۰
تفتان ما از نماد جوانمردي معلم فداكار گزارش مي دهد؛

حميدرضا گنگوزهي؛ عصاره صلح طلبی و وفاق بود/ حمیدرضا گنگوزهی درسی به ما داد که صدمن کتاب نمی توانست بدهد

حميدرضا گنگوزهي؛ به معناي واقعي عصاره صلح طلبی، وفاق و سازگاری و نمادي از دانايي و جوانمردي بود.
حميدرضا گنگوزهي؛ عصاره صلح طلبی و وفاق بود/ حمیدرضا گنگوزهی درسی به ما داد که صدمن کتاب نمی توانست بدهد
به گزارش تفتان ما، باز هم فداکاری برای ایران در مرز روتک و توسط مرزداران غیور بلوچ  اما اینبار نه برای حفظ مرزهای جغرافیایی بلکه برای نجات جان چند دانش آموز توسط معلمی فداکار و ایثارگر که با شجاعت به استقبال خطر رفت و جان چند دانش اموز اینده ساز را به ادامه حیات خود مقدم دانست و رفت تا،  تا ابد در قلب ما خوبیهایش نگاشته شود و بشود اثر معنوی و افتخاری ملی اینبار از یک معلم جوان بلوچ مرزدار.
 
نه جنس کارش تراشیدن مو بود و نه تامین هزینه تحصیل کسی که البته آنها هم ریشه عاطفی دارد، او جنس کارش بوی ایثار و عشق میداد0.
 
او سرباز  این کشور بود که جانش را تقدیم نظام تعلیم و تربیت و اندیشه كرد.
 
او نشان داد فداکاری و ایثار محدود به مکان و زمان و موقعیتی خاص نیست، او نشان داد هنوز داریم سرمایه های زیادی که حاضرند برای نجات همنوع خود، خود را هزینه کنند.
 
چه گرانند این افراد، نرخشان را فقط خداوندی میداند که خریدار روح معنویشان است و حمیدرضا امروز در تاریخ ثبت شد و در کنار شهدای دفاع مقدس، شهدای دفاع از مرزها، دهقان فداکارها و صدها رشید دیگر به جغرافیای این خوبان پیوست.
 
هرچه دارم و ندارم را مدیون معلمانم هستم. حمیدرضا گنگوزهی درسی به ما داد که صدمن کتاب نمی توانست بدهد. او شهید شد تا زندگی ببخشد نه اینکه زندگی بگیرد. او جان خود را داد  تا دیگری حق حیات داشته باشد. او عصاره فرهنگ ما یعنی صلح طلبی، وفاق و سازگاری بود.
 
زندگی در روستایی که یک ونیم کیلومتر تامرزپاکستان فاصله دارد. زندگی دراوج محرومیت و فقر اما آنقدر سترگ که چون او زائید.
 
گنگو زهی رفت. نباید بگذاریم پرچمی که او برافراشت زمین بماند. گنگو زهی نماد فرهنگ پهلوانی و جوانمردی ایرانی است که درآذربایجان(مدفن پوریای ولی)، کردستان، شمال، خراسان و غيره ریشه های عمیقی دارد.
 
گنگو زهی با شهادتش فریاد "زنده باد زندگی" سر داد وفریاد "مرگ برمرگ"، حتی اگر به قیمت زندگی اش تمام شود.
 
تکریم گنگو زهی تکریم انسانیت انسان است فارغ از رنگ، نژاد، قومیت، مذهب، لباس، پست و مقام و غيره.
 
لازم است تلاش کنیم باتمسک به گنگو زهی ها، پوریای ولی ها و غيره ایزوگامی بسازیم، منافذی را که ممکن است خشونت و مرگ بزاید را بندیم، بتن تزریق کنیم به منافذی که شیطان، فریاد زنده باد مرگ سر می دهد.
 
تنها چیزی که ارزشمند است پول است و تنها کسی که قلباً بی ارزش است دارند پول. معیار ارزشگذاری آدم ها فقط پول و داشته های مادی اوست. اگر اجازه دهد ما هم از پول و امکانات او بهره ببریم اندک مردمانی قلباً سپاسگزاری می کنند و بیشترین شان تادهانشان می جنبد سپاسگزارند و همین که لقمه پایین رفت شروع به سرزنش او می کنند که پولش را از راه ناشایست به دست آورده، خودش را می گیرد یا ادعای ورشکستگی می کنند که اگر چنین و چنان نشده بود الان من از او پولدار تربودم و...
 
اگر هم اجازه ندهد ما از پول و امکاناتش بهره ببریم که مدام در پوستینش می افتیم، احتمالاً جلو رویش خوش باش و پشت سرش هرچه توانستیم و نتوانستیم ضربه می زنیم.
 
علم، دانش و دانایی را نیز با معیار پول می سنجیم  فی المثل می گوییم لیسانس بچه شما 5میلیون پول است و غيره.
 
همین فرهنگ سبب شده سرمایه گذاران فراری باشند یا در شهر و کشوری دیگر سرمایه گذاری کنند چون از چشم و زبان گزنده ما می ترسند.
 
فرهنگ جوانمردی و پهلوانی یکی از ستون های فرهنگ ماست که نماد آن پوریای ولی است. در عین حال خلاصه معیارهای ارزشگذاری ما را فردوسی چنین فرمود:"توانابودهرکه دانابود/ زدانش دل پیر برنابود."که مراد از پیر انسان عالم سالک است. پس در فرهنگ ما معیار ارزشگذاری و درجه بندی افراد میزان دانایی آنها بود و قدرتی مشروع دانسته می شده که براساس میزان دانایی کسب شده باشد.
 
حمیدرضا گنگو زهی معلم فداکاری که برای نجات جان دانش آموزان زیرآوارها ماند و به شهادت رسید و هم نماد دانایی است و هم نماد پهلوانی و جوانمردی، نکوداشت مقام وي نکوداشت دانایی ،جوانمردی و پهلوانی است.
 
شاید بدن رنجور شهید گنگو زهی آجری شد که با آن جامعه کلنگی ما اندکی مرمت و بازسازی شود.
 
انتهاي پيام/
سه شنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۵ ساعت ۰۸:۵۲
کد مطلب: 430749
ارسال نظر
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *