفی در چند سال اخیر را نقص در مهارتهای زندگی دانست و افزود :  عموما زوجین با کمترین آموزش و کمترین آگاهی وارد زندگی زناشویی شده و نتیجه آن عدم مدیریت صحیح روابط می باشد.
 
ترکمان طلاقهای دوران عقد را به طرز محسوسی بالا عنوان کرد و گفت :  عدم شناخت و آگاهی زوجین از یکدیگروعدم مهارت در مدیریت زوجین کارکردهای خانواده دچار تغییر شده و زوجین هنوز تطبیق پیدانکرده اند.
 
وی ابراز داشت : کودکان نیاز به دوست داشته شدن دارند و همینطور نیاز دارند که والدین هم یکدیگر را دوست بدارند.
با این تفاسیر شناخت واقعی زوجین  از یکدیگرقبل از ازدواج تا حد زیادی آمار طلاق و به خصوص طلاق عاطفی را کاهش می دهد عدم مهارت در زندگی، عدم مدیریت صحیح از دیگر عوامل طلاق عاطفی است که با مدیریت می توان از رشد طلاق عاطفی در زندگی جلوگیری کرد تا فرزندان با هیجانات کمتر بالیده و در جامعه ورود یابند.
انتهای پیام/
چهارشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۲۹
کد مطلب: 430868
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *